دوشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۰ - ۱۵:۱۲
کد خبر: 36708
سلامت نیوز : هنگامی كه زنان، خود را درگیر مسوولیت‌های شغلی یا اجتماعی یا خانوادگی بیش از حد توان‌شان می‌كنند، اگرچه ممكن است با كوشش و تحمل فراوان از عهده آنها برمی‌آیند، اما انجام این امور همواره با احساس تنش و اظهار گله و شكایت از وضع موجود، از طرف آنها همراه است.

 اغلب زنان در روابط‌شان با نزدیكان نقش مسوولیت‌پذیری را ایفا می‌كنند و می‌پندارند كه به این ترتیب همه‌چیز بر وفق مراد است. زنان معمولا چنین نشان می‌دهند كه انگار كه حل همه مشكلات دیگران بر عهده آنهاست. آنها در مورد كوچك‌ترین كنش اطرافیان چه مثبت و چه منفی، واكنش نشان می‌دهند.

این طیف احساسی از دلخوری و رنجیدگی شروع می‌شود و تا عصبانیت شدید و حتی افسردگی و نومیدی ادامه می‌یابد. وقتی هم متوجه می‌شوند كه كوشش آنها در راه كمك به دیگران موثر واقع نشده، حاضر نیستند دست از كوشش بردارند.

به جای متوقف كردن این روند، كوشش خود را دو برابر می‌كنند و تنها نتیجه‌ای كه به دست می‌آورند، عصبانیت بیشتر است؛ چراكه در بسیاری موارد مسوولیت فردی را برعهده گرفته‌اند كه به هیچ‌وجه قصد اصلاح خود را ندارد! در حقیقت برای ارایه رابطه و جلوگیری از جدایی، چه سختی‌هایی را به جان می‌خرند و چقدر تلاش می‌كنند، در حالی‌كه باید امكان بدهند تا فرد مشكلاتش را خودش برطرف كند!

مردان در برقراری تعادل بین جدایی و پیوند، مشكلات فراوانی دارند و تشنج موجود را با قربانی كردن «ما» به سود «من» از بین می‌برند، در حالی‌كه زنان اغلب با پذیرش مسوولیت بیش از حد توان خود و به عبارتی قربانی كردن «من» به نفع «ما» به این تنش خاتمه می‌دهند. این روش نامناسب و ناخوشایند كه باعث بر هم خوردن تعادل در روابط می‌شود، به شدت حیرت‌انگیز است. در جامعه مدرن در مورد ارتباط مردان با نزدیكان‌شان هیچ‌گونه وظیفه‌ احساسی و عاطفی در نظر گرفته نشده است، در صورتی كه زنان، همیشه تشویق می‌شوند به جای آنكه انرژی‌شان را صرف حل مشكلات خود كنند، مسوولیت حل مشكلات دیگران را بر عهده بگیرند.

آیا بر عهده گرفتن مسوولیت حل مشكل دیگران زیان‌بار است؟ نه، همیشه چنین نیست. در طول نسل‌ها زنان عهده‌دار چنین وظیفه‌ای بوده‌اند. حمایت، كمك‌رسانی، پرستاری و مهیا كردن رفاه و آسایش دیگران، ایجاب می‌كند كه با آنان روابط برقرار كنند و همدردی، ایثار و عشق خود را به آنان نشان دهند. اما مشكل هنگامی پیش می‌آید كه زنان بخواهند بیش از حد در مورد مشكلات دیگران واكنش نشان دهند و درگیر این مشكلات شوند و تصور كنند كه همه مسوولیت‌ها بر عهده آنهاست. این در حالی است كه در كل می‌توان گفت كه در واقع چنین نیست. در واقع حالا بسیاری از زنان باید بیاموزند كه بیش از حد، آماده به خدمت نباشند!

اگرچه این پیشنهاد، ساده به نظر می‌رسد، اما برای كسانی كه پیوسته آماده كمك كردن و نجات دادن دیگران هستند و آن را امری جدی می‌شمارند، دشوارترین كار این است كه از آنان خواسته شود حاضر به خدمت‌ نباشند! چگونه می‌توان برای خدمت‌گزار نبودن كوشید و چطور می‌توان برای كمك به سایر اعضای خانواده شتاب نداشت؟ برای آنكه بیاموزید چگونه حاضر به خدمت نباشید، باید در ارتباط خود با نزدیكان، طریق اعتدال را در پیش بگیرید و بدانید كه چه زمانی باید آماده كمك به آنان باشید و چه‌موقع باید آنها را به حال خود رها كنید و اجازه دهید تا آنها به تنهایی مشكلات خود را سر و سامان دهند.

فردی كه می‌خواهد از بار مسوولیت‌های خود در قبال دیگران بكاهد و از حالت یك حاضر به خدمت دایمی رها شود، باید پیش از هر چیز درك كند كه مسوولیت او حل همه مشكلات دیگران نیست!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha