از بحثهای كلانتر شروع كنیم. عملكرد نظام سلامت در دولتهای نهم و دهم را چطوری ارزیابی میكنید؟
فكر میكنم در ابتدای دولت نهم نظام سلامت تا حدودی به دنبال هویت میگشت. در نتیجه در خیلی از تصمیم گیریها از رفتار منطقی و علمی فاصله گرفتیم. به تدریج هر چه گذشت آرام آرام سیاستگذاریها و روشها منطقیتر شد. در عین اینكه باید خیلی از نقاط ضعف را بپذیریم، فاصله گرفتن ما از حوزه خدمات بهداشتی اولیه و پیوستن ما به درمانهای مدرن، تولید داروهای جدید و تكنولوژی بالا در خیلی از مواقع باعث شد ما خیلی چیزها را فراموش كنیم و همینها را فدای تكنولوژی كنیم، در حالی كه خیلی از كشورهای دنیا وقتی در این راه قدم گذاشتند خودشان متوجه شدند كه راه توسعه سلامت مردم تكنولوژی نیست. توسعه تكنولوژی باید در یك برنامه جداگانه تعریف، حمایت و هدایت شود تا افتخاری برای مردم و نظام باشدكه در خیلی از مواقع به عنوان رهبر علمی دنیا مطرح شدهاند. اما حوزه سلامت راه خودش را باید از تكنولوژی جدا كند چرا كه تكنولوژی درصد پایینی از سلامت مردم را تامین میكند. سلامت مردم با آموزش و رفتارهای سادهای مثل مدیریت سلامت، توسعه شبكههای بهداشتی درمانی، توسعه آنها به شهرها در قالب پزشك خانواده و كاهش هزینهها محقق خواهد شد. اهداف نظام سلامت درست با كاهش هزینهها محقق میشود، درست معكوس آنچه كه فكر میكنیم با افزایش هزینهها و پیگیری تكنولوژیهای مدرن باید دنبال آن بگردیم.
اگر بخواهیم به طور ویژه عملكرد وزیر بهداشت را زیر ذرهبین بگذاریم، عملكرد ایشان را چطور میبینید؟
سركار خانم وحید دستجردی به عنوان اولین وزیر زن جمهوری اسلامی تلاش كردند كه با قاطعیت خیلی از موضوعات حوزه سلامت را مدیریت كنند. در خیلی از حوادث ایشان نشان دادند كه از قدرت تصمیم گیری بالایی برخوردار هستند اما در كلان به دلیل اینكه ما خیلی از پروژههای حوزه سلامت را بخصوص پزشك خانواده، ضعف نظام شبكه و نظام ارجاع را شاهد هستیم بنابراین رشد حوزه سلامت را شاهد نیستیم.
آنطور كه اعضای كمیسیون بهداشت مجلس گفتهاند، انتظار نمایندگان از طرح پزشك خانواده برآورده نشده است. درباره این مورد به وزیر تذكری دادهاید؟
اتفاقا همین چند روز پیش وزیر كار، رفاه و تعاون به همراه معاونان در كمیسیون بهداشت مجلس حضور پیدا كردند و توضیح كاملی درباره برنامهشان در مورد پزشك خانواده دادند. پزشك خانواده در مجموع در نظام شبكههای درمانی بهداشتی و مدیریت وزارت بهداشت تا این ساعت به اهداف خودش نرسیده است. استنباط ما بر این است كه اجرای این كار ارادهای را در حد ارادهای كه برای اجرای طرح هدفمندی یارانهها بهوجود آمد میطلبد. چون اندازه این پروژه هم به همان اندازه و قابل مقایسه با هدفمندی یارانههاست. منافع آن هم در همان حد است. منتها گزارشی را دیدیم كه وزارت كار، رفاه و تعاون به صورت پایلوت در استان گیلان توانسته با موفقیت طرح پزشك خانواده را اجرا كند. در تحلیل شخصی من و پیگیری بعدی آن در جلسه كمیسیون متوجه شدم كه بیمهها به دلیل شرایط ذاتی آن تمایل دارند كه هزینهها را كم كنند. دوست دارند كه نظام پزشك خانواده اجرا شود. نظام پزشك خانواده بهدلیل اینكه در قالب ارجاع صورت میگیرد، صرفا نظارت دقیقی دارد تا از هزینههای پاراكلینیك كم كند. در نتیجه گویا نظام بیمه از اجرای نظام پزشك خانواده جایزه دریافت میكند. تئوری نظام پزشك خانواده میتواند حدود 20 درصد از هزینههای مارا كم كند. این دقیقا هدفی است كه بیمهها دارند. استثنا برخلاف انتظار ما وزارت رفاه، كار و تعاون توانسته است چنین نمونهای را در گیلان انجام بدهد. قبل از اینكه بخواهم درباره كیفیت، علمی بودن و پاسخگو بودن آن حرفی بزنم، قصد
داریم در بازدیدی از این سیستم، این كار را ارزیابی كنیم تا در تصمیم گیریهایمان یك تصمیم گیری قطعی كنیم.
وزارت بهداشت چه موانعی را در اجرای این طرح پیش روی خود دارد كه به شما اعلام كرده است؟
موانع فراوان هستند. از مردم عادی تا مجریان طرح هر كدام میتوانند به عنوان موانع طرح تلقی شوند و عمل كنند. مردمی كه دفترچه بیمهشان را دستشان میگرفتند و به هر متخصصی كه دوست داشتند مراجعه میكردند و هر هزینهای كه متخصص در آن مینوشت بیمه پرداخت میكرد. امروز باید در قالب نظام شبكه و تحت نظارت پزشك خانواده حركت كنند. نمیتوانند به هر متخصص و هر فوق تخصصی مراجعه كنند و از مزایای بیمه بهره ببرند مگر اینكه پزشك خانواده این تشخیص را بدهد. نمیتوانند از هر مزیتی، تستی، آزمایشی، پاراكلینیكی، رادیولوژی و بقیه خدمات بدون نظر پزشك خانواده استفاده كنند. طبیعی است كه مردم در نگاه اول مقاومت كنند اما اگر در یك نگاه فرهنگی با مردم صحبت شود مشكلات كمتر میشود. كما اینكه شخص من در دو سال گذشته در شبكههای تلویزیونی و در ساعاتی كه خانمهای خانهدار، شنوندهها و بینندههای غالب هستند،تلاش كردم تا مواهب عاطفی، بهداشتی، درمانی و اقتصادی پزشك خانواده را توضیح دهم. امید داشتم كه اگر مردم مزایای كلان پزشك خانواده را متوجه شوند و بفهمند كه در كنار محدودیتهایی كه برای آنها ایجاد میكند هزاران نعمت برای آنها خواهد داشت، آن وقت این مانع تبدیل به محرك میشود. همان اتفاقی كه درباره طرح هدفمندی یارانهها صورت گرفت. مردمی كه ناراحتند كه قرار است هزینههای چند برابر انرژی را پرداخت كنند وقتی متوجه میشوند نسل آینده و فرزندانشان در یك كشور سربلند زندگی خواهند كرد همه مشقتهای این طرح هدفمندی را میپذیرند و با آن همراهی میكنند و امروز شاهد اجرای این طرح هستند.
الان به همین وضعیتی كه در شاخصهای سلامت داریم، رتبه سلامت ایران در جهان چگونه است؟
از رتبه جدید سلامت خبر ندارم اما آنچهواضح استاین است كه در هر كدام از مجامع بینالمللی كه حضور پیدا كردم و هر كدام از موضوعات بهداشتی-درمانی را كه من آنجا به سایر نمایندگان پارلمانهای كشورهای دیگر عرضه كردم سربلندی و شاخص بودن مملكت در هر كدام از پروژههای بهداشتی زبانزد آنها بود.
در حال حاضر اصلیترین خطر درباره سلامت ایرانیها را چه خطراتی میدانید؟
ما باید تلاش بیشتری برای افزایش دانش سلامت در بین اقشار جامعه داشته باشیم. حتما باید در توسعه نظام ارجاع در سطح شهرها در قالب طرح پزشك خانواده تلاش بیشتری كنیم. تورم در همه جای دنیا در بخش سلامت جلوتر از تورم در سایر بخشها حركت میكند. مدیریت این تورم جز از طرقی كه گفتم مقدور نیست و اینها یك اولویت هستند. پیشروی نكردن طرح پزشك خانواده، هیات امنایی نشدن بیمارستانها،
تمام وقت نشدن اعضای هیات علمیها، ناتوانی ما در جذب پزشك لازم و نیروهای تخصصی لازم برای اجرای پروژههای بهداشتی درمانی، تغییر نگاه آموزش پزشكی به سمت تربیت پزشك سلامت نگر، همه دغدغههایی هستند كه باید انرژی بیشتری روی آنها گذاشته شود.
به نظر میرسد وضعیت بیماری سرطان در كشور ما چندان خوب نیست و به اپیدمی تبدیل شده است. در مقابله این بیماری چه استراتژیهایی را دنبال میكنیم؟اصلا متوجه این خطر شدهایم یا نه؟
طبق آماری كه مركز پژوهشهای سرطان اعلام كرده و ریاست مركز درباره آن صحبت كردهاند، افزایش تعداد سرطانها در كشور ما را نشان میداد. البته به این شكل نیست كه بخواهیم از آن وحشت كنیم اما باید برای آن برنامهریزی داشته باشیم. پیشبینی خیلی از سازمانهای بهداشتی دنیا هم بر همین اساس است كه تا سال 2025 شیوع بیماریهای غیرواگیر مثل سرطانها، دیابت، بیماریهای قلبی عروقی و ریوی سلامت جوامع بخصوص جوامع در حال توسعه را تهدید خواهد كرد. علت اصلی این اتفاقات فاصله گرفتن از زندگی سنتی، عادات قبلی و عادت كردن به زندگی مدرن اما با استاندارد پایین است. به این معنا كه ما از زندگی سنتی خود فاصله گرفتهایم و به زندگی ماشینی روی آوردهایم. در زندگی ماشینی هم غذاهای ماشینی نامطلوب و زیر استاندارد، آلودگیهای محیط زیست، آب و خاك و هوا به صورت غیراستاندارد، همه اتفاقاتی است كه آثار زندگی ماشینی بوده و ما به دلیل اینكه در حال توسعه هستیم و خیلی از این اتفاقات را درست مدیریت نمیكنیم باعث شده است كه سلامت مردم به خطر بیفتد. قطعا برنامههای آتی باید به این موضوعات مهم توجه بیشتری كند.
در راستای همین بحث زندگی مدرن و تغییر شیوههای سنتی زندگی كه گفتید، شما بارها درباره تغییر نحوه زایمان سنتی به سزارین و آمار سقط جنینها هشدار دادهاید. فكری به حال این مشكل شده است؟
مشكل اصلی فرهنگی است. خود خانمها غالبا خواستار عمل سزارین هستند چون از تحمل درد عاجزند و از طریق خانوادهها آموزش لازم داده نشده است كه این درد به سلامت بچه منجر میشود. این درد یك درد دوست داشتنی است و نباید از آن فرار كرد. در نتیجه جامعه زنان ما طالب این اتفاق هستند. از طرفی جامعه پزشكی هم مقاومتی در برابر این طلب نكرده و اجازه داده است كه این طلب بیپاسخ نماند. البته باید نكات مثبت را هم متذكر شد. چند مركز در كشور طراحی شده استبه صورتی كه اگر تلاش كنیم تا خانم باردار بتواند از حمایت عاطفی همسرش بهره ببرد، در خیلی از پژوهشها ثابت شده است كه در آرامش و كاهش درد زایمان موثر است. میتوان به این امیدوار بود با شكلگیری و توسعه این تفكر در دهههای بعد از سرعت رشد سزارین جلوگیری كنیم.
در چند مدت اخیر حاشیههایی هم برای وزارت بهداشت به وجود آمده است. یكی عدم پذیرش روحانی ناهی از منكر بود و دیگری رهایی بیماران از بیمارستانها. مجلس در این باره چه اقداماتی را انجام داد و چه واكنشی داشت؟
كمیسیون بهداشت بلافاصله بعد از هر كدام از این اتفاقات مسئولان ذیربط را خواست تا از اصل موضوع با خبر شود و پیگیری كند تا تكرار نشود. البته رها كردن بیمار كار زشت و قبیحی است اما ادامه پیدا كردن آن هم یك موضوع ژورنالیستی و غیرمنطقی بود. كما اینكه هیچ مدیری در هیچ شرایطی حاضر نبود این رفتار را تكرار كند. درباره عدم پذیرش طلبه ناهی از منكر همان طور كه دیدیم وزارت بهداشت واكنش شدید نشان داد. ما هم بررسیهای كاملی كردیم. متوجه شدیم كه این درد وجود دارد و این اتفاق باعث شده است كه این درد خودش را نشان بدهد و ما از این اتفاق مطلع شویم. باید به صورت همه جانبه اقدام كنیم تا این بیماری را درمان كنیم. در آن اتفاق ناگوار بیمارستانهای دولتی، خصوصی، آموزشی و نظامی در لیستی بودند كه توسط دوستان طلبه ناهی از منكر ارائه شده بودند. این اتفاق نشان میدهد كه بیمارستانهای ما این بیماری را دارند و باید به صورت كلان این درد را درمان كرد. چه بسا این درد برای بقیه مردم هم وجود دارد اما ما از آن صدایی نمیشنویم. ما باید این اتفاق را علامتی از كشف این درد جدی بدانیم.
یكی دیگر از همین دردها، افزایش واردات تجهیزات پزشكی و دندانپزشكی بود كه گفته میشد قربانی هم گرفته است. مجلس در این باره پیگیری خاصی را انجام داده است؟
مجلس به طور كلی از واردات از چین شاكی است. نمایندگان از واردات همه نوع كالا به ویژه تجهیزات چینی پزشكی نگران هستند. اگر ما لباس چینی بخریم و دوام نداشته باشد پولمان را هدر دادهایم. اگر وسیله و ابزارآلاتی چینی بخریم كه دوام نداشته باشد و مجبور شویم كه زود آن را بیندازیم دور، پول را از دست دادهایم. اما در حوزه سلامت موضوع خیلی فراتر از واردات وسایل چینی است. در مجلس یك حساسیت شدیدی نسبت به محصولات چینی وجود دارد. خیلی از قوانینی كه ما وضع كردهایم در همین راستا بوده است و در كلان به دنبال این هستیم كه در توسعه اقتصادی شاهد این باشیم كه در مملكت خودمان این محصولات ارزانتر و بهتر تولید شود تا هم چرخ اقتصاد و هم مشكل اشتغال بهبود پیدا كند.
در كنار این مشكلات، به نظر میرسد اورژانسهای بیمارستانها وضعیت مساعدی ندارند. وزارت بهداشت در برابر این ضعفها چه توجیهی دارد؟
برای حل مشكل سلامت باید همه جانبه اقدام كرد. اورژانسها هم از این قاعده مستثنا نیستند. مشكلات اورژانسها باید اساسیتر و ریشهایتر حل شود. بسیاری از مراجعان اورژانسها مربوط به حوادث رانندگی هستند. اصلاح ساختار جادهها، پهن كردن جادهها هم راهكار اساسی نیست. خیلی از مقالات علمی در دنیا نشان میدهد كه تعریض جادهها هم نتوانسته مشكلی را حل كند. برای كاهش مراجعان اورژانسها باید آموزشهای لازم را از طریق صدا و سیما، آموزش و پرورش و دیگر دستگاههای متولی انجام بدهیم. آموزش نحوه زندگی سالم در همه مدارس و دانشگاهها باید صورت بگیرد. این آموزشها باید از طریق مدیریت شهری از راههای گوناگون تبیین و تبلیغ شود. همزمان وزارت بهداشت هم باید كیفیت خدمات را افزایش بدهد،
تعداد آنها را بیشتر كند و امكانات اورژانسها را هم بیشتر كند. پرسنل باید بیشتر شوند و باید آموزشهای بهتری ببینند. این مشكل اقدام همه جانبه ملی میطلبد.
نظر شما