به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق به گفته متخصصان ارتوپد، «آرتروز» شایعترین بیماری مفصلی است كه در آن غضروف مفصلی دچار آسیب و تخریب میشود و به تدریج درد مزمن، بیتحركی و ضعف عضلانی را به دنبال میآورد. این بیماری شایعترین اختلال مفصلی است كه مردان و زنان را مبتلا میكند و به خصوص افرادی كه دچار اضافهوزن هستند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به این بیماری هستند. بهطور كلی تقریبا همه افراد در سن 40 سالگی مستعد ابتلا به آرتروز در مفاصل خود هستند ولی بیشتر آنها علامت خاصی احساس نمیكنند.
همچنین كلیهها، كبد و دستگاه گوارش در سالمندان دستخوش تغییراتی میشوند كه مراقبتهای خاصی را طلب میكنند. از میان بیماریهای غدههای مترشح داخلی، بیماری قند (دیابت) به خصوص نزد سالمندان پرخور و الكلیهای مسن شیوع دارد. همچنین سرطانها نیز در دوران سالمندی بیش از سایر دورانهای زندگی دیده میشوند.
اختلال حواس پنجگانه و سلسله اعصاب مركزی موجب كاهش سرعت انتقال و عدم بروز به موقع بازتابها و در نتیجه افزایش سوانح در پیران میشود. قدرت تطابق عدسی چشم به مرور تقلیل پیدا میكند كه سبب پیرچشمی و ضعف دید چشم میشود. گوشها رفتهرفته سنگین میشود و صداها به خوبی شنیده نمیشوند. حس لامسه، چشایی و بویایی كمتر آسیب میبیند ولی ضعف قدرت بینایی و شنوایی درك مسایل روزمره را دچار اشكال میسازد، بنابراین رابطه شخص مسن با جامعه مختل میشود.
انسان در محیطی زندگی میكند كه عوامل و میكرو ارگانیسمهای بیماریزای متعددی سلامتی وی را بهطور دایم تهدید میكند. پوست و پردههای مخاطی همانند یك سد حفاظتی از ورود این عوامل به بدن جلوگیری میكنند.
با وجود این عبور عوامل بیماریزا از نواحی آسیبدیده و ضعیف این سد حفاظتی، امكانپذیر است. بدن برای مقابله با عوامل بیماریزا به سیستم دفاعی یا ایمنی مجهز است كه با مرور زمان و كهولت سن، اندكاندك از قدرت و توانمندی سیستم ایمنی بدن كاسته میشود. همچنین دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند كه فشار عصبی طولانیمدت به افزایش تولید موادی در بدن منجر میشود كه بر كاهش عملكرد سیستم ایمنی بدن موثرند.
در بعضی از موارد در افراد سالمند زودرنجی، افسردگی، بیقراری، بیخوابی، تحریكپذیری و گاهی بیتفاوتی دیده میشود. در میان این عوارض، افسردگی ناشی از بازنشستگی و احساس پوچی شخص سالمند را زیر فشار روانی قرار میدهد كه باید با فراهم كردن فعالیتهای اجتماعی آنها را برطرف كرد.
آرتریواسكلروز عروق مغزی سبب میشود كه حافظه شخص مسن مختل شود. ابتدا قدرت حافظه كوتاهمدت كاهش مییابد و شخص از به خاطر سپردن آنچه با آن برخورد میكند، عاجز میماند. بعدها حافظه بلندمدت نیز كاهش مییابد و بعضی خاطرات گذشته فراموش میشود و شخص قدرت به خاطر آوردن قسمتهایی از خاطرات گذشته را از دست میدهد. گاهی شخص سالمند نسبت به افراد یا مناظر ناشناخته احساس آشنایی میكند.
سخن پایانی آنكه برخلاف این گروه، افراد سالخورده دیگری را میتوان یافت كه با وجود ابتلا به ناتوانیهای جسمی بهترین آثار علمی و ادبی خود را در دوران پیری و حتی در آخرین روزهای حیات تهیه و تنظیم كرده و تجربیات باارزش خویش را به نسل بعد تقدیم داشتهاند. از آن جمله میتوان «ویكتور هوگو»، «گوته»، «جوزپه وردی» و بسیاری از دانشمندان و نویسندگان بزرگ را نام برد.
نظر شما