سلامت نیوز: قرصهای ضد روانپریشی در سال 2008 با فروش بیش از 14 میلیارد دلار به تنهایی در صدر لیست داروهای تجویزی در آمریكا قرار گرفتند كه این مقدار بیش از میزان مصرف داروهای ضد "كلسترول بالا " و "اسید ریفلاكس " بود.
پایگاه خبری "آلترنت " در گزارشی به قلم "جیمز ریجوی " به بررسی صنعت داروسازی در آمریكا، تأثیرات شدید این صنعت در اذهان پزشكهای آمریكایی و در نهایت آثار مخرب این داروها بر بیماران پرداخته است.
* قرصهای ضد روانپریشی در صدر لیست تجویز داروها در آمریكا
آیا مردم آمریكا به ملتی روانپریش تبدیل شدهاند؟ از افزایش شدید مصرف قرصهای ضد روانپریشی در میان مردم این كشور این گونه به نظر میرسد. قرصهای ضد روانپریشی در سال 2008 با فروش بیش از 14 میلیارد دلار به تنهایی در صدر لیست داروهای تجویزی در آمریكا قرار گرفتند؛ این مقدار بیش از میزان مصرف داروهای ضد "كلسترول بالا " و "اسید ریفلاكس " بود.
* میزان تجویز داروهای ضد روانپریشی در آمریكا نمایانگر یك بیماری روانپریشی ملی است
در گذشته، قرصهای ضد روانپریشی تنها مورد مصرف عده نسبتاً كمی از بیماران با علایم شدید روانپریشی (عمدتاً اسكیزوفرنی و اختلال دوقطبی) بود. به نظر میرسد امروزه همه افراد از این داروها استفاده میكنند. به والدین گفته میشود كه فرزندان سركش آنان در حقیقت دچار اختلال دوقطبی هستند و باید از قرصهای ضد روانپریشی استفاده كنند و بسیاری از افراد مسن نیز كه دچار زوال عقل شدهاند داروهایی را مصرف مینمایند كه عمدتاً مربوط به اسكیزوفرنی است. برای آن دسته از مردم آمریكا كه علایمی از افسردگی مزمن، اضطراب و بیخوابی دارند امروزه داروهای ضد روانپریشی تجویز میشود؛ این میزان آن قدر زیاد است كه به نظر میرسد نمایانگر یك بیماری روانپریشی جمعی در سطح ملی باشد.
* جایگزینی داروهای جدید به جای داروهای قبلی با تبلیغ تأثیرگذاری بیشتر این داروها
تصادفی نیست كه افزایش شدید مصرف داروهای ضد روانپریشی همزمان با پیشرفت صنعت داروسازی در زمینه گونه جدیدی از داروها با نام "داروهای غیر عادی ضد روانپریشی " اتفاق میافتد. ابتدا "زیپركسا "، "ریسپردال " و "سروكوئل " در دهه 1990 و سپس "ابیلیفای " در اوایل دهه آغازین پس از سال 2000، داروهایی بودند كه گفته میشد از داروهای ضد روانپریشی قبلی مانند "هالدول " و "تورازین " تأثیر بیشتری دارند. نكته مهمتر این كه این داروها عوارض جانبی بدنی داروهای قدیمی، به ویژه رعشه و مشكلات دیگر در زمینه كنترل حركتی را نداشتند.
* افراد روانپریش تنها مصرفكنندگان داروهای ضد روانپریشی نیستند
داروهای غیر عادی ضد روانپریشی ستارههای جدید و درخشان در لیست صنعت دارویی بود كه شامل داروهای روانگردان میشد؛ داروهای گران و دارای حق امتیاز كه باعث میشدند مردم بهتر احساس و رفتار كنند، بدون آن كه هیچ لرز و یا نشانههای روانی داشته باشند. فروش این داروها دائماً افزایش مییافت؛ تا سال 2009، "سروكوئل " و "ابیلیفای " در لیست فروش سالانه داروها در رتبه پنجم و ششم قرار گرفتند و تجویز سه داروی مشهور در میان داروهای غیر عادی ضد روانپریشی روی هم به عددی بیش از 20 میلیون نسخه رسید. به یكباره اتفاقی افتاد: دیگر تنها افراد روانپریش این داروهای ضد روانپریشی را مصرف نمیكردند.
