به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا، در راهرو بخش پیوند کلیه چند اتاق هست و هر اتاق افرادی با حال و هوای خود بستری هستند. در بدو ورود "عصمت" را میبینم؛ 20 ساله است و سال گذشته سزارین شده است. پس از زایمان متوجه ورم در همه بدنش میشود، به تصور اینکه ورم پس از زایمان است به آن اهمیت نمیدهد. پس از معاینات مشخص میشود که کلیهاش از کار افتاده و باید دنبال کلیه باشد. بالاخره سه ماه پیش یک کلیه با قیمت 12 میلیون تومان در اصفهان پیدا میكند و پیوند میزند.
عصمت میگوید:" اوایل مشکلی نداشتم اما الان به علت عفونت بستری شدم. یک سال است بچههایم را ندیدهام، همیشه به خاطر دیالیز یا مشكلات دیگر در بیمارستان بستری بودم؛ دلم میخواهد زودتر آنها را ببینم وخودم بزرگشان کنم."
زهرا 25 ساله که ناخودآگاه جذب لبخندش شدم، تخت کناری بود. میگوید:" به هر كه میگویم برادر شوهرم به من کلیه اهدا کرده تعجب میكند!" از سال پیش پس از سقط جنین متوجه شد که سم خونش افزایش یافته و كلیهاش از كار افتاده، قیمت کلیهها آنقدر بالا بود که نتوانست آن را تهیه كند. مادرش خواهان اهدای کلیه بود اما گروه خونیشان با هم جور نشد و در نهایت برادر شوهرش کلیهاش را اهدا کرد و الان پس از 15 روز از پیوند احساس خوبی دارد.
"پیمان" سه سال پیش عمل پیوند انجام داده است او که الان 30 ساله است از 14 سالگی به مریضیاش پی برد. "برگر" نوعی نارسایی كلیه است که او را مبتلا کرده بود؛ پس از مدتی كلیهاش از کار افتاد و دیالیز و ... خیلی طول کشید که کلیه مناسب او پیدا شود اما بالاخره پیوند کرد.
او اشاره میکند به مشکلات پس از پیوند و میگوید: " ماهانه باید 65 هزار تومان دارو بخرم؛ آزمایشهایی انجام دهم که هر کدام لااقل 25 هزار تومان هزینه دارد و در تعهد بیمه هم نیست. با این شرایط جسمیام هم هر کاری نمیتونم انجام بدهم چون کارهای سنگین برای کلیهام خوب نیست."
سلطنت هم 13 سال پیش وقتی عفونت همه بدنش را گرفت فهمید که جنینش سقط شده و او بیخبر بوده است. دیگر برای هر اقدامی دیر شده بود و کلیهاش کار نمیكرد. تا یکسال پیش دیالیز میکرد و پس از پیدا شدن کلیه در همین بیمارستان پیوند شد. خرج و مخارج عملش تقریباً 20 میلیون تومان شد و پدر نابینایش به دشواری این پول را فراهم كرد. الان هم به علت ابتلاء به سرماخوردگی، بدنش عفونت کرده و برای درمان به بیمارستان آمده است.
او میگوید : "پس از عمل به خاطر زندگی کردن در روستا خیلی به عفونت دچار میشوم و مجبورم هر چند وقت یکبار به بیمارستان بیایم. رفت وآمد به اهواز هم برایم سخت است."
وارد اتاق دیگری میشوم دختر جوان و زن میانسالی روی تخت نشسته بودند، با توضیح سرپرستار علت شباهتشان را فهمیدم؛ مادر و دختر بودند و قرار بود مادر كلیهاش را به دختر اهدا كند. یاسمن 18 ساله است و 11 ماه پیش متوجه شده که به خاطر فشار خون بالا کلیهاش را از دست داده است. خیلی شنیده بودم که پدر یا مادری کلیهاش را به فرزندش اهدا میکند اما تا بهحال اینقدر از نزدیک لمسش نکرده بودم؛ آنقدر تحت تاثیر این صحنه قرار گرفتم كه قدرت تكلم نداشتم و نمیدانستم باید درباره چه چیزی سوال كنم.
" دخترم خیلی جوان است حالا حالاها میخواهد زندگی کند، دانشگاه برود، ازدواج کند و بچهدار شود. باید سالم باشد. باید زندگی کند. وقتی میبینم مریض است نمیتوانم تحمل کنم. میخواهم کلیهام را به او بدهم تا زندگی کند. مگر مادر میتواند رنج بچهاش را ببیند؟!" با حرکت سر صحبتهای مادر را تایید كردم.
یك چشمم به یاسمن است یك چشمم به مادرش. یاسمن به مادرش نگاه میكرد و با نگاه حرف میزد. انگاری میگفت " میتوانم جبران كنم؟!" نه؛ البته که نه. نه حالا و نه هیچ وقت دیگر نه تو و نه هیچكس دیگر نمیتواند جبران كند.
پس از شنیدن حرفهای بیماران میخواستم اطلاعات بیشتری در مورد تاریخچه پیوند كلیه بدانم. با جستجوهایی كه انجام دادم متوجه شدم كه پیوند كلیه اصلاً موضوع جدیدی نیست و نخستین بار 60 سال پیش در آمریكا انجام شده است و آن هم در زن 44 سالهای مبتلاء به " كلیه پلیكیستیك" . توانست 5 سال با كلیه پیوندی زندگی كند. پیوند كلیه در آن زمان به علت نبودن داروهای مناسب معمولاً پس از چند سال از بدن فرد پسزده میشد. با پیشرفت علم پزشكی و به بازار آمدن داروهای قوی تضعیفكننده سیستم ایمنی، كلیههای پیوندی ماندگاری بیشتری در بدن فرد گیرنده پیدا كرد.
سال 1353 نخستین پیوند كلیه در ایران توسط زندهیاد دكتر احمد دانش انجام شد و پس از آن این روند همچنان ادامه یافت. امروزه ایران جزو كشورهای برتر در زمینه پیوند كلیه است و علت این موضوع نیز آزاد بودن اهدای كلیه از فرد زنده است.
توضیحات "دکتر حشمتالله شهبازیان"، رییس بخش نفرولوژی بیمارستان گلستان نیز در آشکار کردن این مبحث بسیار کمک کرد که در ادامه میخوانیم.
او گفت: " در پیوند کلیه بهتر است دهنده کلیه از فامیل دریافت شود تا پیوند عمر بیشتری داشته باشد. از نظر علمی هم ثابت شده که اگر کلیه از خواهر یا برادر (کاملاً شبیه به بیمار) گرفته شود كلیه در فرد گیرنده به طور میانگین 26 سال عمر میکند و اگر كلیه از پدر و مادر گرفته شود طول عمر 14سال و از فرد غریبه طول عمر پیوند7 سال است.
برای پس نزدن پیوند، گیرنده کلیه باید تا پایان عمر از داروهای ضدایمنی استفاده کند. برخی پس از چند سال تصور میکنند نیازی به استفاده از دارو ندارند و مصرف دارو را قطع میکنند که پس از مدتی کلیه این افراد از کار میافتد. این افراد به علت استفاده از داروهای سركوبگر ایمنی به راحتی به عفونت دچار میشوند از اینرو باید بهداشت را به خوبی رعایت کنند تا به عفونت دچار نشوند.
هماكنون سعی شده از داروهایی استفاده شود که مانع سرکوب شدید سیستم ایمنی شود تا افراد ساكن مناطق مختلف روستایی و آلودهتر زندگی كمتر به عفونت دچار شوند. تا به حال اثبات نشده که فرد دهنده كلیه پس از اهدا به چه مشکلاتی دچار میشود اما با این وجود بهتر است کلیه از بیماران مرگ مغزی دریافت شود. "
با شنیدن نام بیماران مرگ مغزی سراغی هم از انجمن حمایت از بیماران کلیوی استان گرفتم. این انجمن چندین سال است در خوزستان فعالیت و به مشكلات بیماران كلیوی رسیدگی میكند.
به گفته "غلامرضا لاریزاده" مدیر انجمن، از آبان سال گذشته تاکنون 80 پیوند کلیه به واسطه انجمن در استان انجام شد و این در حالی است که شمار نیازمندان کلیه، 1230 نفر است. البته برای همین میزان پیوند نیز تلاش فراوانی شده است. یكی از علل كم بودن پیوند، قیمت رو به افزایش کلیه است؛ هیچکس هم حاضر نیست با قیمتی که انجمن تعیین کرده کلیه خود را اهدا کند. از اینرو اغلب بیماران به علت نداشتن پول کافی ترجیح میدهند که دیالیز شوند. اگر کلیه از بیماران مرگ مغزی گرفته شود این مشکلات نیز حل میشود.
بیماران کلیوی به عنوان مظلومترین بیماران مجبورند مشکلات فراوانی را تحمل کنند و حتی پس از پیوند نیز سختیهای فراوانی را متحمل شوند، چون تا پایان عمر ناگزیر از استفاده از دارو هستند و بیمهها نیز برخی از این داروها را تقبل نمیکنند و بیمار خود باید هزینه آنها را بپردازد؛ در حالی که بیشتر این بیماران به علت کمتوانی جسمی بیکارند و منبع درآمدی هم ندارند."
با کمی کنکاش متوجه شدم در كشورهای توسعه یافته حدود 90 درصد پیوندها از بیماران مرگ مغزی تامین میشود اما در كشورهای در حال توسعه بهمانند ایران 80 درصد پیوندها از فرد زنده است.
"دکتر مهران ورناصری"، مسئول دفتر پیوند اعضاء در بیمارستان گلستان نیز در این زمینه گفت: " پرداخت هزینه بابت دریافت کلیه از نظر قانونی پذیرفتنی نیست و عملی غیرقانونی است. مناسبتر آن است کلیه از فرد مبتلاء به مرگ مغزی دریافت شود كه متاسفانه خانوادههای خوزستانی حاضر نیستند اعضای فرد بیمار را اهدا كنند.
هر هفته دستكم سه بیمار مرگ مغزی به بیمارستان ارجاع میشود که اعضای بیشتر آنها قابل اهدا است. درست است که اهدای عضو برای خانواده بیمار دشوار است اما باید پذیرفت فرد مبتلا به مرگ مغزی هیچگاه به زندگی برنمیگردد. اگر کلیه همه بیماران مرگ مغزی اهدا شود در مدت یکسال می توان مشکل پیوند کلیه همه بیماران را حل کرد. متاسفانه با وجود همه تبلیغات، اثر آن مقطعی بوده و پس از مدتی اثرش از بین رفته است. در این زمینه نیاز است اهتمام همه جانبه انجام شود و همه مسئولان استانی در این رابطه همکاری کنند."
پیوند کلیه و هزینههای تهیه کلیه و داروها از یک طرف، دردها و مشکلات و بیماریهای جانبی از طرف دیگر زمینه را برای ناراحتی بیماران کلیوی فراهم کرده است. بیماری از زمان پدیدار شدن تا پایان عمر همراه بیماران است و هیچگاه اثرش در زندگی محو نمیشود. بسیاری از كودكان به علت دیالیزهای وقت و بیوقت، یا بقیه درمانها مجبورند با حسرت به مدرسه نگاه كنند و تحصیل را برای همیشه فراموش كنند. پس به توصیه متخصصان سعی کنیم سالانه یک یا دو بار از وضعیت بدن خود مطلع شویم تا بتوانیم در جهت پیشگیری از ابتلا به این بیماری قدمی برداریم.
نظر شما