زندگی مملو از سوالات متعدد است. آنچه ارزشمند است، هیجان به دنبال جواب رفتن است، نه صرفا رسیدن به پاسخ. به عبارتی میتوان اینگونه گفت كه فرآیند یافتن جواب مهم است. بنابراین نباید به سوالات كودك پاسخ مستقیم داد، انتهای سوالات كودك را باز بگذارید و همواره او را به تفكر وادارید.
با برگرداندن سوال به خود كودك و راهنمایی و ارجاع او به كتاب یا گفتوگو با متخصص آن رشته خاص میتوان انگیزه تفكر در كودك ایجاد كرد. برای پاسخ دادن به كودك باید مراحل زیر را به ترتیب اجرا كرد:
1- از سوال كودك استقبال كنید
2- سوال را به خود كودك بازگردانید
3- اگر نگرش غلطی دارد، نگرش او را تصحیح كنید
4- ساده و قابلفهم به او پاسخ دهید
5- در پاسخ دادن هیچگاه انتهای سوال را نبندید
6- صداقت را رعایت كنید
7- موقعیت مناسبی برای پاسخ دادن انتخاب كنید
والدین باید این نكته مهم را به یاد داشته باشند كه به سوالات و احساسات كودك خود ارج نهند و هیچگاه آنها را كوچك نشمارند. شاید اگر دو فاكتور مهم برای محك زدن امنیت محیط كودك بتوان ذكر كرد، یكی این است كه كودك هر سوالی را (هرچند تابو) بتواند بپرسد و دیگر اینكه هر احساسی (هرچند ناخوشایند) را بیان كند.
كمرویی و ترس از مهمترین موانع خلق ایدهها هستند و باعث میشوند كه نتایج نیكویی را كه ممكن است در صورت نترسیدن و كوشش كردن به دست آوریم، از دست بدهیم. لیكن در صورت ترس و كمرویی حتی وقتی ایدهای به نظرمان میرسد، غالبا به علت شك و تردید آن را بروز نمیدهیم، بنابراین لازم است شیوههای صحیح كاهش ترس و كمرویی را در كودكان بیاموزیم كه مهمترین آن تشویق، پاداش، ایجاد انگیزه و طبیعی جلوه دادن ترس و كمرویی، همچنین صحبت كردن و شنیدن احساس كودك از موضوعی كه او را ترسانده است.
كودكان را تشویق كنید كه در اشیا و افكار دخل و تصرف كنند یا در آنها وضع تازهای به وجود آورند. وقتی كودك اندیشههای نو ابراز میكند هر قدر هم كه دور از ذهن باشد، باید از پیشنهادش استقبال كرد. در میان موجودات، آنچه انسان را از دیگران متمایز كرده، داشتن قوه تفكر و درك كلیات، همچنین قابلیت تغییرپذیری اوست. از كودك بخواهیم به موقعیتهای مختلف نگاه كند و احساس خودش را در مورد آن بیان كند و شباهت یا تفاوتی بین آنچه میبیند و آنچه قبلا دیده، بیان كند.
به پرواز زنبور دقت كن! چه تفاوتی با پرواز هواپیما دارد؟
بیا به حركت ابرها نگاه كنیم! چه چیزهایی میتوانیم ببینیم؟
تقویت تفكر خلاق، ما را در تصمیمگیری بهتر و حل مساله كمك و از بنبستهای زندگی خارج میكند. تفكر خلاق نهتنها شخص را قادر میسازد كه از تجربیات قبلی خود استفاده كند و آن را با موفقیتهای تازه ارتباط دهد بلكه فرد قادر خواهد بود ارتباط بین چیزهایی كه قبلا با هم بیارتباط بودهاند، پیدا كند. همچنین از روشهای غیرسنتی و نامرسوم برای حل مساله استفاده كند.
در دنیای پیشمدرن، دانش و اطلاعات صرفا منتقل میشد و آموزش كودكان اینگونه بود كه ملزم به پس دادن اطلاعات دریافتشده بودند و در بسیاری از موارد، بیش از آنچه ارایه میشد پس داده نمیشد و راه بر خلاقیت بسته میماند. یعنی دادهها و ستادهها برابر بودند. به قولی این تقلید و الگودهی نوعی خودكشی خلاقیت بود در نتیجه تخیل را تضعیف میكند و خلاقیت را از پا درمیآورد. راههای ایجاد تفكر در كودك، بیشتر زبان و حواس پنجگانه است. زبان باعث دریافت اطلاعات و دانش میشود و اطلاعات و دانش از زیرساختهای تفكر هستند. بنابراین استفاده صحیح از حواس پنجگانه میتواند باعث ایجاد مهارتهای تفكر شود. البته علاوه بر زبانآموزی و تقویت حواس، طبقهبندی، مقایسه، تشخیص شباهتها و تفاوتها، فرضیهسازی، استنباط، تفكر انتقادی و ارزیابی نیز از مهارتهای تفكر به حساب میآیند.
سعی كنید كابردهای غیرمعمول اشیا را برای كودك پیدا كنید و از او بخواهید كه چه كاربردهای دیگری میتوان برای آن پیدا كرد. مثلا از او بپرسید كه قاشق، چه استفاده دیگری به جز غذا خوردن دارد؟ (باز كردن در نوشابه و...). یكی از مهمترین راههای ایجاد تفكر خلاق در كودك، دادن اطلاعات ضد و نقیض به كودك است. مثلا اگر درباره چیزی نظری میدهید بلافاصله نظر مخالف آن را نیز برای كودك بازگو كنید. به نظر من آدم خلاق كسی است كه... . ولی فلانی معتقد است كه آدم خلاق كسی است كه.... این ضدونقیضگوییها كه از حدود پنج، شش سالگی برای كودك كاربرد بهتری دارد، باعث میشود ذهن كودك را برای جستوجوی بیشتر درگیر كند.
طبق نظر «پیاژه» هرچه تعدد و پیچیدگی نظرات در فضای خانواده بیشتر باشد رشدشناختی كودك بیشتر خواهد بود. البته این تعدد نظرات را نباید با اختلافات مرسوم خانوادگی یكی دانست. شاید در دنیای پیشمدرن، وظیفه یك مادر و پدر غذا دادن و تر و خشك كردن و پاسخهای قاطع دادن به كودك بود ولی در دنیای مدرن امروز، بازی كردن و ایجاد تفكر و دادن اعتماد به نفس و مسوولیتپذیر كردن است كه كودك را برای رویارویی با تعدد گزارههای دنیای مدرن كاركشته میكند و او را قادر میسازد تا از بین این همه موقعیتی كه در برابرش قرار داده شده، انتخاب مناسبی انجام دهد و اینها ممكن نیست مگر اینكه والدین خود را به فراگیری روشهای صحیح فرزندپروری موظف كنند.
نظر شما