سلامت نیوز: پیچیدگی زندگی شهری امروز ثابت كرده است كه در بسیاری از موارد آدمی به تنهایی از عهده حل بحران‌های ذهنی برنمی‌آید. گاهی وقت‌ها آدم‌ها حتی از شناخت خودشان هم عاجز می‌مانند. گاهی وقت‌ها در ارتباط گرفتن با آدم‌های اطراف‌مان دچار شكل می‌شویم، یعنی نمی‌دانیم كه باید از چه دری و چطور با یك دوست وارد رابطه جدی‌تری شد. به هر راهی كه متوسل می‌شویم رابطه‌مان با شكست روبه‌رو می‌شود. دلیل این شكست‌ها در عدم توانایی برای برقرار كردن ارتباط با دیگران نیست.

مساله اینجاست كه ذهن و روان آدم‌ها به شدت با یكدیگر متفاوت است و نمی‌توان براساس علایق مشترك، سطح سواد یا قرار گرفتن در یك طبقه اجتماعی دوستی‌ها یا حتی روابط زناشویی و یافتن زوجی برای ازدواج را بنا كرد. شاید بسیاری از ما به اطرافیانی كه برای شناخت خودشان یا ورود به یك رابطه سراغ روان‌شناس تحلیلی می‌روند بخندیم، یا فكر كنیم آدم‌هایی كه مطالعاتی در زمینه روان‌شناسی دارند، زندگی را به خودشان سخت گرفته‌اند. اما همین‌جا با اطمینان می‌گویم كه این شما هستید كه اشتباه می‌كنید، چون حتی تجربه زندگی هم نمی‌تواند سبب این شود كه شما تیپ‌های شخصیتی را به خوبی بشناسید. كارل گوستاو یونگ معتقد است كه رسیدن به این شناخت و تشخیص كه آدم‌ها هر كدام در چه گونه‌ای از تیپ‌های روان‌شناسی قرار می‌گیرند اصلی‌ترین عنصر برای داشتن رابطه‌های سالم است.

از نظر یونگ، آنچه از كودكی تا نوجوانی می‌آموزیم تنها ما را به مهارت‌هایی برای «اجتماع‌پذیری» مجهز می‌كنند. «اجتماع‌پذیری» مرحله‌ای است كه فرد می‌تواند به‌طور موفق نقش یك «عضو اجتماع» بودن را بازی كند. پاداش خوب بازی كردن این نقش دریافت توجه، تشویق و نوازش از طرف اجتماع است. اما برای این اجتماع‌پذیر بودن لازم است كه پیش از هر چیز خود را بشناسیم و بدانیم هر یك از آدم‌های اطراف‌مان در كدام‌یک از تیپ‌های شخصیتی می‌گنجند. برونگرایی و درونگرایی نظریه‌ای ا‌ست كه توسط كارل یونگ در سال 1920 ارایه شد و در آن به مساله گرفتن انرژی انسان از دنیای بیرونش می‌پرداخت. این نظریه بر این اساس استوار است كه درونگرا‌ها انرژی خود را از درون‌شان دریافت می‌كنند (ایده‌ها و مفاهیم را از ذهن) و برونگرا‌ها انرژی خود را از دنیای بیرون‌شان و در ارتباط با دیگران. این آغاز بحث است، ببینید خودتان و آدم‌های دور و اطراف‌تان هركدام در كدام یك از این تیپ‌ها می‌گنجند تا در شماره‌های بعد راه‌های برقراری ارتباط با آدم‌های دلخواه‌تان را معرفی كنم:
برونگرای متفكر
آدم‌هایی كه در اجتماع تصویری منطقی، واقع‌بین و شاید یك‌دنده دارند. برونگرای متفكر یكی از جذاب‌ترین تیپ‌های اجتماعی محسوب می‌شود، او همیشه سعی می‌كند مقررات را رعایت كند، به قواعد اجتماعی به‌آسانی تن می‌دهد و به دیگران هم توصیه می‌كند چارچوب‌های اجتماعی را رعایت كنند. برای نمونه اگر شما جزو آن دسته از آدم‌هایی هستید كه اگر پلیسی سر یك چهارراه نبود حق تقدم را رعایت نمی‌كنید، مطمئن باشید كه از سوی آدمی كه در تیپ برونگرای متفكر قرار می‌گیرد، نقد خواهید شد و فردی با چنین خصوصیاتی بار دوم سوار اتومبیل شما نخواهد شد. آدم‌هایی از این طیف را نمی‌توان به آسانی خوشحال كرد، آنها از هیجان زیاد خوش‌شان نمی‌آید، هرگز برای خوشحال كردن شریك زندگی‌شان سراغ شیوه سورپرایز نمی‌روند. در اغلب مواقع به خوبی از عهده پست‌های مدیریتی برمی‌آیند، تمركز زیادی روی محیط اطراف‌شان دارند و با استفاده از منطق تصمیم می‌گیرند، اما مهم‌ترین ویژگی این طیف اینجاست كه آدم‌هایی از تیپ‌های شخصیتی دیگر به ویژه جنس مخالف‌شان علاقه‌مند هستند كه با آنها درباره لحظه‌های سخت و حساس زندگی‌شان مشورت كنند.
برونگرای احساسی
نه‌تنها یونگ بلكه خود شما هم بعد از شناخت این تیپ متوجه خواهید شد كه آدم‌هایی با این حال و هوا بیشتر زنان هستند تا مردان. در واقع جذاب‌ترین طیف در میان زنان همین طیف هستند كه اغلب در روابط اجتماعی هم موفق‌تر هستند. برونگرای احساسی را می‌توان بیش از هر چیز با نشانه‌هایی همچون غلیان عواطف، حساس بودن، داشتن معاشران بسیار و دوستانی از طیف‌های مختلف تشخیص داد. این تیپ برونگرای احساسی گرایش دارد شیوه متفكر بودن را سركوب كند و بسیار هیجانی باشد. آنها به طرز غیرمعمولی نسبت به عقاید و انتظارات دیگران حساس‌اند. آنها از لحاظ عاطفی حساس بوده و به‌راحتی رابطه دوستی برقرار می‌كنند و آدم‌های معاشرتی و سرزنده‌ای هستند. یونگ معتقد بود كه این تیپ در بین زنان بیشتر از مردان یافت می‌شود. این افراد تفكر را در اولویت تصمیم‌گیری‌هایشان قرار نمی‌دهند و شدیدا هیجانی هستند. آنها از ارزش‌ها، اصول اخلاقی و آداب و رسومی كه آموخته‌اند، دست برنداشته و از آنها پیروی می‌كنند و به‌طور غیرمعمول نسبت به انتظارات و عقاید دیگران حساس هستند.
برونگرای حسی
این تیپ را می‌توان در هر دو جنس دید، در واقع آدم‌هایی كه به شدت به تجربه‌های جدید علاقه‌مند هستند، عاشق لذت بردن از امكانات موجود هستند. برای آدم‌هایی كه در این طیف قرار می‌گیرند لذت‌بردن از لحظه در اولویت قرار دارد، آنها هرگز دوستان‌شان را از میان آدم‌های دوراندیش و محتاط انتخاب نمی‌كنند. با این حال برونگرای حسی كمتر در محل كار خودش دچار مشكل می‌شود، او می‌تواند راه ارتباط پیدا كردن و كنار آمدن با طیف‌های مختلف را پیدا كند. او بیش از هر چیزی دنبال دیدنی‌ها، شنیدنی‌ها، بوییدنی‌ها و لذت‌هایی این‌چنینی است. آنها می‌توانند در لحظه تصمیم بگیرند و بعدها از تصمیم آنی كه گرفته‌اند، پشیمان نشوند. در واقع ساده‌ترین جمله درباره این تیپ شخصیتی این است كه بگوییم در لحظه زندگی می‌كنند. برونگرای حسی از قواعد دست و پا‌گیر گریزان است، حاضر نیست به هر قیمتی از آزادی عملش بگذرد، زیاد بر سر یك كار دوام نمی‌آورد، هرگز با همسری مقرراتی زندگی نمی‌كند و حتی می‌توان گفت نمی‌تواند به یك زندگی مشترك خطی زیاد ادامه بدهد. عاشق استقلال است و وقتی كه وضعیت مالی مناسبی داشته باشد حال و روز روحی‌اش هم بهتر است. این افراد برای مثال نمی‌توانند زیاد بر سر كاری كه ساعت كاری مشخصی دارد دوام بیاورند. از خطر كردن نمی‌ترسند و همیشه در یك رابطه دو نفره به طرف مقابل‌شان این حس را می‌دهند كه آدم راحتی هستند. گرچه اشخاصی با این تیپ سراغ تشكیلات سازمان‌یافته نمی‌روند، ولی آنها تجربه‌كننده‌هایی هستند كه می‌توانند نقشی را در مهار بحران داشته باشند و در مقابل آن، عكس‌العمل نشان دهند. آنها اغلب جذب مشاغلی می‌شوند كه به آنها امكان می‌دهد ابزارها و مهارت‌های آموخته‌شده را به شكل مستقل و آزاد به كار برند.
برونگرای شهودی
كارهای خلاقانه یكی از اولین شغل‌هایی است كه این طیف به سراغش می‌روند. برونگرای شهودی سرشار از خلاقیت است. در هر جمعی می‌تواند ساعت‌ها درباره ایده‌هایی حرف بزند كه دیگران كمتر به ذهن‌شان خطور می‌كند. با این‌حال ویژگی اصلی این طیف اینجاست كه آنها می‌توانند به‌آسانی موقعیت‌هایی را كه موجب پیشرفت‌شان می‌شود را تشخیص دهند. این طیف به‌شدت در فعالیت‌هایی همچون سیاست و اقتصاد موفق می‌شوند. در واقع آنها می‌توانند خیلی زود طبقه اجتماعی و وضعیت مالی خود را بسته به شرایط پیش رویشان یك‌دفعه بهبود بخشند. همیشه می‌توانند مدیران بالادستی‌شان را مجذوب كنند، اما هرگز حاضر نیستند این موفقیت‌ها را با دیگران تقسیم كنند. شامه برونگرای شهودی بسیار تیز است، او می‌تواند پیش از تعطیل شدن یا ورشكسته شدن محل كارش آنجا را ترك كند و به جای منطق براساس شم خودش تصمیم بگیرد. با این وجود اغلب تصمیم‌های درستی می‌گیرد.
درونگرای متفكر
آدم‌هایی كه در این طیف قرار می‌گیرند خیلی دیر می‌توانند برای خودشان یك شریك زندگی پیدا كنند و آدم‌های كمی عاشق‌شان می‌شوند. در زندگی این طیف خبری از ماجراجویی نیست. او نمی‌تواند با آدم‌های اطرافش راحت ارتباط برقرار كند، اغلب آنچه به زبان می‌آورد با آنچه می‌خواسته انتقال بدهد زمین تا آسمان متفاوت است. نمی‌توانند هرگز براساس احساسات با آدم‌های اطراف‌شان ارتباط برقرار كنند، تاكیدشان بر این است كه تصمیم‌هایی براساس تفكر بگیرند، اما اغلب در قضاوت‌هایشان دچار اشتباه می‌شوند. دوستان‌شان معدود هستند و احتمالا هرگز از اینكه در یك جزیره تنها مانده‌اند خود را سرزنش نمی‌كنند. عاشق تنهایی هستند، با این حال از نظریه‌پردازی‌ها و مسایل انتزاعی لذت می‌برند، در مطالعه چندان علاقه‌ای به رمانتیك‌ها ندارند، همان‌طور كه در زندگی واقعی. تصویر بیرونی آنها برای دیگران حاكی از یكدندگی و تكبر و بی‌ملاحظگی است.
درونگرای احساسی
به حرف آوردن این دسته از آدم‌ها كار آسانی نیست، آنها به‌شدت تودار هستند و هرگز در لحظه‌های سخت زندگی‌شان تلفن را برای درد و دل كردن با یك دوست برنمی‌دارند. با این حال سنگ صبور خوبی برای شنیدن درد و دل‌های دوستان‌شان هستند. آنها از هیجان بدشان نمی‌آید و تنها در حضور دوستان بسیار بسیار نزدیك،‌ خود درونی‌شان را نشان می‌دهند. تیپ درونگرای احساسی تفكر منطقی را سركوب می‌كند. این افراد هیجان عمیقی دارند ولی از ابراز علنی آن خودداری می‌كنند. آنها مرموز و دست‌نیافتنی به نظر می‌رسند. آنها به احساسات و افكار دیگران اهمیت زیادی نمی‌دهند و منزوی، سرد و از خود مطمئن به نظر می‌رسند.
درونگرای شهودی
در ظاهر بی‌اعتنا و خشك به نظر می‌رسند. هنرمندان اغلب چنین روحیه‌ای دارند. از دنیای روزمره به نظر می‌رسد، این افراد اغلب فعالیت‌های انسان را به دیده نیكخواهی و مسرت می‌نگرند. آنها از لحاظ هنرشناختی حساس هستند و خود را در قالب هنر یا موسیقی ابراز می‌كنند و به ابراز كردن شهود خود گرایش دارند.
درونگرای متفكر
با ناهوشیار بیشتر از واقعیت روزمره ارتباط دارد. تیپ درونگرا، به قدری عمیق بر شهود تمركز دارد. افراد دارای این تیپ تماس كمی با واقعیت دارند. این افراد ژرف‌اندیش و خیال‌پرداز، كناره‌گیر و بی‌اعتنا به مسایل عملی بوده و دیگران آنها را خوب درك نمی‌كنند. آنها كه عجیب و غریب و نامتعارف به نظر می‌رسند، در كنار آمدن با زندگی روزمره و با برنامه‌ریزی برای آینده مشكل دارند.
منبع: روزنامه شرق

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha