سلامت نیوز: اخیرا آماری غیررسمی در برخی شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشان میداد بیش از ۹۰ درصد از جامعه کارگری ایران دچار فقر مطلق هستند و با میزان درآمد فعلی و این حجم از گرانی افسار گسیخته آنها دیگر توانایی تهیه مایحتاج اولیه خود را ندارند و برخی حتی در تهیه لوازمالتحریر و گوشیهای موبایل برای شرکت کردن فرزندانشان در کلاسهای درس آنلاین با مشکلات عدیدهای مواجه هستند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ملی ،لازم توضیح است چند روز قبل موسی شهبازی، مدیرکل دفتر مطالعات اقتصادی مرکز پژوهشهای مجلس، نیز در نشستی در این مرکز اظهار کرد: «نرخ فقر در کشور ما به حدود ۳۵ درصد رسیده است یعنی به صورت کلی ۳۵ درصد مردم زیر خط فقر قرار دارند.» این در حالی است که فرامرز توفیقی، رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شورای اسلامی کار و فعال کارگری، در گفتوگو با «آرمانملی» اظهار میکند: «آمار و اطلاعات مربوط به این دست تعدیل میشود و وضعیت جامعه کارگری به مراتب بدتر از اینهاست.»
وضعیت معیشتی مردم هر روز وخیمتر میشود و بسیاری از فعالان کار بر این باورند خانوادههای ایرانی با میزان درآمد خود و گرانی افسار گسیخته کالاها دیگر توانایی تامین نیازهای اولیه همچون بحث آموزش، بهداشت و مایحتاج ضروری برای خوردن و پوشیدن را ندارند. به عبارت دقیقتر نگرانی اصلی آن است که خیلی از خانوادهها بالاخص اقشار ضعیف اقتصادی و کارگران توانایی دریافت مواد پروتئینی را ندارند و خیل کثیری از آنها نیازمند دریافت کمکهایی هستند تا بتوانند از حداقل خدمات رفاهی و فرهنگی استفاده کنند.
زنگ خطر به صدا درآمد
شایان ذکر است چندی قبل توسط برخی منابع و فعالان کارگری اعلام شد، خط فقر یک خانواده چهارنفره در کشور به بیش از 10میلیون تومان رسیده است و بیشتر از نصف مردم کشور در فقر مطلق به سر میبرند. همچنین کارگران برای ادامه تحصیل فرزندانشان حتی توان خرید گوشی موبایل به صورت اقساط را هم ندارند که این آمار میتواند زنگ خطر را برای مسئولان به صدا درآورد.
این در حالی است که اخیرا در برخی شبکههای اجتماعی عنوان شد، با فرض در نظر گرفتن رقم اشاره شده برای خط فقر، میتوان نتیجه گرفت حدود 90 درصد کارگران کشور با درآمد کمتر از سه میلیون تومان دچار فقر مطلق هستند. از سوی دیگر و براساس آمارهای مربوط به هزینه درآمد خانوار که چندی قبل توسط مرکز آمار ایران منتشر شد نشان میدهد، در فاصله سالهای 95 تا 98، تولید ناخالص داخلی سرانه ایران حدود 10 درصد کاهش پیدا کرده است.
به علاوه در همین فاصله زمانی، مصرف حقیقی خانوار هم کاهش سه درصدی را نشان میدهد و این در حالی است که میزان اجارهبها که در طول یک سال گذشته تاکنون با افزایش صد درصدی همراه شده، از این محاسبات کنار گذاشته شده است و میتوان اذعان کرد با در نظر گرفتن میزان اجارهبها و نیز افت محسوس قدرت خرید مردم در سال جاری، وضعیت آمار مذکور بسیار بدتر خواهد بود. افزون بر آن و بر اساس دادههای مرکز آمار ایران، متوسط مصرف ماهانه برنج در خانوارهای کشور نیز در همین بازه زمانی، حدود 35 درصد و مصرف لبنیات نیز به همین میزان کاهش پیدا کرده است.
لازم به توضیح است چند روز قبل موسی شهبازی، مدیر کل دفترمطالعات اقتصادی مرکز پژوهشهای مجلس، نیز در نشستی در این مرکز اظهار کرد: نرخ فقر در کشور ما به حدود 35 درصد رسیده است یعنی به صورت کلی 35 درصد مردم زیر خط فقر قرار دارند. او افزود: میانگین مصرف کالاها در سالهای اخیر کاهش زیادی داشته است، به طوریکه در دهکهای اقتصادی اول تا سوم، مصرف کالری کاهش یافته و همچنین مصرف گوشت افت محسوسی را متحمل شده و متاثر از گرانی این محصول، مرغ و تخممرغ جایگزین آن شده است، به طوریکه اکنون شاهد مصرف سرانه 25 گرم گوشت قرمز در ماه توسط این سه دهک هستیم. این مقام مسئول با اشاره به افزایش قیمت مرغ و تخممرغ گفت:
از آبان 98 تا آبان 99، قیمت مرغ 84 درصد و تخممرغ 88 درصد افزایش یافته است که همین امر نیز تهدیدی برای مصرف این دو محصول است. همچنین فرامرز توفیقی، رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شورای اسلامی کار، در خصوص آخرین وضعیت فقر در کشور به خبرنگار «آرمانملی» میگوید: واقعیت آن است که نه فقط در ایران بلکه همه جای دنیا مرسوم است، آمارهای اعلام شده از سوی دولت به واسطه ذینفع بودن و تضاد منافع، تعدیل میشود، به طور حتم وضعیت جامعه کارگری ما خیلی بیش از میزان اعلام شده اسفناک است.
این در حالی است که از برنامه چهارم توسعه خیلی از مردم کشور خط فقر را تجربه کردند. او ادامه میدهد: دولت مکلف شده بود پس از برنامه چهارم، میزان خط فقر را اعلام کند و به تبع آن نهادهای مرتبط به فکر توانمندسازی بیفتند، اما تا کنون هیچ نهاد و قانونگذاری نسبت به میزان خط فقر در کشور موضع مشخصی اعلام نکرده است. این فعال کارگری همچنین تاکید میکند: اعلام دقیق خط فقر آمار تعداد افرادی که پایین از آن هستند را مشخص میکند و این به هیچ عنوان خوب نیست و تبعات بسیاری دارد.
در حالت کلی شرایط جامعه کارگری به هیچ وجه مطلوب نیست و این معضل بر وضعیت اجتماعی کشور هم تاثیر میگذارد، به طوریکه ناهنجاریهای اجتماعی افزایش پیدا میکند. لذا دولت باید هرچه سریعتر مطابق قانون اساسی اقدام کند، به علاوه ما دوگونه حقوق داریم، (اجتماعی و شهروندی) گرچه حقوق شهروندی در ابتدا شامل حداقلهای معیشتی برای زندگی است. باید نهادی باشد تا به این مسائل و مصائب فکر کند، چراکه خانوادههای زیادی به لحاظ اقتصادی و معیشتی هرگز اوضاع خوبی ندارند و وضعیت آنها بحرانی است.
در پایان لازم به ذکر است، پیش از این نیز بسیاری از فعالان کارگری و تحلیلگران اقتصادی نسبت به وضعیت معیشتی مردم بالاخص در روستاها هشدار داده بودند و اعلام کردند، لازم است با بررسیهای دقیقتر، خانوادههای مستعضف بیشتری مورد حمایت نهادهای دولتی و معیشتی قرار بگیرند، کما اینکه میزان یارانه اختصاص داده شده به آنها با این حجم گرانی به هیچ عنوان پاسخگویی نیازهای اولیه آنها نیست.
نظر شما