سلامت نیوز: اولین ستاد ساماندهی كودكان كار سال 80 شكل گرفت و سازمان بهزیستی و شهرداری متولیان آن شدند اما این ستاد متاسفانه در یك دهه هیچ دستاورد مثبتی نداشته این در حالی است كه هر سال بودجههای میلیاردی به این سازمانها اختصاص داده میشود و هر سال بیشتر شاهد حضور پرشمار كودكان كار در خیابانها كه از شكست طرح ساماندهی كودكان كار از یك سو و بالارفتن میزان فقر و شكاف طبقاتی از سوی دیگر، نشان دارد، هستیم چراكه ازدیاد كودكان كار با فقر و شكاف طبقاتی رابطه مستقیم دارد.
بحث شكست طرح ساماندهی كودكان كار، دلایل خاصی دارد كه چندمتولی بودن، مشخص نبودن گروه هدف و نحوه ساماندهی دادن این بچهها از عمده دلایل شكست این طرح است. فعالان حقوق كودك همواره تاكید دارند كه هدف را مشخص كنید، گروه هدف چه طیفی هستند و در نهایت این بچهها چه سرنوشتی خواهند داشت و چه برنامهای برای آنها وجود دارد؟ عمدهترین دلیل در معرض آسیب قرار گرفتن این بچهها نبود برنامهای درست و مدون و رها شدن آنها به حال خود است.
پرونده قتل نوجوانی كه كودك كار بود به دست چند مرد افغان و آزار جنسی او، تنها یكی از چندین نمونه مشابه آن است. این كودك به قتل رسید و پروندهای برای او تشكیل شد اما متاسفانه موارد مشابه زیادی داریم كه كودك، مورد انواع آزارهای جنسی و جسمی قرار میگیرد اما به دلیل بیپناه بودن امكان طرح شكایت ندارد و او این آسیب را تا بزرگسالی با خود حمل میكند. البته كودكان كار، فقط كودكانی كه در خیابانها كار میكنند نیستند و تعداد قابل توجهی از بچهها در كارگاهها مشغول به كار هستند و در برخی موارد هم مورد آزارهای جسمی و جنسی قرار میگیرند. این بچهها تا بزرگ شوند در طول زندگی بارها میمیرند و زنده میشوند و هر دفعه آزار كودك كار مصادف با مرگ شخصیت و هویت و مرگ روان اوست و متاسفانه متولیان كودكان كار بدون توجه به این آسیبها به چرخه معیوبی ادامه میدهند كه سالهاست در پیش گرفتهاند.
پدیده كودكان كار، یك وجه وحشتناكتر و مخوفتر هم دارد و آن اشتغال كودكانی است كه در مراكز رسمی كه متولی آن وزارت كار است مشغول به كارهستند و طبق قانون كار جمهوری اسلامی، اشتغال برای كودكان زیر 15سال ممنوع است و كسی كه از این كودكان برای كار استفاده كند مطابق ماده 79 قانون كار مجازات خواهد شد. ضمن اینكه كشور ما در سال 80 مقاولهنامه سازمان جهانی كار را قبول كرد. این مقاولهنامه شامل منع اشتغال كودكان و تلاش برای محو بدترین اشكال كار كودكان است. از آن موقع تاكنون، وزارت كار هر سال از روند پیشرفت در اجرای این مقاولهنامه به سازمان جهانی كار گزارش میدهد در حالیكه هیچگونه آماری از اقسام پنهان اشتغال كودكان در دست ندارد.
سازمانهای مدافع كودكان، تاكید میكنند با توجه به روند رو به رشد فقر و شكاف طبقاتی در كشور كه در سالهای اخیر به اوج خود رسیده، بهناچار و با وجود میل باطنی ما به عنوان مدافعان حقوق كودكان و خود كودكان، بخش زیادی از بار تامین درآمد خانوادههای فقیر به ناچار بر دوش كودكان افتاده است حال چه باید كرد؟ وظیفه سازمانهایی مثل شهرداری و بهزیستی در خصوص اقسام آشكار كار كودكان در خیایانها میتواند این باشد كه به جای یورشهای ادواری به خیابانها و شهرهای بزرگ و جمعآوری آنها به نام ساماندهی این كودكان، جنبه حمایتی به خود بگیرند یعنی با ایجاد مكانهای امن و تحت نظارت این سازمانها به اشتغال از روی ناچاری این كودكان سمت و سو و جهت بدهند تا این كودكان فارغ از آزارهای عابران و باندهای مخوف - كه یك مورد تجاوز به همین كودك مورد بحث است - با خیال آسودهتر به كار خود ادامه بدهند.