* صنعت داروسازی به روشهای مختلف پزشكان را ترغیب به تجویز داروهای ضد روانپریشی میكنند
تقریباً همه افراد اكنون میدانند كه صنعت داروسازی چگونه تلاش میكند تا در اذهان پزشكهای آمریكایی نفوذ كند: هدیه، سفرهای تفریحی، جوایزی كه به آنان عزت نفس میدهد و بودجههای تحقیقاتی در عوض ترویج و یا تجویز آخرین و گرانقیمتترین داروهای موجود. دكتر "آدریان فو برمان " رئیس پروژه "فارمد آوت " است كه به بررسی تأثیرات صنعت بر داروهای آمریكایی میپردازد. وی كه ماه گذشته میزبان كنفرانسی در همین زمینه در شهر "جورج تاون " بود، میگوید: "لابی داروسازی [در آمریكا] به طور ویژه روانپزشكها را مورد هدف قرار داده است؛ زیرا تشخیصهای روانپزشكی به شدت به شخص پزشك بستگی دارند. " روانپزشك نمیتواند برای شما آزمایش خون یا امآرآی تجویز كند تا دریابد مشكل شما دقیقاً چیست. بنا بر این معمولاً در این موارد، از تجویز دارو به عنوان ابزار تشخیص استفاده میشود؛ اگر وضعیت شما با مصرف قرص ضد افسردگی بهبود یافت، معلوم میشود كه شما افسرده بودهاید. محققان در تحقیقی در زمینه تأثیر صنعت داروسازی به این مطلب این گونه اشاره كردهاند: "نبود آزمایش برای اختلالات روانی، روانپزشكی را در مقابل تأثیرات صنعت داروسازی بسیار آسیبپذیر میسازد. " آنان میگویند كه به همین دلیل باید برای تشخیص و درمان بیماریهای روانی چارچوبی "بر مبنای تحلیل صحیح از شواهد علمی " تدوین شود؛ نه بر مبنای مبلغ بزرگی كه پزشك تجویز كننده از شركت "مرك " میگیرد و یا داراییهای شخصی وی در شركت "آسترا زنكا ".
* رابطه نزدیك روانپزشكها با شركتهای داروسازی
"مارسیا آنگل "، ویراستار سابق "مجله دارویی انگلستان نوین " نسبت به "لابی داروسازی " این مطلب را به طور مستقیمتری بیان میكند: "روانپزشكها در جیب صنعت هستند. " "آنگل " اشاره كرده است كه بخش اعظم "راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی " -كتاب مرجع اصلی در كلینیكهای سلامت روانی- به صنعت داروسازی گره خورده است. همچنین تحقیقی در سال 2009 نشان داد كه در میان روانپزشكهایی كه چارچوبهای پزشكی اخیر "انجمن روانپزشكان آمریكا " را در زمینه درمان افسردگی، اختلالات دوقطبی و اسكیزوفرنی نوشتهاند، از هر 20 نفر 18 نفر با شركتهای دارویی روابط مالی داشتهاند.
* اگر داروهای جدید تا این حد قوی هستند باید منتظر كاهش شیوع بیماریهای روانی باشیم نه افزایش آن
- تحلیل نسبت هزینه به سود
"آنگل " اخیراً در مقالهای در مجله "بررسی كتب نیویورك " آن چه را كه "همهگیری بیماریهای روانی " در میان آمریكاییها مینامد، موشكافی مینماید. استفاده از داروهای روانگردان (ضد افسردگی و ضد روانپریشی) به شدت افزایش یافته است. "آنگل " اشاره میكند اگر داروهای جدید تا این حد قوی هستند باید "منتظر كاهش شیوع بیماریهای روانی باشیم نه افزایش آن ". با این وجود، "در بین سالهای 1987 تا 2007 تعداد افرادی كه از شدت اختلالات روانی تحت پوشش " درآمد اضافی تأمین اجتماعی (SSI) و یا "بیمه تأمین اجتماعی معلولین " قرار گرفتهاند تقریباً 5.2 برابر شده است؛ از یك نفر در هر 184 آمریكایی به یك نفر در هر 76 آمریكایی. این افزایش در مورد كودكان، بیشتر حیرتآور است؛ كه در همین دو دهه 35 برابر شده است. اكنون بیماریهای روانی شایعترین عامل معلولیت در میان كودكان هستند. ما زیر سایه "لابی داروسازی " "در حال گسترش معیارهای بیماریهای روانی هستیم تا تقریباً هر فرد یك بیماری روانی داشته باشد. "
* شیوع داروهای ضد روانپریشی در میان مردم كم سن و مسن آمریكا
آن چه در مورد تجویز بیش از حد داروهای جدید ضد روانپریشی مشكلساز است شیوع آن در میان افراد بسیار كم سن و بسیار مسن است؛ دو گروه آسیبپذیری كه اغلب در مورد داروهایی كه مصرف میكنند، خودشان تصمیم نمیگیرند. پژوهشها در زمینه استفاده از داروهای ضد روانپریشی نشان میدهد كه هدف این داروها در موارد ذكر شده ممكن است مهار كردن و یا آرام كردن درد باشد و نه درمان یك اختلال روانپریشی.
* تعداد كودكان و نوجوانان تحت درمان اختلال دو قطبی در آمریكا 40 برابر شد
"كارل الیوت " در مجله "مادر جونز " گزارش میدهد: "زمانی كه مشخص شد اختلال دوقطبی را میتوان با داروهای غیر عادی درمان كرد، میزان تشخیص این بیماری به ویژه در كودكان به شدت افزایش یافت. بنا بر یك تحقیق جدید در " دانشگاه كلمبیا تعداد كودكان و نوجوانان كه تحت درمان اختلال دوقطبی قرار گرفتهاند میان سالهای 1994 و 2003 چهل برابر شده است؛ و بنا بر تحقیقی دیگر "از هر پنج كودكی كه به روانپزشك مراجعه كرده است، یك نفر نسخه داروی ضد روانپریشی دریافت كرده است. ".
* پخش داروهای غیر مجاز در میان نوجوانان توسط "وزارت دادگستری نوجوانان "
یك گزارش زنجیرهای در روزنامه "پام بیچ پست " در ماه مه به درستی افشا كرد كه "وزارت دادگستری نوجوانان " ایالت "فلوریدا " به معنای واقعی كلمه این داروها را مانند بذر در مكانهای مورد استفاده نوجوانان پخش كرده و "مرتباً " آنها را "به دلایلی كه هیچ گاه توسط مقررات فدرال تأیید نشدهاند " میان نوجوانان توزیع نموده است. ارقام در این مورد تكان دهنده هستند: به عنوان مثال در سال 2007، وزارت دادگستری نوجوانان دو برابر میزان خرید "ایبو پروفن "، داروی "سروكوئل " خریداری كرد. این وزارت، در مجموع 24 ماه، 326 هزار قرص "سروكوئل "، "ابیلیفای "، "ریسپردال " و سایر داروهای ضد روانپریشی را برای استفاده در زندانهای تحت اداره دولت و خانههای كودكان خریداری كرد. با این میزان، میتوان به مدت دو سال در هر روز از هفته، 446 قرص به كودكان در زندان اختصاص داد كه نمیتوانند در هر روز بیش از 2300 پسر و دختر را تحت پوشش قرار دهند. این روزنامه در ادامه افشا میكند كه از میان هر 5 روانپزشكی كه با وزارت دادگستری نوجوانان قرارداد بستهاند، یك نفر مبلغی یا هدیهای را برای سخنرانیهایشان از شركتهای سازنده داروهای ضد روانپریشی دریافت كردهاند .
* توزیع داروها با عوارض جانبی همانند چاقی مفرط و دیابت
شركتهای دارویی علاوه بر گسترش تشخیصهای بیماریهای روانی، پزشكها را تشویق میكنند تا برای بسیاری از استفادههای تأیید نشده نیز داروهای غیر عادی ضد روانپریشی تجویز كنند. در یكی از مواردی كه سر و صدا كرد، "الی لیلی " داروساز، نسخه "زیپركسا " را به پرستار افراد مسن دارای آلزایمر و دیگر انواع زوال عقل و همچنین، بیقراری، اضطراب و بیخوابی تحمیل كرد. توزیع كنندگان این داروها در فروش آنها به پزشكهای خانههای سالمندان، مدام شعار "پنج در پنج " را تكرار میكردند به این معنا كه پنج میلیگرم "زیپركسا " در ساعت پنج عصر، موجب كاهش حملات سخت آنان میشود. این عمل حتی پس از آن كه "اداره مواد غذایی و دارویی " (FDA) به "لیلی " تذكر داد كه این دارو برای چنین استفادهای تأیید نشده و حتی ممكن است در بیماران مسن موجب چاقی مفرط و دیابت شود، باز هم ادامه پیدا كرد.
* توزیع كنندگان داروها دستور داشتند تا عوارض جانبی آنها را كوچك جلوه دهند
یكی از فروشندگان دارو كه در ابتدای این دهه به مدت دو سال "زیپركسا " میفروخت، در یك مصاحبه ویدیویی در سال 2006، برای من توضیح داد كه توزیعكنندگان چگونه پزشكان را فریب میدادند تا این دارو را تجویز كنند. وی توضیح داد كه ما دستور داشتیم تا عوارض جانبی این داروها را كوچك جلوه دهیم و بر تأثیرگذاری آنها تمركز كنیم. توصیه كنیم كه بیمار قبل و بعد از غذا، قبل از خوردن قرص و بعد از آن یك لیوان آب بنوشد به امید آن كه شكمش بزرگ شود " و به این ترتیب راهی برای فروش بیشتر داروها باز كنیم. وی اظهار كرد كه زمانی كه پزشكها اعتراض میكردند "من به آنها میگفتم: "داروی ما كاملاً مدرن است. مگر موضوع مهمتری هم از این وجود دارد؟ آیا شما میخواهید مریضهایتان بهتر شوند یا این كه در وضعیت خود باقی بمانند؟ یك بیمار لاغر روانی و یا یك بیمار چاق باثبات؟
* در آمدی بیش از 8.1 میلیارد دلار برای یك شركت، حاصل از فروش "زیپركسا "
این دارو فروش میگوید كه تصمیم به ادامه تجویز این داروها علیرغم عوارض جانبی آنها، برای شركتهای داروسازی تنها از لحاظ تحلیل نسبت هزینه به سود مهم است: این كه آیا شما با بازاریابی بیشتر برای این داروها، حتی در صورت عدم تأیید استفاده از آنها، و احتمالاً دفاع در مقابل دادخواست دیگران، میتوانید پول بیشتری كسب كنید و یا از راههای دیگر. در ماه ژانویه سال 2009، "لیلی " در مورد "زیپركسا " یك پرونده دادخواهی را در مقابل "وزارت دادگستری آمریكا " فیصله داد؛ وی موافقت كرد تا 4.1 میلیارد دلار را بپردازد؛ به گزارش "وزارت دادگستری " در مورد بسته شدن این پرونده، این مبلغ شامل "جریمهای به مبلغ 515 میلیون دلار میشد كه این پرونده را به بزرگترین پرونده بهداشتی این كشور و همچنین مبلغ جریمه را به بزرگترین جریمهای تبدیل كرد كه تا كنون در آمریكا به یك سازمان تعلق گرفته است. " با این حال فروش "زیپركسا " تنها در همین سال بیش از 8.1 میلیارد دلار برای "لیلی " سود داشت.
* داروها در حقیقت حتی به اندازه داروهای قدیمی و ارزانتر نیز مؤثر نیستند
- تبدیل مردم به زامبی
تعداد فزایندهای از متخصصان بهداشت اكنون معتقدند كه این داروها در حقیقت حتی به اندازه داروهای قدیمی و ارزانتر نیز مؤثر نیستند و خود این داروها نیز عوارض جانبی دارند كه موجب انواع دیگر بیماریها از جمله دیابت میشوند و بیمار را بیشتر در دنیای مخوف اختلالات جدی روانی فر میبرند. همراه با مطالبی در مورد موفقیت این داروها، گزارشهایی نیز منتشر میشود كه از تبدیل مردم به زامبیهای مجازی حكایت دارد. اكنون مشخص شده است كه داروهای غیر عادی ضد روانپریشی حتی برای افرادی كه بیشك دارای روانپریشی واقعی هستند نیز بهترین گزینه نیستند.
* داروهای جدید در حقیقت عملكردی بدتر از داروهای قدیمی و ارزانتر دارند
"الیوت " در مجله "مادر جونز " گزارش میدهد: "پس از آن كه تحلیلی گسترده در [مجله پزشكی] "لانست " افشا كرد كه اغلب داروهای غیر عادی در حقیقت عملكردی بدتر از داروهای قدیمی دارند، 2 روانپزشك انگلیسی سرمقالهای محكوم كننده نوشتند كه در همان شماره به چاپ رسید. دكتر "پیتر تایرر "، ویراستار "مجله انگلیسی روانپزشكی "، و دكتر "تیم كندال "، عضو "دانشگاه سلطنتی روانپزشكی " نوشتند: "اكنون باید اختراع دروغین داروهای غیر عادی را صرفاً اختراع در نظر گرفت؛ اختراعی كه با مهارت به وسیله صنعت داروسازی و با اهداف تجاری دستكاری و تازه اكنون افشا شد. ".
منبع: فارس
سلامت نیوز: قرصهای ضد روانپریشی در سال 2008 با فروش بیش از 14 میلیارد دلار به تنهایی در صدر لیست داروهای تجویزی در آمریكا قرار گرفتند كه این مقدار بیش از میزان مصرف داروهای ضد "كلسترول بالا " و "اسید ریفلاكس " بود.
نظر شما