روز گذشته مدیركل امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی به تحقیقی كه اخیرا درباره تغییر الگوی كارگران جنسی در ایران انجام شده اشاره كرد و گفت: «بیش از 50 درصد كارگران جنسی در این تحقیق زنان متاهل هستند و اغلب افرادی كه در این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتهاند افرادی از طبقه متوسط جامعه هستند.»
به گزارش تهران امروزدكتر حبیب الله فرید با بیان اینكه زنان ویژه در كشور به دو دسته تقسیم میشوند، میگوید: «گروه اول صرفا به خاطر مسائل اقتصادی به این چرخه وارد میشوند و با بحثهای حمایتی و توانمندسازی اقتصادی میتوان آنان را از این چرخه خارج كرد. گروه دوم هم افرادی هستند كه میزان درآمد متوسطی دارند و برای افزایش كیفیت زندگی و مادیات این كار را انجام میدهند و در مورد این گروه انگیزهها صرفا اقتصادی نیست و باید روی تغییر نگرشها و ارزشهای این افراد سرمایهگذاری كرد.»
زنانی از طبقه متوسط
فرید اعتقاد دارد كارگران جنسی در مثلثی به سر میبرند كه فساد، اعتیاد و خشونت اضلاع آن هستند و آنان مصون از تمام این مسائل نیستند: «این افراد در ابتدا از میزان آسیبهایی كه متوجه آنان است مطلع نیستند و پس از ورود به این چرخه در معرض موادمخدر، ایدز، خشونت و... قرار میگیرند و به آسیبهای اجتماعی دامن میزنند. اعتیاد جنسی در برخی از این افراد مشاهده میشود. این افراد نیاز به درمانهای روانشناختی دارند زیرا كه میزان اختلالات روانشناختی در آنان بیشتر از سایر افراد جامعه است.» مدیركل امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی، كارگران جنسی را با زنان تحت پوشش سازمان بهزیستی متفاوت میداند و درباره آنها میگوید: «زنانی كه به سازمان بهزیستی مراجعه كرده یا ارجاع داده میشوند اغلب زنانی از طبقه پایین هستند كه یا متاركه كردهاند یا بد سرپرست هستند و همسر معتاد دارند و اغلب در معرض خشونتهای خانگی قراردارند و با توانمندسازی اقتصادی میتوان این افراد را از این چرخه خارج كرد.» فرید راهكار حل این معضل را حركت به سمت ارائه خدمات جامع و توانمندسازی زنان میداند: «تدوین یك پروتكل برای توانمندسازی زنان ویژه و كارگران جنسی در این زمینه الزامی است. رویكرد سازمان بهزیستی باید رویكردی فعالانهتر در بحث زنان ویژه و كارگران جنسی باشد زیرا اغلب كارگران جنسی بهرغم اینكه متقاضی دریافت كمكهای سازمان بهزیستی هستند.»
فقر و ضعف باورهای دینی فاجعه به بار میآورند
دكتر امانالله قراییمقدم، جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفتوگو با تهران امروز این آمار را تایید میكند و از نتایج تحقیقات خودش هم خبر میدهد. این آسیبشناس اجتماعی دلایل زیادی را زمینهساز رخ دادن این معضل میداند: «عوامل متعددی همچون نیازهای جنسی، مسئله كسب درآمد، پول و اقتصاد و فقر، ازدواجهای اجباری و تنوعطلبی در ایجاد چنین واقعه ناگواری دخیل هستند.
