چهارشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۸

«ما» مردم، خودمان برای بازگشت روزهای سیاه کرونایی عجله نکنیم و با تمام سختی‌هایی که ماه‌هاست در آن گرفتار آمده‌ایم، چند ماه آینده تا رسیدن «واکسن» نیز دندان روی جگر بگذاریم و اجازه ندهیم شرایط از آن چه هست، سخت‌تر و ملتهب‌تر شود.»

مگر کرونا تمام شد؟

سلامت نیوز: «ما» مردم، خودمان برای بازگشت روزهای سیاه کرونایی عجله نکنیم و با تمام سختی‌هایی که ماه‌هاست در آن گرفتار آمده‌ایم، چند ماه آینده تا رسیدن «واکسن» نیز دندان روی جگر بگذاریم و اجازه ندهیم شرایط از آن چه هست، سخت‌تر و ملتهب‌تر شود.»

به گزارش سلامت نیوز، در سرمقاله روزنامه خراسان آمده است: «چقدر زود فراموش می‌کنیم روزهای هراسناک خرداد و تیر یا همین روزهای سیاه آبان را که تعداد قربانیان کرونا تا مرز روزانه ۵۰۰ نفر هم رسید. تجربه‌های گوناگون تاریخی به‌ویژه در همین روزها با نوع رفتارهای پروتکل‌شکن‌مان بر این فرضیه که ما اساسا آدم‌های فراموشکاری هستیم صحه می‌گذارد والا بیشتر از یک ماه از آن روزهای هولناک نمی‌گذرد که تبعات شیوع بیماری، کشور را به مرز یک بحران فراگیر سوق داده بود. روزهایی که کار فرسایشی و همراه دلهره برای گروه درمان و تداوم شرایط نامناسب اقتصادی در ماه‌های مهر و آبان، شرایط مبهم و اسفناکی را برای کشور پدید آورد که راهی جز پناه‌بردن به محدودیت‌های گسترده پیش روی‌مان نگذاشت. حالا این روزها  به‌ویژه در تعطیلات ابتدای هفته، کم‌توجهی عمومی به پروتکل‌ها، افزایش سفرهای غیر ضروری، گردهمایی‌ها و برگزاری برخی مراسم‌ها بدون توجه به ضوابط تعیین‌شده این نگرانی را به وجود آورده که پیک بعدی کرونا همین روزهاست که در سایه گونه‌های جدید و جهش‌یافته، وحشیانه‌تر از قبل گریبانمان را بگیرد. از این رو تجربه ۱۱ ماه همزیستی ایرانی و نصفه و نیمه با کرونا، توجه به چند نکته اساسی را در کوران این «بی‌خیالی عمومی» به ما گوشزد می‌کند:

۱- قانون، مردم، نظارت و جریمه

در این ۱۱ ماه به‌روشنی دریافتیم که ترکیب «وضع قانون»، «اهتمام مردم یا اجبار آنها» و «نظارت و تعیین جریمه» بهترین روش وصول به شرایط مطلوب است. برای نمونه در آبان ماه و در پی بحران آماری مبتلایان و قربانیان، تعیین مقررات و جریمه برای آمد و شد میان شهرها، تعطیلی برخی شهرها و تعیین محدودیت برای تردد شبانه، کشور را تا حدودی در وضعیت نرمال قرار داد اما با فروکش آمار قربانیان و شرایط بحرانی، به یک باره موج «بی‌خیالی»ها و «شُل‌گیری»های فراگیر آغاز می‌شود؛ به نحوی که با فرارسیدن برخی مناسبت‌ها یا تعطیلات یکی - دو روزه جای سوزن‌انداختن در سواحل و برخی اجتماعات پیدا نمی‌شود. به طور قطع کم‌کاری و «شل‌آمدن» هر یک از مواردی که گفته شد شامل (قانون، مردم و نظارت) قطعا ما را مجدد در وضعیت قرمز قرار خواهد داد؛ همچنان که اکنون و بر اساس آمارها در آستانه ورود دوباره به این وضعیت هستیم. به این هشدار که روز گذشته بیان شد توجه کنید:

«رئیس ستاد مقابله با کرونای پایتخت: در شرایط نزدیک‌شدن به شاخص و عدد مولد پایه به رقم یک هستیم. این شاخص که همواره به عنوان یک شاخص علمی در این بیماری برای تهران مورد توجه بوده است در هفته های گذشته به زیر یک تنزل کرده بود اما این عدد هم اکنون ۰.۹۹ و مماس بر یک است و اگر از عدد «یک» بالاتر برود به معنای گسترش جدید بیماری تلقی می‌شود و اکنون فاصله اندکی با عدد یک دارد که نشان‌دهنده این است که شرایط کنونی کاملا ناپایدار و شکننده است. ضمن این که شرایط جهانی و جهش وحشیانه این ویروس اکنون سیستم درمانی بسیاری از کشورها را از پا انداخته است و خدا می‌داند با این پیش‌بینی روز گذشته سازمان بهداشت جهانی مبنی بر این که «به زودی شاهد فوت ۱۰۰ هزار نفر در هفته در جهان خواهیم بود» چه سرنوشتی در انتظار کشورهاست.

۲- بیشترین سهم برای مردم

باری، باز هم بر اساس آن چه از ۱۱ ماه گذشته دریافتیم، بی‌شک این «مردم»‌اند که بیشترین نقش را در پازل پروتکل‌های بهداشتی بازی می‌کنند. اگر چه قانون‌گذار، ضابط و ناظر هر سه نقش تعیین‌کننده در فرایند اجرای پروتکل‌ها دارند اما در نهایت مردم در قواعد بازی و میدان پایبندی به ضوابط بهداشتی تعیین‌کننده هستند؛ چرا که «پروتکل»ها فقط واژه‌ها و عباراتی هستند که روی کاغذ می‌آیند و چنانچه اراده و اهتمامی بر آن نباشد، کمترین ارزش را هم ندارند. از سوی دیگر ضابط و ناظر مگر تا چه حد و میزان می‌توانند در برابر متخلفان از جبر و شیوه‌های قهری استفاده کنند. بله ما هم قبول داریم خیلی‌ها برای تامین معاش مجبور به خروج از خانه هستند اما این به معنی رعایت‌نکردن پروتکل‌ها نیست. بنابراین «ما» مردم، خودمان برای بازگشت روزهای سیاه کرونایی عجله نکنیم و با تمام سختی‌هایی که ماه‌هاست در آن گرفتار آمده‌ایم، چند ماه آینده تا رسیدن «واکسن» نیز دندان روی جگر بگذاریم و اجازه ندهیم شرایط از آن چه هست، سخت‌تر و ملتهب‌تر شود.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha