دكتر پرویز مظاهری در گفت وگو با ایسنا، افزود: بهداشت روانی، علمی است برای بهتر زیستن، رفاه اجتماعی و برای این كه انسانها بتوانند مشكلات زندگی خود را پشت سر بگذارند و اجازه ندهند سختیهای زندگی به آنها فشار بیاورد.
وی اضافه كرد: جسم و روان ارتباط تنگاتنگی با یكدیگر دارند و ما نمیتوانیم جسم و روان را جدای از یكدیگر تلقی كنیم. سلامت جسمی، روانی و اجتماعی بنا به تعریف سازمان بهداشت جهانی، اركان سلامت هستند و صرفا بیمار نبودن به معنای سلامتی نیست.
دبیر انجمن روانپزشكان ایران، با بیان این كه در طول 15 تا 20 سال گذشته بحث سلامت روان در كشور مورد توجه قرار گرفته است، اظهار كرد: وضعیت سلامت روانی در كشور نسبت به گذشته ارتقا یافته است اما هنوز هم به حد مطلوب نرسیدهایم.
وی ضمن اشاره به این مطلب كه در مبحث بهداشت روان اهمیت ویژهای برای «خانواده» متصور شدهاند، گفت: بهداشت روان برای تمام مقاطع سنی و تمام طول عمر حرف برای گفتن دارد.
مظاهری با بیان این كه در روانپزشكی به مقوله «پیشگیری» بیش از موارد دیگر اهمیت داده میشود، عنوان كرد: این پیشگیری در سه سطح در نظر گرفته میشود. پیشگیری اولیه شامل تمامی اقداماتی میشود كه مربوط به بروز و شیوع اختلالات روانی در كشور است. برنامههای آموزشی، آگاهی دهی به مردم، انتقال مفاهیم و مهارتهای زندگی از طریق آموزش در مدارس و رسانهها از جمله تمهیداتی هستند كه در پیشگیری اولیه لحاظ می شوند.
دبیر انجمن روانپزشكی ایران درباره پیشگیری نوع دوم گفت: اگر پیشگیری نوع اول به خوبی انجام نشده و شخص دچار مشكل شد، تشخیص سریع بیماری و اقدام به موقع برای درمان در این سطح انجام میشود.
وی ادامه داد: در پیشگیری نوع سوم نیز بحث بیماران مزمن را خواهیم داشت. در این مرحله با تشخیص دیرهنگام بیماریهای مزمن روانی رو به رو هستیم. در واقع این افراد دچار معلولیت روانی میشوند. به معلولیت روانی بسیار كم بها داده شده است. معلولیت، فقط جسمی نیست. به عنوان مثال یك بیمار شیزوفرنی به نوعی از یك معلولیت روانی رنج میبرد. هدف از پیشگیری نوع سوم توانبخشی به این بیماران است.
دبیر انجمن روانپزشكی ایران، در ادامه به ارائه آماری از میزان شیوع اختلالات روانی در كشور پرداخت و گفت: حدود 20 تا 25 درصد افراد هر جامعه به انواع اختلالات روانپزشكی مبتلا هستند. از یك سردرد عصبی گرفته تا اضطراب، افسردگی، وسواس، شیزوفرنی، اختلالات شخصیت، عقب ماندگی ذهنی و... همگی در مجموع حدود یك چهارم افراد هر جامعه را درگیر میكنند.
وی افزود: از این 25 درصد كمتر از 10 درصدشان برای درمان خود اقدام میكنند و مابقی به مشكل خود سامان نداده و به دنبال درمان نمی روند. به عنوان مثال یك شخص پرخاشگر و یا شخصی كه دچار وسواس است و یا فرد دیگری كه دائم از اضطراب رنج میبرد، ممكن است در تمام طول بیماریاش به هیچ مركز درمانی مراجعه نكرده باشد.
مظاهری با اشاره به این كه افسردگی و اضطراب از شایعترین اختلالات روانپزشكی در كشور هستند، اظهار كرد: بین 5 تا 17 درصد مردم هر جامعه به افسردگی مبتلا هستند. اختلالات روانپزشكی بیشتر در سنین جوانی رخ می دهند.از علل عمده آن هم این است كه جوانان مستعد، آسیب پذیر و حساس هستند و پختگی روانی پیدا نكردهاند.
وی در پاسخ به این پرسش كه مبتلا به اختلالات روانی در كشور بیشتر زنان هستند یا مردان، گفت: زنان به دلیل مسئولیت مضاعفی كه در جامعه دارند از جمله رسیدگی و تربیت فرزندان و همچنین به علت آن كه تعداد زیادی از زنان جامعه كنونی ما علاوه بر مسئولیت زندگی، اشتغال كاری نیز دارند، بیشتر گرفتار ناراحتیهای روانی می شوند.
مظاهری همچنین در پایان گفت: حجم بستری این بیماران بالا نیست بلكه كمبود تختهای روانپزشكی، پاسخگوی نیازهای موجود نیست. یك علت بستری هم این است كه مردم به بیماری زمانی كه در سطح خفیف است و هنوز شدت نیافته بها نمیدهند تا این كه این بیماری مزمن و كهنه شده و صدماتی به خود و اطرافیان وارد میكند كه در آن زمان بستری اورژانسی ضروری میشود.
نظر شما