آمنه بهرامی دختر33 اهل تهران و مهندس الكترونیك است كه هفت سال قبل توسط مجید موحدی همدانشگاهیاش با اسید مورد حمله قرار گرفت. آمنه كه مقابل بیمارستان رسالت تهران در نزدیكی پل سیدخندان مجروح شد، بلافاصله به همان بیمارستان انتقال یافت اما از آنجایی كه نیروی متخصص برای شستوشوی صورت یك قربانی اسیدپاشی در این بیمارستان وجود نداشت، فقط پانسمان اولیه روی صورت او انجام گرفت و او به بیمارستان مطهری تهران منتقل شد و در نهایت دو چشمش را از دست داد.
پرونده آمنه سال 86 در دادگاه كیفریاستان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت. او در جلسه محاكمهاش از سختیهایی كه در این دوران تحمل كردهبود، گفت و از اینكه بعد از تغییر دولت، كمكهای مالی دولتی به او قطع شد. آمنه از آخرین باری كه خورشید را دید، صحبت كرد و از اینكه آخرین تصویری كه دیده است تصویر مجید پسری است كه او را با اسید سوزاند و چشمانش را از او گرفت. گفتههای او نه تنها حاضران در دادگاه بلكه هیاتقضات را هم به گریه انداخت.
دادگاه با درخواست آمنه رأی بر قصاص دو چشم مجید داد و حكم در دیوانعالی كشور مورد تایید قرار گرفت. سپس این پرونده برای استیذان نزد رییس قوهقضاییه ارسال شد.
در این دوران آمنه یكبار دیگر روی پای خود ایستاد و برای درمان به اسپانیا رفت، او این بار برای تامین هزینههای درمانش با ناشری آلمانی قرارداد بست، تا كتاب خاطراتش را به نام «چشم در برابر چشم» منتشر كند.
او همچنین از رسانههای خارجی بابت مصاحبههایش پول دریافت میكرد و این راهی بود تا به درمان صورتش بپردازد. آمنه همیشه برای قصاص چشمان مجید اصرار میكرد و تلاش فعالان اجتماعی برای جلب رضایت او فایدهای نداشت. او گلایهمند از این افراد میگفت: «زمانی كه سراغشان رفتم و درخواست كمك كردم، به من گفتند روی گنج ننشستهایم حالا چرا از من درخواست بخشش میكنند.»
كشمكشها برای جلب رضایت آمنه بهرامی ادامه داشت اما با بینتیجه ماندن تلاشها حكم مورد تایید رییس قوهقضاییه قرار گرفت و خبر رسید مجید قرار است در بیمارستان دادگستری تهران با نظارت یك پزشك قانونی و چند پرستار با اسید قصاص شود. واكنشهای بینالمللی به این خبر آغاز و در نهایت به دستور رییس قوه قضاییه اجرای حكم برای بررسی بیشتر متوقف شد، چراكه گفته میشد احتمال مرگ مجید با این مجازات وجود دارد.
كمتر از دو ماه بعد از این توقف، مسوولان اجرای احكام دادسرای جنایی تهران با آمنه بهرامی تماس گرفتند و از او خواستند از اسپانیا به تهران بیاید و برای اجرای حكم آماده شود. ساعت پنج صبح روز اجرا آمنه، برادر، پدر، مادر و عمویش در بیمارستان دادگستری حاضر شدند اما این بار دختر جوان پایانی خوش برای كتاب «چشم در برابر چشم» رقم زد تا به گفته خودش مردم را شاد كند. البته این پایان ماجرا نبود چراكه چالشی دوباره میان او و شعبه اجرای احكام از سر گرفته شد.
آمنه بهرامی میگفت از قصاص گذشت كرده اما دیه چشمانش را میخواهد؛ در این بین اجرای احكام میگفت صورتجلسه نشان میدهد او گذشت كامل كرده است. این صورتجلسه مورد اعتراض آمنه قرار گرفت اما به او گفته شد دیگر نمیتوانند كاری بكنند و این صورتجلسه قطعی است.
آمنه كه مدعی بود این رضایت او نیست و چون بیناییاش را از دست داده، نمیدانست در آن صورتجلسه چه نوشته شده است، بدون اینكه اعتراضش قبول شود به خانه رفت. آمنه كه بهعنوان یكی از كاندیداهای احتمالی جایزه صبر و بردباری یونسكو معرفی و تندیساش نیز در ایران ساخته و حتی درخواست نامگذاری خیابانی به نام او از سوی شورای شهر مطرح شده است، میگوید رضایت قطعی نداده و نباید او را از دریافت دیه چشمانش محروم كنند.
آمنه كه پیش از این در ملاقات با تعدادی از نمایندگان مجلس بحث تساوی دیه زن و مرد را مطرح و برای رسیدن به این هدف تلاشهایی كرده بود، اكنون از این خواستهاش بازمانده و برای ادامه درمان و زندگی با مشكل مالی مواجه شده است.
منبع:تابناک
نظر شما