1- در چند قسمت اخیر شرح دادیم كه از دیدگاه علم تغذیه نوین و آنچه به عنوان یافتههای آكادمیك و تحقیقاتی به شكل كتاب و مقاله در این زمینه موجود است، پیروی از یك رژیم غذایی صحیح بر مبنای راهنماییها و دستورات هرم تغذیه، از دوران كودكی تا كهنسالی، میتواند متضمن بالاترین درصد مصونیت فرد از ابتلا به بیماریهای مختلف و مهمترین عامل حفظ سلامتی وی در طول حیاتش باشد. در این راستا وظیفه اصلی متخصصان و مشاوران تغذیه در وهله اول، آگاهیرسانی هرچه بیشتر فردی و جمعی در رابطه با تغذیه صحیح، بهخصوص از طریق آشنایی با روشهای برنامهریزی غذایی خانواده و چگونگی شروع تغذیه از سنین پایین برای پایهریزی و شكلدهی مناسب ذایقه كودكان و بیمه كردن روال آتی تغذیه تكتك اعضای خانواده و در مرحله دوم، پایش فاكتورهای آماری مرتبط با سلامت در سطوح مختلف جامعه و پیگیری مطالبات جامعه علمی كشور از مسوولان، برای كمك به بالا بردن سطح آگاهی مردم، كاهش تبلیغات غلط تجاری و جلوگیری از رواج اعتقادات نادرست و مصرف مواد غذایی پرخطر است، چراكه در این صورت نیاز به مشاورههای درمانی و هزینههای مربوط به آن به حداقل میرسد و با تقویت و تمركز بیشتر بر فعالیتهای ذكرشده در مرحله پیشگیری، عملكرد نظام سلامت با موفقیت بیشتر و هزینه كمتر همراه خواهد شد.
2- اما به نظر میرسد یكی از دلایل اصلی عدم اقبال عمومی به آموزشهای موجود و پایین بودن میزان موفقیت حاصل از تلاشهای صورتگرفته در بالا بردن سطح اعتماد جوامع گوناگون امروزی نسبت به توصیههای تغذیهای، ناكافی بودن شناخت علم تغذیه از تاثیر بالای مشخصات فردی در تنظیم برنامه غذایی از یك سو و بیاهمیت دانستن سایر عوامل دخیل در این رابطه همچون شرایط جغرافیایی، امكان دسترسی به مواد غذایی گوناگون نزد اشخاص مختلف یا عادات غذایی غالب در هر منطقه باشد. به عبارت دیگر برای نیل به هدف اصلی یعنی «انتخاب مفیدترین رژیم غذایی در عین سازگاری كامل با مشخصات هر فرد»، در كنار استفاده از یافتههای مدرن و مورد بحث دانش روز تغذیه، از قبیل میزان مواد مورد نیاز روزانه و مقدار موجود این مواد در غذاهای گوناگون، مسایل دیگری را هم كه بیشتر به شرایط خاص جسمانی یا موقعیت ویژه آن فرد بخصوص مربوطند، باید در نظر داشت.
3- در 15 سال اخیر كه بهشخصه پیگیر یافتن ارتباطی منطقی و قابل اتكا بین مشخصههای جسمانی افراد گوناگون با چگونگی انتخاب بهترین غذا برای هریك از آنان بودهام، بهعینه و بهتجربه دریافتهام كه لازم است علاوه بر اطلاع از مقادیر فاكتورهای شیمیایی و بیوشیمیایی خون مانند قند، تریگلیسرید، كلسترول و هموگلوبین یا دیگر فاكتورهای شناختهشده و قابل اندازهگیری و آگاهی از سابقه فامیلی شخص مورد نظر از نظر ابتلا به بیماریهای گوناگون، باید برخی فاكتورهای وابسته به ژنتیك را نیز كه ممكن است به مرور زمان یا در اثر نوع تغذیه انتخابی، تشدید یا تضعیف شوند، مدنظر قرار داد. برای دستهبندی این مشخصات پایه كه در هر فرد نسبت به فرد دیگر، تفاوتهای اساسی و قابل مشاهدهای دارد (جهت تشخیص گروهی كه هر فرد با توجه به دارا بودن مشخصات خاص، در آن گروه قرار میگیرد و سپس ارایه راهكار مشابه و دستورات غذایی برای آن گروه خاص)، نیازمند داشتن سیستمی جامع و منطقی هم از نقطهنظر تشخیص با توجه به شباهتهای جسمانی و هم از نظر شناختن غذاهای مطلوب برای هر دسته یا گروه هستیم.
4- از دیرباز تاكنون این شیوه تفكر باعث پدید آمدن روشهای گوناگونی در كشورها و فرهنگهای مختلف دنیا برای تقسیمبندی افراد و غذای آنها شده است كه از آن جمله میتوان به دستهبندی افراد بر اساس گروههای خونی توسط دكتر «پیتر آدامو» و پیشنهاد استفاده از غذاهای خاص برای هر گروه خونی اشاره كرد. این روش با توجه به جدید بودن (دارای سابقه چنددههای) و نداشتن پشتوانه علمی و تجربی كافی، هنوز به طور كامل قابل دفاع نیست و در آینده به برخی نقایص آن اشاراتی خواهیم داشت. اما نزدیكترین سیستم جامعی كه میتوان بسیاری از این حالات و مشخصات را در شكلی كلاسهبندیشده و قابل اتكا در آن یافت، همان طب سینوی یا سنتی ایران است كه با بهره بردن از مبانی طب یونان قدیم از قرنها قبل و به طور مشابه با روشهای همعصر خود مانند طب آیورودا در هند یا طب سنتی چینی، در ایران برای تشخیص و درمان بیماریها از آن استفاده میشده است.
همانطور كه قبلا هم اشاره شد با پیشرفت علوم پزشكی و جایگزینی روشهای مدرن طبابت در قرن جدید به جای طب سنتی و حذف كامل اندوختهها و تجربیات آن، به سرعت نوع نگرش درمانی از طب كلنگر به سمت محدود كردن دیدگاه به یك عضو یا اعضای خاص رفته و در آن استفاده از مواد شیمیایی و داروهای گوناگون برای درمان بیماریهای نوظهور جایگزین غذا و روشهای پیشگیرانه قدیمی شدهاند. بنابراین، قصد ما از مروری اجمالی بر ارتباط طب قدیم و عقاید آن با علم تغذیه امروزی در چند قسمت آینده (كه در تحصیلات آكادمیك هیچگونه اشارهای حتی كوتاه هم به آنها نمیشود)، امكانسنجی استفاده از تواناییهای بالقوه این دیدگاه در امتزاج با دانش جدید و كمك به شناسایی فاكتورهای دخیل در تشخیص طبع و مزاج هر فرد و انتخاب غذای مناسب و خاص وی از دوران كودكی تا سالمندی است.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما