خودت اینبار كه وارد پیادهرو میشوی با دقت بیشتری نگاه كن. بعد تصور كن كه یك معلول با ویلچر میخواهد از اینجا رد شود» این را محسن میگوید ومعلولیت جسمی حركتی دارد و روی ویلچر مینشیند. چهرهای آرام و خونسرد دارد و آنقدر با حرارت و پشتسر هم حرفهایش را میزند كه فرصت سوالكردن پیدا نمیكنم.
وقتی از او درباره مناسبسازی معابر شهری و امكان رفتوآمد معلولان میپرسم، میگوید: «مهمترین مساله در معابر، پله است كه باید كنار آن برای ویلچریها از رمپ استفاده شود و شیب این رمپها هم خیلی مهم است. نرده كنار پله برای آنهایی كه عصا دارند مهم است. ما برای حملونقل عمومی هم مشكلات زیادی داریم. اتوبوس سوار شدن برای یك ویلچری و حتی عصاییها كاملا غیرممكن است.
تاكسیهایی كه گازسوز باشند قبول نمیكنند ویلچری را سوار كنند چون در صندوق عقب باز میماند و مصرفش بالا میرود. ما حتی برای استفاده از ماشینهای حملونقل مخصوص هم مشكل داریم. تعداد سرویسها خیلی كم است. نابینایان هم به همین ترتیب مشكلاتی دارند. تنها كاری كه در شهرهای ما انجام میشود، مسیرهای عبور نابینایان است اما شما تا حالا فكر كردهاید كه اینها چطور باید از خیابان رد شوند؟
در كشورهایی كه به این موضوع اهمیت داده میشود، سر چهارراهها چراغ راهنمای خاصی دارند كه فرد معلول موقع رد شدن از خیابان دكمهای را میزند و چراغ سبز میشود، از خیابان رد میشود و آن طرف خیابان دوباره چراغ را قرمز میكند. در سالنهای عمومی باید نوع سنگ جوری باشد كه وقتی عصای نابینا به آن میخورد صدا داشته باشد. نوعی برچسب در سالنهای عمومی باید باشد كه نابینا با لمس آن بفهمد كجاست.
در كشورهای اروپایی داخل ایستگاه مترو در فاصله یكمتری از سكو برآمدگی وجود دارد كه نابینایان با رسیدن به آن متوجه میشوند نباید نزدیكتر شوند. در حالیكه نبود این علامتها در كشور ما مترو را برای نابینایان ناامن كرده. مثل پارسال كه در ایستگاه خزانه منجر به فوت یك خانم نابینا شد.
برای یك نابینا تردد كردن در شهر بهتنهایی در حد غیرممكن است. باید خیلی دل شیر داشته باشند.» ایران حدود سهمیلیون معلول دارد اما در خیابانها و مكانهای عمومی كمتر دیده میشود كسی با ویلچر یا عصای سفید در حال تردد باشد. به یك دلیل ساده، شهرهای ما امكانات لازم برای زندگی معلولان و نابینایان را ندارند. ما به جاخالی دادن برای چالهها موقع رانندگی و مواجه شدن ناگهانی با كندهكاری و عملیات عمرانی بدون نشانه در پیادهروها، جویهای پرآب روباز و موانع مختلف در مسیر عبور عادت كردهایم، اما این موضوعی نیست كه معلولان بهراحتی از سر بگذرانند.
معدود پیادهروهایی كه مناسبسازی شدهاند یا از مسیر ویژه نابینایان برخوردارند تنها تمهیدی است كه در برخی شهرهای ما برای این قشر اندیشیده شده اما شاید آنقدر نامطمئن و ناكافی است كه قابلیت استفاده چندانی ندارد. در پیادهروهایی كه برای جلوگیری از ورود موتوسیكلتها مانع نصب شده نمیتوان انتظار دیدن فرد معلولی را با صندلی چرخدار داشت یا در مسیرهای ویژه نابینایان كه بعضا ناقصاند و ناگهان قطع میشوند یا بدون هیچ علامتی به خیابان منتهی میشوند نمیتوان انتظار داشت نابینایی را با عصای سفید ببینیم.
در حالی كه قانون بهصراحت بر مناسبسازی فضاهای شهری برای معلولان تاكید كرده، همچنان حركت پیگیرانه و نتیجهبخشی در این مورد اتفاق نیفتاده است.
مسیرهای ویژه نابینایان كارآیی ندارند
كامران نابیناست. او درباره مسیر ویژه نابینایان در بعضی معابر شهر میگوید: «این معابر در ایران هست اما خیلی جاها شكل استاندارد ندارد. در خیابانهای انقلاب و جمهوری بهترین نوع مسیرها از نظر استاندارد هست اما مشكلات دیگری دارند. مثلا در حال راه رفتن در مسیرها یك دفعه با درخت مواجه میشوی. این از دیوار خطرناكتر است چون ممكن است شاخ و برگ درخت به چشمت فرو برود.
اما همین معابر در جاهایی مثل پل گیشا و بلوار مرزداران در این حد هم كارآمد نیست. یعنی فقط رنگ متفاوتی دارند و برجستگی و زبری زیر پا حس نمیشود تا به درد نابینا بخورد. یكی از مهمترین مشكلات مسیرهای ویژه این است كه سر پیچ قطع میشوند. در حالت استاندارد باید روی خطكشی عابر پیاده هم مسیر ادامه پیدا كند. حتی سر چهارراهها در بعضی كشورها براساس قرارداد چراغ راهنمایی برای هر رنگی صدایی میدهد.
نابینا میتواند تشخیص دهد كه الان چراغ چه رنگی است. تاكسی و اتوبوس در ایران چندان قابل استفاده نیست. با تاكسی میشود تردد كرد چون مسیرت را اول مشخص میكنی و راننده تو را میبرد. اما در اتوبوس چون باید تعداد ایستگاهها را بدانی و سر موقع پیاده شوی، اگر حساب ایستگاهها را از دست بدهی دیگر مجبوری سوال كنی اما اگر ایستگاهها به شكل گویا در اتوبوسها گفته شود این مشكل برطرف میشود. كارهایی هست كه بهسادگی میشود انجام داد و فضاهای عمومی را برای نابینایان مناسب كرد. مثل بریل كردن اعداد روی دكمههای آسانسور.»
3 میلیون معلول و قانونی كه اجرا نمیشود
مصطفی كرباسی معاون توانبخشی و پیشگیری سازمان بهزیستی جمعیت معلولان كشور را طبق برآورد جهانی 2/4درصد از كل جمعیت كشور اعلام كرده كه پیشبینی میشود تا سال 1404 این عدد به 7/5درصد برسد. ماده 2 قانون جامع حمایت از معلولین میگوید: «كلیه وزارتخانهها، سازمانها و موسسات و شركتهای دولتی و نهادهای عمومی و انقلابی موظفند در طراحی، تولید و احداث ساختمانها و اماكن عمومی و معابر و وسایل خدماتی به نحوی عمل نماید كه امكان دسترسی و بهرهمندی از آنها برای معلولان همچون افراد عادی فراهم نماید.» اما قانونی كه برای سهمیلیون نفر از جمعیت كشور تدوین شده هنوز در سطح قابل قبولی اجرا نشده است. به گفته معاون توانبخشی و پیشگیری سازمان بهزیستی تنها ۲۷درصد ساختمانهای عمومی و هفتدرصد معابر مناسبسازی شدهاند.
حسین امیرانی رییس گروه توانبخشی مبتنی بر جامعه سازمان بهزیستی آمار مناسبسازی را اینگونه تشریح میكند: استان چهارمحال بختیاری با 11درصد و آذربایجان شرقی 39درصد دارای كمترین و بیشترین آمار مناسبسازی بودهاند و در این میان سهم استان تهران فقط 24درصد است. به گفته او معابر، علایم راهنمایی و رانندگی، مبلمان شهری، حمل و نقل زمینی، هوایی و ریلی از جمله مواردی است كه باید برای دسترسی آسان معلولان مناسبسازی شود. سرویسهای ایاب و ذهاب معلولان یكی از مشكلات بزرگ آنها در رفتوآمدهای شهری است. تعداد سرویسها بسیار كمتر از میزان لازم است و معلولان برای استفاده از این سرویسها لازم است از یك یا دو روز قبل ماشین را رزرو كنند و اگر برنامه پیشبینی نشدهای داشته باشند معلوم نیست بتوانند سرویسی پیدا كنند و از خانه خارج شوند. در حالی كه این مشكل در بسیاری از نقاط دنیا حل شده و حتی استفاده از وسایل نقلیه عمومی نیز برای معلولان امكانپذیر شده است.
در انگلیس طی سالهای گذشته تلاش شده تعداد اتوبوسها و ایستگاههای دسترسیپذیر افزایش داده شود. برخی از كشورها وسایل نقلیهای تولید میكنند كه برای كاربران ویلچر دسترسیپذیر است. 52درصد از تاكسیهای انگلیس، 20درصد از تاكسیهای هلند، 15درصد از تاكسیهای فنلاند و 10درصد از تاكسیهای سوئد و نروژ برای استفاده با ویلچر مناسبسازی شدهاند. موارد مهمی كه باید در تاكسیهای مناسبسازی رعایت شوند، عبارتند از دسترسی آسان به صندلی و درها، وجود فضای كافی، مدل سازگار با ویلچر، ارتفاع كف اندك و خصوصیاتی نظیر كنتراست بصری برای افرادی كه مشكل بینایی دارند.
مناسبسازی در سطح شهر تهران با وجود اینكه بسیار محدود و ناكافی انجام شده اما در مقایسه با بسیاری از شهرهای دیگر برتری دارد. محمودنژاد، رییس جامعه معلولان كشور میگوید تنها ۵۰۰ هزار معلول در تهران زندگی میكنند و سایر معلولان در شهرستانها ساكن هستند كه وضعیت مناسبسازی در آنها بهمراتب بدتر از تهران است. با این وجود مسوولان شهرداری تهران نیز در بیانات خود درباره مناسبسازی معابر سطح شهر تنها از همسطحسازی برخی پیادهروها و سوارهروها و مسیر ویژه نابینایان در بعضی خیابانها نام میبرند.
نظر شما