سلامت نیوز :خشونت را می‌توان به سه شكل خشونت‌های عاطفی، گفتاری و فیزیكی تقسیم‌بندی كرد و برای یافتن پاسخ این سوال كه آیا خشونت در جامعه رو به گسترش است یا خیر، این سه بعد را مورد بررسی قرار داد.
خشونت‌های عاطفی به دلیل اینكه بیشتر در چارچوب خانواده‌ها رخ می‌دهد و نمود عینی كمتری دارد، كمتر نیز مورد توجه قرار می‌گیرد، حال آنكه با مرور آمار ارایه شده درخصوص میزان طلاق در جامعه می‌توان فهمید این نوع خشونت در چه وضعیتی قرار دارد، بنا بر آماری كه چندی پیش سازمان ثبت احوال منتشر كرد، طلاق در پنج سال گذشته 37‌درصد رشد یافته است همچنین بنا بر آماری دیگر از هر چهار ازدواج یك مورد به جدایی ختم می‌شود و البته این فقط در مورد طلاق‌هایی است كه به صورت رسمی ثبت می‌شود و زوج‌هایی نیز هستند كه بدون مراجعه به محكمه جدا از یكدیگر زندگی می‌كنند یا حتی با وجود زندگی زیر یك سقف دچار طلاق عاطفی شده‌اند.

ضمن اینكه بنا بر عقیده بسیاری از كارشناسان، كودكان زیادی هستند كه از سوی والدین خود در معرض انواع خشونت‌های عاطفی قرار دارند.

خشونت‌های عاطفی علاوه بر تهدید بنیان‌های خانوادگی از این جهت حایز اهمیت است كه پیش‌زمینه‌ای برای شقوق دیگر خشونت محسوب می‌شود. بی‌شك افرادی كه به رفتارهای پرخاشگرایانه گرایش دارند پیش از آنكه خشونت را به فعل تبدیل كنند در ذهن خود بارها و بارها به این موضوع اندیشیده و آن را ابتدا به صورت بی‌توجهی، غفلت، در تنگنا
قرار دادن اطرافیان و... تجربه كرده‌‌اند.

سال‌ها قبل یك روان‌شناس آمریكایی برای اثبات این فرضیه كه خشونت قبل از تبدیل شدن به رفتار در افكار انسان‌ها جان می‌گیرد، تستی را طراحی كرد. در این تست، داستانی به این مضمون برای افراد مختلف تعریف شد: «یك زن در مراسم ختم مادر خود، مردی را می‌بیند كه قبلا او را نمی‌شناخت.

او با خود اندیشید كه این مرد بسیار جذاب است. او با خود گفت او همان مرد رویایی من است و در همان جا عاشق او می‌شود. اما هیچ‌گاه از او تقاضای شماره نمی‌كند و دیگر آن مرد را نمی‌بیند. چند روز بعد او خواهر خود را می‌كشد.»

از پاسخ‌دهندگان درباره علت این كار زن سوال پرسیده شد و افراد جواب‌های متفاوتی دادند اما نكته جالب اینجا بود كه تمامی قاتلان سریالی كه در طول سال‌ها در برابر این سوال قرار گرفتند، پاسخی صحیح دادند و هدف زن را حضور دوباره مرد مورد علاقه‌اش در مراسم ختم و امكان دیدار مجدد آنها اعلام كردند. این موضوع نشان از آن دارد كه قاتلان سریالی برای پرسش‌هایی كه با آن مواجه می‌شوند همیشه به راه‌های خشونت‌آمیز می‌اندیشند.

برای سنجش میزان خشونت‌های كلامی نیز راه مشخصی وجود ندارد و نمی‌توان درخصوص آن آمار دقیق و روشنی ارایه داد، اما اگر شروع درگیری‌ها و نزاع‌ها را خشونت‌های گفتاری بدانیم به این نتیجه می‌رسیم كه این نوع خشونت شیوع یافته است.

مطابق آماری كه چندی قبل سازمان پزشكی‌قانونی كشور ارایه داد در 10سال گذشته بیش از پنج میلیون و 800‌هزار پرونده نزاع در پزشكی‌قانونی مورد رسیدگی قرار گرفت. در بین این سال‌ها، سال گذشته (1389) بالاترین آمار را داراست. متوسط مراجعات پرونده‌های نزاع به سازمان پزشكی‌قانونی در 10سال گذشته، بیش از 582‌هزار مراجعه در سال بود. با توجه به سرشماری ملی سال 1385 كه در آن جمعیت كشور 70 میلیون و 472‌هزار و 846 نفر اعلام شد و آمار متوسط 582‌هزار مراجعه نزاع در سال به پزشكی‌قانونی، از هر‌هزار نفر ایرانی، هر ساله هشت‌نفر به دلیل نزاع به پزشكی‌قانونی مراجعه می‌كنند. این در حالی است كه بخش عمده نزاع‌ها بدون مراجعه به مراجع ذی‌صلاح قانونی با مصالحه خاتمه می‌شود و برخی خشونت‌های گفتاری اصولا به درگیری فیزیكی نمی‌انجامد.

درخصوص خشونت‌های رفتاری نیز اگرچه دستگاه قضایی آمار دقیقی از میزان پرونده‌ها ارایه نمی‌دهد، با مرور اخبار رسانه‌ها این موضوع به خوبی مشهود است كه آمار پرونده‌هایی كه به محاكم كیفری استان‌ها ارجاع می‌شود و موضوعات آن قتل، تجاوز به عنف و موارد مربوط به قصاص عضو است، افزایش داشته است.

 در نمونه‌ای دیگر سازمان پزشكی‌قانونی در سال 83 میزان جرایم اسیدپاشی در ایران را سالانه حدود سه مورد ذكر كرده بود، در حالی كه فقط از ابتدای سال‌جاری تاكنون اخبار مربوط به وقوع هفت مورد اسیدپاشی به دست روزنامه‌ها رسیده است.
در چنین شرایطی برخی صاحب‌نظران با این عقیده كه گرایش به خشونت در جامعه افزایش یافته است، مخالفت كردند و در مقام استدلال به عنوان مثال به تجمعاتی اشاره می‌كنند كه بدون هیچ‌گونه رفتار خارج از چارچوب و به صورت كاملا مدنی برگزار می‌شود. برخی جوامع كه «دیونوسوسی» خوانده می‌شوند، جوامع خشونت‌گرا هستند كه در آنها خشونت نه امری قبیح بلكه یك ارزش شناخته می‌شود.

سرخ‌پوستان قبایل «كواكیوتل» یا «دوبو» از این جمله هستند در مقابل برخی جوامع نیز به اصطلاح «آپولونین» لقب گرفته‌اند كه صلح‌محور هستند و هیچ‌ موردی از خشونت را نمی‌توان در آنها یافت، از این جمله می‌توان به قبیله «زونی‌ها» اشاره كرد اما حقیقت این است كه اكثر جوامع در شرایط بینابینی به سر می‌برند و به همین سبب است كه رفتارهای گاه متناقض از شهروندان سر می‌زند، اما نمی‌توان با استناد به آرام بودن حاضران یك تجمع، موضوع را كه میل به خشونت افزایش یافته است، كتمان كرد. نباید فراموش كنیم «خیال خوبی‌ها، درمان بدی‌ها نیست بلكه صدچندان بر زشتی آنها می‌افزاید.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha