شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۰ - ۱۱:۵۹
کد خبر: 37526
سلامت نیوز :اگر بتوان بعضی از شاخه های علوم را با زاویه دورتری نسبت به انسان بررسی کرد، علم پزشکی بدون شک وابسته به انسان و درباره اوست. پزشکی با روح و جسم انسان سر و کار دارد و از همان آغاز با اخلاق همراه بوده است.

پزشک نه با یک جسم بی جان بلکه با انسانی سر و کار دارد که مجموعه ای از خلقیات، روحیات و ویژگی های منحصر به فرد است، بنابراین در نظر گرفتن تمام ابعاد جسمانی و روانی وی به هنگام درمان یکی از اصول اساسی پزشکی قلمداد می شود.

با گذشت زمان و پیشرفت علم پزشکی، حوزه های مربوط به آن از جمله اخلاق پزشکی نیز گسترش یافت و ابعاد جدیدی از آن آشکار شد. این درحالی است که یکی ازبهترین راه های رواج اصول اساسی اخلاقی درجامعه امروز پزشکی الگو سازی است که به نظر می رسد مغفول واقع شده است. رضایت بیمار از پزشک، پنهان نگه داشتن اسرار بیمار، تصمیم گیری به مشارکت بیمار در تعیین درمان ها، همکاری پزشک و بیمار، مسئولیت پذیری طرفین همگی مباحث پردامنه و مفصلی است که پی گیری آن ها در این مطلب کوتاه نمی گنجد، اما خوب است برای اطلاع از مقوله اخلاق پزشکی ادامه مطلب را مطالعه کنید.

کسب رضایت بیمار، هنر است
طی سال های اخیر و همزمان با بالا رفتن سطح فرهنگ عامه و تطبیق اصول روان شناسی با زندگی روزمره انسان ها و متاثر شدن قانون گذاران از این روند، ارتباط بین پزشک و بیمار دستخوش تغییر شده است. دکتر محمدرضا زالی، عضو فرهنگستان علوم پزشکی کشور با بیان این مطلب به فارس می گوید: بر طبق این عقاید احساس بهبودی و تامین منافع بیمار از دیدگاه پزشک جایگاه خود را از دست داده و این بیمار است که می تواند منافع خود را تشخیص دهد و از گفتن برخی اسرار خود صرف نظر کند. لذا انجمن جهانی پزشکی به تازگی تصمیم گرفته است که سوگندنامه ای را جایگزین سوگندنامه های مرسوم کند که محتوای این سوگندنامه ها بر اساس «محوریت بیمار» یا برتری رای او تنظیم شده است. باید دانست پزشکی تنها علم نیست بلکه مجموعه ای از علوم، رفتار و ارزش های انسانی است و در واقع یک هنر است. کسب رضایت بیمار فقط در محدوده به کار بردن دانش پزشکی نیست بلکه هنری آموختنی است که پزشک طی آن می تواند بهترین اثربخشی را از ارائه طبابت و خدمات پزشکی داشته باشد. همچنین دکتر امیرحسین قاضی زاده، نماینده مشهد در مجلس و عضو کمیسیون بهداشت و درمان در گفت وگو با خراسان تاکید می کند: در طب قدیم ایرانی، پزشکی و اخلاق چنان درهم تنیده بود که جدا کردن آن ها از هم به واقع ناممکن بود. بسیاری از اطبای ایرانی، معلم اخلاق بودند و در کتاب های خود به موضوعات اخلاقی و حقوقی پرداخته اند. بنابراین اخلاق پزشکی در طب ایرانی سابقه دیرینه دارد. آن چه امروز تحت عنوان اخلاق پزشکی مطرح است از ۲ جنبه قابل بحث است؛ جنبه حرفه ای آن که تاکید بر حدیث معروف پیامبر اکرم(ص) است، مبنی بر این که اگر کسی دانش کافی ندارد و طبابت کند، ضامن است. جنبه انسانی حرفه پزشکی همان ارتباطی است که فقط یک پزشک متعهد که خود را در برابر خدا و دیگران مسئول می داند، قادر به برقراری آن است. دکتر زالی هدف حرفه پزشکی را تسکین درد و آلام بیماران می داند و معتقد است: ارتباط، کانون و مرکز تمام اقدامات پزشکی است و ارتباطی که از شناخت یکدیگر به وجود می آید، موجب بهبودی می شود. بنابراین طبیب موفق، طبیبی است که فقط به دانش و آگاهی خود متکی نباشد، بلکه مهارتی داشته باشد که باعث شود دانش و آگاهی اش به طور موفقیت آمیزی به کار رود.

شکایت مردم از غرور و عجله پزشکان
این متخصص مغز و اعصاب با اشاره به این که ۳۵ درصد شکایات مردم از پزشکان به علت غرور بیش از حد و عجله و شتاب آن ها به هنگام مراجعه بیمار است، تصریح می کند: در دوران تحصیل در دانشکده پزشکی، دوره دستیاری و دوره   های بازآموزی تنها یک موضوع آموزش داده می شود و آن هم دانش پزشکی است. در صورتی که پزشک باید بیاموزد که صلاح و نفع بیمار را در اولویت قرار دهد و بداند دادن یک پاسخ علمی به بیمار کافی نیست بلکه تضمین بهبودی کامل، یافتن پاسخ به تمام مسائلی است که بیمار با آن درگیر است. در واقع پزشک فردی نیست که مدتی در درمانگاه، مطب، آزمایشگاه، اتاق عمل یا بر سر بالین بیمار در بیمارستان حاضر شود، بلکه کار اصلی و واقعی او زمانی است که در اتاق معاینه به گفت وگو با بیمار می نشیند. این در حالی است که به نقل از فارس، طبق تحقیقات، رها کردن، بی اعتنایی نسبت به بیماران، بی ارزش دانستن نظرات بیماران، ارائه نکردن اطلاعات لازم به بیمار، ناتوانی در شناخت دیدگاه ها و علاقه بیماران بیش از ۸۰ درصد شکایات ناشی از برقرار نشدن ارتباط صحیح بین پزشک و بیمار را تشکیل می دهد. همچنین ۳۵ درصد شکایات به علت نبود برقراری ارتباط صحیح با بیمار، ۷ درصد توجه نکردن و سهل انگاری پزشک در مراقبت های درمانی و ۵ درصد به علت انتظارات غیرواقعی بیماران بوده است.

محوریت داشتن بیمار
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی با تأکید بر این که باید محوریت پزشک در تصمیم گیری ها جانشین محوریت بیمار شود، ادامه می دهد: وقتی بیمار، محور است، روابط پزشک با بیمار در هنگام اخذ تصمیمات پزشکی تغییر می یابد و حاکمیت پزشک به مشارکت و همکاری پزشک و بیمار تبدیل می شود به نحوی که هر دو به طور یکسان در این مهم مسئولیت خواهند داشت. در حقیقت محوریت بیماران در مراقبت های درمانی پاسخی است که جامعه پزشکی به خواسته ها، نیازها و تمایلات بیماران نشان داده و این امر کمک می کند تا سیستم خدمات درمانی از رونق بهتری برخوردار باشد و مراقبت ها در جهت ارائه خدمات به بیماران بر اساس نیاز به تخصص های مختلف شکل بگیرد فلذا از هدر رفتن امکانات جلوگیری می شود.

زالی یادآوری می کند: فردی که در جست وجوی راه علاج برای بیماری خود است خواستار پزشکی است که بتواند به او اعتماد کند زیرا پای جانش در میان است. بیمار می خواهد بداند آیا پزشک او را شناخته آیا برای او فرقی می کند که بیمار چه شخصیتی دارد و آیا نسبت به او و بیماری اش حساس بوده و احساس همدردی می کند؟ رضایت بیمار از پزشک در گرو پاسخ به این سوالات است و زمانی این موضوع تحقق پیدا می کند که پزشک به بیمار احترام بگذارد و در مقابل خواسته های او احساس مسئولیت کند، اطلاعات مورد نیاز را در اختیارش قرار دهد و رفتار دوستانه و مهرآمیز داشته باشد.

سرانه مراجعه به پزشک 3.5 بار در سال
طبق آمارها هر ایرانی به طور متوسط 3.5 بار در سال به پزشک مراجعه می کند و این یعنی ایرانیان سالانه ۲۲۰ میلیون بار به پزشک می روند.

دکتر قاضی زاده با تأیید این مطلب می گوید: متأسفانه فرهنگ مراجعه به پزشک در کشور ما اشتباه است و هر فردی با داشتن یک مشکل جسمی که در مراجعه به پزشک عمومی قابل رفع است تمام مطب فوق متخصصان را زیر پا می گذارد و مبلغ هنگفتی بابت معاینات پاراکلینیکی می پردازد که تمام آن ها قابل صرفه جویی است. یکی از بهترین راه های کاهش مراجعه بی دلیل به پزشکان، توسعه طرح پزشک خانواده است که طی آن پزشک به فرد مشاوره می دهد و در صورت لزوم متخصص مربوطه را که می تواند کمک کننده باشد، معرفی می کند.

آمار شکایت از پزشکان
با توجه به آمار مراجعه به پزشکان، تعداد شکایت از آن ها قابل مقایسه با کشورهای پیشرفته نیست. به نوشته فارس دکتر شهاب الدین صدر رئیس کل سازمان نظام پزشکی کشور با بیان این نکته می افزاید: در بررسی شکایاتی که از سال ۸۷ تا شش ماهه اول سال ۹۰ ارائه شده بیشترین شکایات مربوط به متخصصان زنان و زایمان، پزشکان عمومی، دندان پزشکان، ارتوپدی و جراحی عمومی بوده است که طی این سال ها رتبه این ۵ صنف جابه جا شده است. البته بیشترین شکایت به معنای بیشترین تخلف نیست زیرا به عنوان مثال در رشته زنان و زایمان، پزشک مسئولیت حفظ جان ۲ انسان را بر عهده دارد، پس طبیعی است که میزان شکایت بالا برود.

همچنین دکتر قاضی زاده از غرور پزشکان به عنوان یکی از عوامل افزایش قصور پزشکی یاد می کند و می گوید: متاسفانه غرور در پزشکی آفات زیادی دارد از جمله این که باعث می شود مطالعه پزشک کم شود، مشورت هایش با همکاران کاهش پیدا کند، به جای درمان تیمی، درمان فردی در پیش بگیرد این چنین است که یک صفت ناشایست در پزشک می تواند در بالا رفتن خطاهای پزشکی نقش داشته باشد.

همچنین دکتر فاطمه رافت، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی گیلان به فارس می گوید: اخلاق اصولی یکی از ۳ حوزه مطرح در فلسفه اخلاق پزشکی است زیرا تعیین کننده استانداردها، اصول و قواعد اخلاقی و مشخص کننده رفتار درست و نادرست است. همچنین استقلال، سودمندی، زیان نرساندن، رازداری، ارتباط همراه با اعتماد، راستگویی و وفای به عهد و انصاف از اصول اساسی اخلاقی، در حرفه پزشکی است.

ضرورت الگوبرداری
دکتر قاضی زاده، علاوه بر تاکید بر این اصول، الگوسازی را یکی از بهترین راه های گسترش اصول اساسی اخلاقی در جامعه پزشکی برمی شمرد و می افزاید: اولین الگوی دانشجویان، استادان هستند و بیشترین تاثیرپذیری را از استاد می گیرند. استادان سالم، با وجدان و متعهد دانشجویانی متعهد به رعایت اصول اخلاقی تربیت می کنند.وی به نقش استاد در ادامه تحصیل خود در رشته پزشکی اشاره می کند و می گوید: بنده تحت تاثیر استاد مرحوم دکتر میرصالحی به تخصص گوش و حلق و بینی گرایش پیدا کردم و این تخصص را ادامه دادم. بنابراین وجود استاد خوب به عنوان الگو برای دانشجویان یک اصل اساسی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha