خوشبختانه نهضت بهداشت روانی در نیم قرن اخیر، افکار غلط و خرافات را درباره این بیماریها کنار گذاشته و نشان داده است که بیماریهای روانی، قابل پیشگیری بوده و در صورتی که مانند سایر بیماریها به موقع تشخیص داده شود و تحت درمان قرار بگیرد عوارض آن کاسته خواهد شد.
بیماریهای روانی از زمانهای قدیم وجود داشتهاند. پس بهداشت روان را میتوان یکی از قدیمیترین موضوعات به شمار آورد. به طوری که بقراط در حدود 400 سال قبل از میلاد عقیده داشته است که بیماران روانی را مانند بیماری جسمی باید درمان کرد.
از سال 1930 یعنی بعد از تشکیل نخستین کنگره بینالمللی بهداشت روان بود که این رشته بصورت جزئی از علوم پزشکی درآمد و سازمانهای روانپزشکی و مراکز پیشگیری در کشورهای پیشرفته یکی بعد از دیگری فعالیت خود را شروع کردند.
در کشور ما نیز به رغم آنکه از زمان محمد بن زکریای رازی و بعد از آن، ابوعلی سینا به بیماران روانی (دیوانگان آن زمان) توجه داشته و برای درمان آنها از دستورات مختلف دارویی و روشهای گوناگونی همچون تلقین استفاده میکردند، ولی به طور رسمی درسال 1336 برنامههای روانشناسی و بهداشت روان از رادیوی ایران آغاز شد و در سال 1338 اداره بهداشت روانی در اداره کل بهداشت وزارت بهداری وقت، تشکیل شد.
اگر چه از سال 1319 تدریس بیماریهای روانپزشکی در دانشگاه تهران آغاز شده بود اما با ایجاد شبکههای بهداشتی درمانی در کشور، موضوع بهداشتروان به منزله جزء نهم خدمات اولیه بهداشتی پذیرفته شد و در حال حاضر نیز مورد توجه است.
این درحالی است که برای رسیدن به مفهوم سلامت روان در ابتدا باید تعریف مشخصی از سلامت داشته باشیم. به عبارتی سلامت را به دو روش میتوان تعریف کرد. طبق تعریف منفی، سلامت عبارت از فقدان بیماری و طبق تعریف مثبت، سلامت با ارتقاء بهداشت مرتبط است.
حتی در افراد سالم سلامت سطوح مختلفی دارد. بهداشت روان نیز چیزی فراتر از فقدان یا نبود بیماری روانی است. بعد مثبت بهداشت روان كه سازمان بهداشت جهانی نیز روی آن تكیه دارد، در تعریف سلامتی لحاظ شده است.
سلامتی یك حالت رفاه جسمی، روانی و اجتماعی است نه فقط فقدان بیماری و ناتوانی. سازمان بهداشت جهانی همچنین تأکید دارد كه هیچ یك از موارد فوق بر دیگری برتری ندارد.
براساس تعریف فوق سلامت روان به عنوان عامل مهمی در سلامتی شامل آسایش ذهنی، احساس خود توانمندی، خود مختاری، كفایت، درك همبستگی بین نسلی و شناخت توانایی خود در محقق ساختن ظرفیتهای عقلی و هیجانی خویش است.
به عبارت دیگر میتوان گفت بهداشتروان حالتی از رفاه است كه در آن فرد تواناییهایش را باز می شناسد و قادر است با استرسهای معمول زندگی مدارا كند، از نظر شغلی مفید و سازنده باشد، برای اجتماع خود نقشی ایفا كند و با دیگران مشاركت و همكاری داشته باشد. به طور کلی بهداشت روان به همه افراد مربوط است نه فقط به كسانی كه از بیماری روانی رنج می برند.
البته باید اذعان داشت كه در افراد بیخانمان، تهیدستان، افراد بیكار و با سطح تحصیلات پایین،كسانی كه قربانی خشونت بودهاند، مهاجران و پناهندگان، كودكان، نوجوانان و زنانی كه مورد سوء استفاده قرار گرفته اند و افراد سالمند كه مورد غفلت و بیتوجهی واقع شدهاند، بیشتر دیده میشود.
متأسفانه در بخش عظیمی از دنیا به بهداشت روان و بیماری روانی به اندازه سلامت جسمانی و بیماری جسمی اهمیت داده نمیشود و مورد غفلت و بیتوجهی قرار گرفته است.
بنا به تعریف سازمان بهداشت جهانی، بهداشت روان، عبارتست از، قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب. در نهایت مفهوم بهداشت روانی عبارت است از تامین رشد و سلامت روانی فردی و اجتماعی، پیشگیری از ابتلا به اختلال روانی، درمان مناسب و بازتوانی آن.
منبع: برنا
نظر شما