ضعف اعتقادات دینی در طبقه متوسط موثرترین عاملی است كه باعث این مسئله شده است. در كنار اینها باید الگوگیری از سریالهای غربی، نبود نشاط در جامعه و فقر هم نام برد كه تاثیر به سزایی دارند. وقتی اقتصاد ضعیف میشود، مرد مجبور میشود همزمان در دو، سه جا كار كند و به همین علت كمتر میتواند به نیازهای عاطفی خانواده رسیدگی كند.» قرایی مقدم راهكار حل این مشكل را رسیدگی به وضعیت اقتصادی و باورهای دینی میداند: «باید شغل ایجاد كنیم. ایجاد اشتغال و آموزشهای شهروندی و ایجاد بستری مناسب برای ارائه آموزههای دینی تا حد زیادی این موضوع را حل كرد. شهرهای دنیای امروز ما دنیای بیگانهای هستند كه خرده فرهنگهای متعددی در آنها وجود دارد و این معضلات مربوط به قشر معینی نیست. یعنی ممكن است مشكل كارگران جنسی در طبقات بالا دست و پایین جامعه هم وجود داشته باشد.»
انگیزههای روانی كارگران جنسی تغییر كرده است
چند روز پیش هم سعید مدنی تحلیلگر مسائل اجتماعی در اولین كنگره روانپزشكان ایران با اعلام اینكه بر اساس تغییر شاخصهای مشكلات اجتماعی امروز شاهد كاهش میانگین و دامنه سنی زنان كارگر جنسی هستیم، گفت: «در سالهای گذشته میانگین سن زنان كارگر جنسی 30 سال و دوره تغییر از 19 سال تا 27 سال گزارش میشد اما در سالهای اخیر میانگین ورود زنان به بازار كارگری جنسی بهشدت كاهش پیدا كرده و به كمتر از 14 و 15 سال رسیده است. این آماری است كه بر اساس گزارش مقایسه وضعیت كودكان و بزرگسالان روسپی در مجله اجتماعی دانشكده علوم اجتماعی در دانشگاه تهران به دست آمده است. بر اساس این گزارش، نسبت زنان كارگر جنسی مهاجر كم شده و ما دیگر با افسانهای به نام زن غریبهای كه به شهر میآمد و كارگری جنسی میكرد مواجه نیستیم. اگر در سالهای گذشته، 5/9 درصد زنان كارگر جنسی تهران، تهرانی بودند امروز مطالعات اخیر نشان میدهد نزدیك به 50درصد این زنان در تهران هستند و سهم بیشتر متعلق به استان تهران است و این موضوع نشانگر این است كه با پدیدهای مواجهیم كه دیگر از طریق مهاجرت توسعه نمییابد.»به گفته او وضعیت تحصیلات در این قشر به طور كلی دگرگون شده است و ادعای زن بیسوادی كه در گذشته دست به این كار میزد منتفی است: نسبت زن كارگر جنسی بیسواد امروز خیلی ناچیز است و در مقابل سطح تحصیلات بالا رفته است. امروز كارگری جنسی با وجود اینكه یكی از راههای شوم كسب درآمد است اما یك راه اساسی برای كاهش نابرابریهای اجتماعی هم محسوب میشود. این مسئله در جمعیت تحت تكفل افرادی كه كم جمعیتتر هستند یعنی بین دو یا سه نفر هستند افزایش یافته و در مقابل زنانی كه با جمعیت بیشتری زندگی میكنند و دارای خانواده هستند كاهش یافته كه البته این یك تغییر مثبتی تلقی میشود. همچنین در آمار اخیر سهم ورود دختران مجرد و ازدواج نكرده بیشتر شده است.
این تحلیلگر مسائل زنان در سخنرانیاش با اشاره به نگاه مجرممآبانه به این افراد از سوی مسئولان تاكید میكند: «اگر بخواهیم به عنوان مجرم به این افراد نگاه كنیم باید گفت كه مجرم اصلی مردان هستند و آمار نشان میدهد بیشتر مردان در رده سنی 30 تا 50 سال تمایل به این عمل غیراخلاقی و حرام دارند و بعد جوانان هستند. با گذشت زمان هر روز دامنه تغییر در میان افراد بیشتر میشود كه حل این مسئله را پیچیدهتر و مداخله را سختتر میكند. چرا كه در هر صورت این مشكلات رخ میدهند و مهم این است چطور باید برای آن برنامهریزی كرد تا در مسیر درست هدایت شوند. در چند سال اخیر مداخلات یا مسكوت مانده یا به صورت غلطی پیگیری شده است.»
نظر شما