واقعیت این است كه خطری جامعه را تهدید میكند كه در خلأ آمارها و نبود اطلاعات و انتشار نشدن آنها با چالشهایی مواجه میشویم كه حتی انتشار یك خبر كوچك میتواند چالشآفرین باشد. هماكنون در زمینههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دستورالعملهای مشخصی و لوحهای محفوظی در بین مسوولان وجود دارد كه صرفنظر از اینكه در جامعه چه اتفاقی رخ میدهد، تنها تلاش میشود این لوح محفوظ اجرا شود كه همان سیاستهای دولتی است. در چنین شرایطی مسوولان خود را پاسخگو نمیبینند و به دنبال این هستند كه اصول مد نظر خود را اجرا كنند. اینطور میشود كه آموزش و پرورش ما كاری با واقعیت ندارد و انتشار واقعیتهای اینچنینی میتواند برای آنها و وزیر آموزش و پرورش مشكلساز شود. به طور مثال در حال حاضر در میان مسوولان فرض بر این است كه جوانان به سمت تعالی میروند اما واقعیت، چندان این فرض را تایید نمیكند؛ بر همین اساس انتشار این مساله میتواند مشكلساز قلمداد شود. دلیل این مساله كه چرا در نظام ما مسوولان خیلی اهمیتی به كارهای تحقیقی و واقعیتهای در پس آن نمیدهند، این است كه این مسایل میتواند برای آنها در پیشبرد اهداف و برنامههایشان مشكلساز شود.
بر این اساس بدیهی است اگر محققی ناخواسته یا خواسته تحقیق یا اطلاعاتی از واقعیات جامعه ارایه دهد، برخی مسوولان انتشار و از آنها جلوگیری میكنند.
واكنشی كه مسوولان نسبت به واقعیتهای موجود در جامعه دارند، مربوط به رفتار جوامع قبل از مدرن است، اما ما در جهانی زندگی میكنیم كه رشد ارتباطات، افزایش میزان تحصیلات و آشنایی مردم با قوانین، راه را برای آگاهی مردم از وقایع موجود بالا برده است. بدیهی است جامعه مدرن و تغییریافته نمیتواند با تصورات و نگرشهای ماقبل مدرن اداره شود.
وقتی گفته میشود فلان درصد دانشآموزان مدارس دختران در شهرها با جنس مخالف خود در ارتباط هستند اگر این اطلاعات را به مردم ندهیم مشكلی حل نمیشود، چراكه مردم در خانوادهها، همیشه و در گوشه و اطراف این جامعه این وقایع را میبینند؛ همچون اعتیاد. واكنش اینچنینی مسوولان باعث میشود اندیشه و توان محققان نتواندكمك حال آنها و حل مشكل شود و به سیاستگذاران كمك كند اگر رفتاری نابهنجار در مدارس وجود داشته باشد، از محققان بخواهیم ریشهها را بررسی كنند و به دنبال راه حل باشند.
این یك اصل است كه هر واقعیت موجود در یك جامعه نادیده گرفته شود، میتواند جامعه را به سمت یك مرگ تدریجی و حتمی بكشاند.
روابط دختران و پسران با جنس مخالف واقعیت جامعه ماست و نمیتوان آن را انكار كرد. اعلان این موضوعات میتواند نقش زنگ خطری برای توجه این مشكلات و رسیدگی به آن را ایفا كند.
در دنیای امروز انتشار اطلاعات كاركرد قدرت دارد، به این معنا كه دستیابی به اطلاعات بیشتر و انتشار آن نشاندهنده قدرت جامعه است. با این حال در نبود آمار و اطلاعات و منتشر نشدن آن، جامعه با بحران اجتماعی مواجه میشود. بیان واقعیتهایی مانند ارتباط دانشآموزان دختر با جنس مخالف نهتنها گناه نیست، بلكه بیان آن مسوولیتهای مسوولان كشور در مقابل ملت را بیشتر و آنها را به پاسخگویی وادار میكند؛ مسالهای كه مسوولان در كشور علاقهای به آن ندارند.
*منبع:روزنامه شرق،دكتر سعید معیدفر، جامعهشناس و محقق مسایل اجتماعی دانشگاه تهران
نظر شما