اگر شهرداری و بهزیستی قصدشان پاك كردن چهره شهرها از وجود ژندهپوش این كودكان نیست، میتوانند از تجارب تشكلهای غیردولتی و نیز كشورهایی مثل هند كه در این خصوص بسیار موفق عمل كردند، بهره بگیرند و بودجههای میلیاردی را كه برای ساماندهی اختصاص میدهند و بیهوده تلف میشود را برای آموزش و توانمندسازی این كودكان و خانوادههای آنها صرف كنند. آنچه مسلم است كودكان كار، آزاردیدگانی هستند كه مكانی امن را سراغ ندارند كه با آرامش خاطر به آنجا مراجعه و از آنچه بر آنها رفته، شكایت كنند. ایجاد مكانهای امن و شناساندن آنها به كودكان حداقل این مزیت را دارد كودكانی كه مورد آزار قرار میگیرند، بهراحتی به این مراكز مراجعه و اعلام شكایت كنند.
برای ریشهای حل كردن پدیده كار كودكان، اول دولتها باید تامین اجتماعی و بهرهبردن از حداقلهای رفاه اجتماعی را در سطح لایههای فقیر اجتماعی گسترش بدهند. ساماندهی یك میلیون و 600 تا یك میلیون و800هزار كودك كار یا وارد كردن سه میلیون و 500هزار كودك خارج از چرخه تحصیل به مدارس دولتی چندان دور از دسترس نیست و اختصاص فقط نیمدرصد از درآمدهای هنگفت حاصل از نفت یا حتی نیمدرصد از درآمدهای حذف یارانهها یا اختصاص درصد كمی از بودجه كارهای دیگر، میتواند به توانمندسازی این كودكان و خانوادههایشان كمك كند. انتصاب مدیران شایسته در حوزههای مربوط به آسیبهای كودكان، بهرهگیری از تجارب موفق سازمانهای غیردولتی یا كشورهایی كه در ساماندهی این پدیده موفق عمل كردهاند نیز میتواند راهگشا باشد.
علیاكبر اسماعیلپور/عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق كودكان
بحث شكست طرح ساماندهی كودكان كار، دلایل خاصی دارد كه چندمتولی بودن، مشخص نبودن گروه هدف و نحوه ساماندهی دادن این بچهها از عمده دلایل شكست این طرح است. فعالان حقوق كودك همواره تاكید دارند كه هدف را مشخص كنید، گروه هدف چه طیفی هستند و در نهایت این بچهها چه سرنوشتی خواهند داشت و چه برنامهای برای آنها وجود دارد؟ عمدهترین دلیل در معرض آسیب قرار گرفتن این بچهها نبود برنامهای درست و مدون و رها شدن آنها به حال خود است.
پرونده قتل نوجوانی كه كودك كار بود به دست چند مرد افغان و آزار جنسی او، تنها یكی از چندین نمونه مشابه آن است. این كودك به قتل رسید و پروندهای برای او تشكیل شد اما متاسفانه موارد مشابه زیادی داریم كه كودك، مورد انواع آزارهای جنسی و جسمی قرار میگیرد اما به دلیل بیپناه بودن امكان طرح شكایت ندارد و او این آسیب را تا بزرگسالی با خود حمل میكند. البته كودكان كار، فقط كودكانی كه در خیابانها كار میكنند نیستند و تعداد قابل توجهی از بچهها در كارگاهها مشغول به كار هستند و در برخی موارد هم مورد آزارهای جسمی و جنسی قرار میگیرند. این بچهها تا بزرگ شوند در طول زندگی بارها میمیرند و زنده میشوند و هر دفعه آزار كودك كار مصادف با مرگ شخصیت و هویت و مرگ روان اوست و متاسفانه متولیان كودكان كار بدون توجه به این آسیبها به چرخه معیوبی ادامه میدهند كه سالهاست در پیش گرفتهاند.
پدیده كودكان كار، یك وجه وحشتناكتر و مخوفتر هم دارد و آن اشتغال كودكانی است كه در مراكز رسمی كه متولی آن وزارت كار است مشغول به كارهستند و طبق قانون كار جمهوری اسلامی، اشتغال برای كودكان زیر 15سال ممنوع است و كسی كه از این كودكان برای كار استفاده كند مطابق ماده 79 قانون كار مجازات خواهد شد. ضمن اینكه كشور ما در سال 80 مقاولهنامه سازمان جهانی كار را قبول كرد. این مقاولهنامه شامل منع اشتغال كودكان و تلاش برای محو بدترین اشكال كار كودكان است. از آن موقع تاكنون، وزارت كار هر سال از روند پیشرفت در اجرای این مقاولهنامه به سازمان جهانی كار گزارش میدهد در حالیكه هیچگونه آماری از اقسام پنهان اشتغال كودكان در دست ندارد.
سازمانهای مدافع كودكان، تاكید میكنند با توجه به روند رو به رشد فقر و شكاف طبقاتی در كشور كه در سالهای اخیر به اوج خود رسیده، بهناچار و با وجود میل باطنی ما به عنوان مدافعان حقوق كودكان و خود كودكان، بخش زیادی از بار تامین درآمد خانوادههای فقیر به ناچار بر دوش كودكان افتاده است حال چه باید كرد؟ وظیفه سازمانهایی مثل شهرداری و بهزیستی در خصوص اقسام آشكار كار كودكان در خیایانها میتواند این باشد كه به جای یورشهای ادواری به خیابانها و شهرهای بزرگ و جمعآوری آنها به نام ساماندهی این كودكان، جنبه حمایتی به خود بگیرند یعنی با ایجاد مكانهای امن و تحت نظارت این سازمانها به اشتغال از روی ناچاری این كودكان سمت و سو و جهت بدهند تا این كودكان فارغ از آزارهای عابران و باندهای مخوف - كه یك مورد تجاوز به همین كودك مورد بحث است - با خیال آسودهتر به كار خود ادامه بدهند.
اگر شهرداری و بهزیستی قصدشان پاك كردن چهره شهرها از وجود ژندهپوش این كودكان نیست، میتوانند از تجارب تشكلهای غیردولتی و نیز كشورهایی مثل هند كه در این خصوص بسیار موفق عمل كردند، بهره بگیرند و بودجههای میلیاردی را كه برای ساماندهی اختصاص میدهند و بیهوده تلف میشود را برای آموزش و توانمندسازی این كودكان و خانوادههای آنها صرف كنند. آنچه مسلم است كودكان كار، آزاردیدگانی هستند كه مكانی امن را سراغ ندارند كه با آرامش خاطر به آنجا مراجعه و از آنچه بر آنها رفته، شكایت كنند. ایجاد مكانهای امن و شناساندن آنها به كودكان حداقل این مزیت را دارد كودكانی كه مورد آزار قرار میگیرند، بهراحتی به این مراكز مراجعه و اعلام شكایت كنند.
برای ریشهای حل كردن پدیده كار كودكان، اول دولتها باید تامین اجتماعی و بهرهبردن از حداقلهای رفاه اجتماعی را در سطح لایههای فقیر اجتماعی گسترش بدهند. ساماندهی یك میلیون و 600 تا یك میلیون و800هزار كودك كار یا وارد كردن سه میلیون و 500هزار كودك خارج از چرخه تحصیل به مدارس دولتی چندان دور از دسترس نیست و اختصاص فقط نیمدرصد از درآمدهای هنگفت حاصل از نفت یا حتی نیمدرصد از درآمدهای حذف یارانهها یا اختصاص درصد كمی از بودجه كارهای دیگر، میتواند به توانمندسازی این كودكان و خانوادههایشان كمك كند. انتصاب مدیران شایسته در حوزههای مربوط به آسیبهای كودكان، بهرهگیری از تجارب موفق سازمانهای غیردولتی یا كشورهایی كه در ساماندهی این پدیده موفق عمل كردهاند نیز میتواند راهگشا باشد.
علیاكبر اسماعیلپور/عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق كودكان
نظر شما