از لحاظ عاطفی و روحی تا چه حد به دیگران کمک میکنید؟ چقدر شغلتان برای جامعه مفید است؟ موقع بیماری یا ناتوانی به دیگران کمک میکنید؟ در جمعهای دوستانه مانند مهمانی و دید و بازدیدها شرکت میکنید؟ در گروههای اجتماعی مانند خیریهها، گروههای مذهبی، شورا محله یا مشابه این، فعال هستید؟ احساس میکنید در تصمیمگیریهای جامعه فرد تاثیرگذاری هستید؟ تا چه حد سعی میکنید نظراتتان را به گوش افراد جامعه برسانید؟ تا چه حد از رابطهتان با اطرافیانتان راضی هستید؟ در حفظ محیط زیست کوشا هستید؟ از لحاظ مالی به دیگران کمک میکنید؟ آیا نقش مهمی در زندگی اطرافیانتان دارید؟ به افراد جامعه اعتماد دارید؟ به قوانین اجتماعی احترام میگذارید؟ فکر میکنید فرد مفید و ارزشمندی برای جامعه هستید؟
اگر جواب شما به سوالات بالا مثبت است، سطح عملکرد اجتماعی شما بالاست.
حال در مورد سوالات زیر فکر کنید:
آیا جامعه و اطرافیانم در زمان بروز مشکل مالی، حامی من هستند؟ جامعه امکان ادامه تحصیل و بهدست آوردن شغل مناسب را برای من فراهم میکند؟ اگر روزی بیمار یا معلول شوم، جامعه حامی من است؟ در صورت مواجهه با مشکلات روحی و عاطفی از طرف اطرافیان و افراد جامعه به من ابراز محبت و دوستی میشود؟ جامعه اسباب سرگرمی و شادی مرا فراهم میكند؟ جامعه مرا بهعنوان یک عضو خود پذیرفته است؟ جامعه امکان رشد و پیشرفت را برای من فراهم میسازد؟ بعنوان یک فرد، مورد احترام جامعه هستم؟ قوانین موجود در جامعه حامی من هستند؟ جامعه، امکان رشد معنوی و دینی مرا فراهم میكند؟ و...
اگر جواب شما به سوالات بالا مثبت است، سطح حمایت اجتماعی برای شما بالاست.
مجموع دو حیطه حمایت و عملکرد اجتماعی ما را به اندازهگیری سلامت اجتماعی یک فرد میرساند.
در زمانه حاضر سلامت فرد تنها شامل سلامت جسمی و روانی نیست و بعد دیگری تحت عنوان سلامت اجتماعی به آن اضافه شده است. یک مرتاض هندی را در نظر بگیرید که در معبدی دور از جامعه زندگی میکند. هیچ درد و بیماری ندارد.
در عین حال از عوامل خطر زندگی امروزی مثل سیگار، الکل، آلودگی هوا نیز به دور است. از طرف دیگر، هیچ اختلال روانی مانند اختلال اضطرابی، افسردگی، مانیا و. .. برای او یافت نمیشود. اما آیا این فرد سالم است؟ این مثال نشان میدهد ممکن است فردی از سلامت روانی و جسمی بالایی برخوردار باشد ولی بعد سلامت اجتماعی او مختل باشد.
از حدود دهه 50 و 60 میلادی که مفهوم سلامت اجتماعی توسط سازمان جهانی بهداشت تعریف شد، اختلاف نظر بر سر تعریف و چارچوب مفهومی آن وجود داشت و مفهوم سلامت اجتماعی در سطح فرد، برخلاف تصور چندان واضح و مشخص تبیین نشده است.
اگر به سایت و برنامههای سازمان بهداشت جهانی سری بزنیم، خواهیم دید که مستندات مربوط به این حیطه نایاب است و برنامههای مرتبط با ارتقای سلامت اجتماعی نایابتر. با این اوصاف در مستندات موجود، سلامت اجتماعی فرد حاصل تعامل دو طرفه او با جامعه پیرامونش است.
آنچه جامعه به فرد میدهد، با عنوان «حمایت اجتماعی» و آنچه فرد به جامعه میدهد، تحت عنوان «عملکرد اجتماعی» نامگذاری میشود.
مشکلات مربوط به تعریف سلامت اجتماعی، اندازهگیری آن را محدود میکند. در عین حال، بدون اندازهگیری صحبت از یک مفهوم خاص راه به جایی نخواهد برد، پس لازم است سلامت اجتماعی را با استفاده از ابزار مناسب اندازه بگیریم.
در چنین شرایطی، برای اندازهگیری این مفهوم در جمعیت ایرانی، معمولا از ابزارهای طراحی شده در کشورهای دیگر استفاده میکنیم اما در بحث سلامت اجتماعی، بهعلت تفاوت ابعاد و اجزای سلامت اجتماعی در جامعه ایرانی با جوامع دیگر، لازم است ابزار مختص خودمان را طراحی کنیم. به همین دلیل صحبتهایی از این قبیل که سلامت اجتماعی ما طی سالیان اخیر کم یا زیاد شده، ممکن است بهعلت وجودنداشتن ابزار مناسب چندان معتبر نباشد.
بنابراین سوال اساسی این است: میزان سلامت اجتماعی یک فرد چند است؟ برای پاسخ به این سوال، لازم است جواب دهیم که وضعیت حمایت اجتماعی و عملکرد اجتماعی فرد چطور است که سوالات ذکر شده در ابتدای مقاله تا حدی ما را به جواب رهنمون میكند.
در دنیای امروز که شکل ارتباطات اجتماعی رو به تغییر است، مفاهیم سلامت اجتماعی نیز در حال نو شدن هستند. نوجوانی که زمان زیادی را در اینترنت و با روابط مجازی طی میکند، آیا به سمت سلامت اجتماعی بیشتر قدم برمیدارد یا عکس آن؟ پاسخ به سوالهایی از این دست، در مفاهیم جدید سلامت باید مدنظر قرارگیرد و غالب شدن ارتباطات در فضای وب و به شکل مجازی چالشهای جدید اندازهگیری این مفهوم هستند. از طرف دیگر تغییر انتظارات مردم و مدیران از نظامهای سلامت، افقهای جدیدی را میگشاید. برای مثال در یک فرد دیابتی هدف درمان دیگر فقط تنظیم قند خون نیست بلکه ارتقای سلامت اجتماعی بهدنبال مداخلات به اهداف قبلی اضافه شده است. در ضمن، بازگشت و سازگاری اجتماعی به کنترل بیماری او کمک بیشتری میکند.
سخن آخر اینکه، در جامعه امروزی که معضلاتی مانند اعتیاد، خشونت، خودکشی و امثال اینها از اولویتهای مهم جامعه هستند، مسلما دقت در مفهوم سلامت اجتماعی و نقش آن در شکلگیری این آسیبها، در طراحی مداخلات و راهکارها راهگشا خواهد بود.
منبع: هفته نامه سپید
نظر شما