سه‌شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۴
کد خبر: 307881

سال‌ها طول کشید تا مردم و مسئولان به حرف فعالان محیط‌زیست برسند که بدون حیات در تالاب‌ها، سایر اکوسیستم‌ها و زیست انسانی در چرخه‌ای گریزناپذیر نابود خواهد شد.

تالاب‌های ناخوش ایران

سلامت نیوز: سال‌ها طول کشید تا مردم و مسئولان به حرف فعالان محیط‌زیست برسند که بدون حیات در تالاب‌ها، سایر اکوسیستم‌ها و زیست انسانی در چرخه‌ای گریزناپذیر نابود خواهد شد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری ، با نامساعد‌شدن شرایط تالاب‌ها به‌خصوص تالاب‌های بیابانی، این مشکلات بیشتر از همیشه خود را نمایان کرده است. اخیرا سازمان حفاظت محیط‌زیست با وزارت نیرو به توافق رسیده ‌که میزان حقابه‌های زیستی رها شده از سدها در گزارش‌های سه‌ماهه در اختیار این سازمان قرار گیرد.تالاب‌ها براساس منطقه‌ای که در آن واقع شده‌اند، به 4‌دسته تقسیم می‌شوند؛ دسته‌ای از تالاب‌های ساحلی در جلگه منتهی به دریای خزر قرار دارند؛ مانند میانکاله، ‌بوجاق، امیرکلایه، انزلی و... که به‌دلیل شرایط منطقه دچار نوسانات ناشی از کمبود باران نمی‌شوند و مشکلات‌شان معطوف به آلودگی‌ها و زهاب کشاورزی است.

دسته دیگر از تالاب‌ها در جلگه‌های منتهی به دریاهای جنوب قرار دارند و مشکلات‌شان ناشی از آلودگی‌های نفتی است مانند‌ شادگان، خورموسی، خلیج نایبند، خورخوران و ‌خلیج گواتر.مشکل اصلی تالاب‌های کوهستانی اما رسوب ناشی از جریان شدید آب در مناطق شیب‌د‌ار است. این دسته از تالاب‌ها به‌دلیل فرسایش خاک ناشی از تخریب زمین‌های بالادست، جنگل‌تراشی، سد‌سازی متعدد و... در حال از بین رفتن هستند. شاخص‌ترین تالاب در این دسته، دریاچه ارومیه است.

دسته دیگر از تالاب‌ها که وضعیت نامناسب و شکننده دارند، تالاب‌های بیابانی هستند که به‌گفته مسعود باقرزاده کریمی، مدیرکل حفاظت و احیای تالاب‌ها، حیات این تالاب‌ها به میزان بارش بستگی دارد.مهارلو و پریشان و بخش‌هایی از بختگان جزو تالاب‌های بیابانی هستند که قرار طبیعت بر دائمی‌بودن آن بود. اما دست‌شان از حق‌شان کوتاه شد.

گاوخونی، جازموریان و هامون‌های سیستان نیز اوضاعی مشابه دارند.مسعود باقرزاده کریمی می‌‌گوید: بارش‌‌هایی که در 2دهه اخیر بی‌سابقه بود، در برخی موارد منجر به سیراب‌شدن تالاب‌ها شد. آنچنان که بتوانند یکی دو فصل گرم سال را تا رسیدن به شروع سال آبی بعد سر کنند و بارزترین آنها تالاب هورالعظیم است که تا پیش از سال‌97 کانون گردوغبار بود و اگر سیل نمی‌آمد، آبراهه‌های منتهی به تالاب که سال‌ها بود مسدود شده بودند، با کمک دستگاه‌های اجرایی لایروبی نمی‌شد. در واقع باران کاری کرد که تالاب‌ها به حقابه‌شان برسند.در میان تالاب‌های بیابانی ناخوش‌ترین حال را گاوخونی و پریشان‌ دارند. مدیرکل حفاظت و احیای تالاب‌ها  می‌گوید:

تالاب پریشان دریاچه دائمی بود و هیچ رودخانه دائمی به آن وارد نمی‌شد و حیات آن به سطح آب‌های زیر‌زمینی وابسته بود، اما متأسفانه در 3دهه اخیر به قدری چاه عمیق در منطقه حفر شد که این تالاب را خشک کرد. شرایط پریشان یک تراژدی کامل است. هر‌چند مذاکر‌ات برقرار است که از سد نرگسی در همسایگی این حوضه آبریز، سالانه 20میلیون مترمکعب آب با لوله به پریشان منتقل شود، ولی این کار هم تا زمانی که در بهره‌برداری‌‌ها تغییری صورت نگیرد، بی‌فایده است.بختگان اوضاع بهتری دارد، ولی هنوز به شرایط نرمال نرسیده است. حقابه بختگان 150کیلومتر آن طرف‌تر در پایاب سد رهاسازی می‌شود، ولی در میان راه توسط کشاورزان برداشته می‌شود.

مسعود باقرزاده با اشاره به شرایط پیچیده بختگان به توافق سازمان حفاظت محیط‌زیست و دفتر برنامه‌ریزی کلان آب و آبفا اشاره می‌کند و می‌گوید: وزارت نیرو کل کشور را به 9منطقه تقسیم کرده است. برخی تالاب‌ها از سد‌ها باید حقابه بگیرند. حالا توافق شده است که سدهای این 9 حوضه‌ را روی نقشه مشخص کنند و آمار سه‌ماهه از حقابه‌های زیستی رها‌شده از سدها ارائه کنند. در مرحله بعد با داشتن این آمار، برای رساندن حقابه به تالاب‌ها دوباره با وزارت نیرو مذاکره خواهیم کرد.

هم‌اکنون وزارت نیرو آب را در پایاب سدها تحویل می‌دهد. درحالی‌که مدیریت مصرف آب با آنها‌ست و باید مصرف آب رودخانه‌ها توسط ذینفعان را مدیریت کند و آب را در ورودی تالاب به محیط‌زیست تحویل دهد.اجرا‌نشدن مصوبات قانونی در مورد تالاب‌ها به‌دلیل مناقشاتی است که هنوز راه‌حلی برای آن به تصویب نرسیده است.

برگزاری تجمعات واقعی و ساختگی، مخالفت‌های استانی با پروژه‌های انتقال آب و سهم‌خواهی از حوضه‌های آبریز همسایه، بخشی از مشکلات آب در کشور است که در نهایت گریبان محیط‌زیست را می‌گیرد.به‌گفته مسعود باقرزاده کریمی، در مدیریت آب کشور باید خانه‌تکانی شود و با بزرگ جلوه‌دادن مشکل هم نمی‌شود از مسئولیت فرار کرد. درست است که 5برابر نیاز گاوخونی، آب زاینده‌رود در بالادست استفاده می‌شود، اما آیا نمی‌توان روش کشاورزی را به گلخانه‌ای تغییر داد، سرانه مصرف آب در اصفهان را مدیریت کرد و لوله‌کشی شهرها را نوسازی کرد؟ بنابراین احیای تالاب‌ها، حتی تالاب‌های خشکیده به اصلاح روش توسعه در بخش‌های شهری کشاورزی و صنعت وابسته است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha