شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۰ - ۱۲:۳۹
کد خبر: 38220
سلامت نیوز: این روزها کمتر بچه ای است که لذت شیرین داشتن خواهر یا برادر را تجربه کند و این نسل در آینده هم مفاهیم شیرین و نسبت های دوست داشتنی مثل خاله، عمه، دایی و عموبودن را درک نخواهد کرد.

 قدیم ترها بعضی بچه های شیطان، یکی یکدانه های مدرسه یا محل را دست می انداختند و شعرها و متلک های زیادی برای آنها خوانده می شد؛ حتی لوس بودن، خنگ بودن و خودخواهی بچه های یکی یکدانه نقل قصه هایی مثل «علی مردان خان» بود.

این روزها اما بیشتر بچه ها یکی یکدانه هستند و به همین خاطر یکدانه بودن نه امتیاز محسوب می شود و نه از طرف کسی مورد تمسخر قرار می گیرد.

این روزها کمتر بچه ای است که لذت شیرین داشتن خواهر یا برادر را تجربه کند و این نسل در آینده هم مفاهیم شیرین و نسبت های دوست داشتنی مثل خاله، عمه، دایی و عموبودن را درک نخواهد کرد.

دلیل این موضوع هرچه که هست، بحث تربیت این بچه ها و آموزش تعاملات اجتماعی و مهارت های ارتباطی به آنها مهم می شود و این مساله دغدغه والدینی است که دلشان نمی خواهد یکی یکدانه شان خودخواه، لوس و تنها باشد. دکتر میترا حکیم شوشتری، روانپزشک کودک درباره مشکلات و ویژگی های این کودکان و راهکار حل معضلات تربیتی آنها می گوید.

تصور والدین از تک فرزندی

برخلاف تصور عمومی که تک فرزندی را عمل تاثیرگذار در کاهش کیفیت رشد و تربیت کودک می دانند، با به کارگیری شیوه های صحیح تربیتی، پیشگیری از آسیب های احتمالی و جبران کاستی های ناشی از حضور خواهر یا برادر در محیط خانواده به راحتی امکان پذیر است؛ سلامت روانی و سازگاری اجتماعی کودکان، حاصل تربیت صحیح و نوع نگرش والدین به فرزندپروری است؛ درصورتی که دیدگاه پدر و مادر بر این مبنا باشد که تک فرزندی با گوشه گیری کودک رابطه دارد و نداشتن خواهر یا برادر عاملی تاثیرگذار در محدودشدن روابط اجتماعی و ارتباط متقابل آنهاست، این دیدگاه غلط به کودکان منتقل شده و نتیجه آن گوشه گیری فرزندشان می شود که این موضوع تبعاتی مانند کاهش اعتماد به نفس، خودشیفتگی، خیال پردازی و محدود شدن دایره ارتباطات و تعاملات اجتماعی را به دنبال دارد.

ویژگی های تک فرزندها

*نمی توانند ناامیدی ها و فشارهای روحی را تحمل کنند.

*پیشرفت چشمگیر تک فرزندان در زمینه تحصیلی، وسیع بودن دایره واژگان، داشتن قدرت تکلم زودهنگام و عملکرد اجتماعی بالا از ویژگی های مثبت این کودکان است.

*چنانچه توهینی به آنها شود، بی آنکه قصد و غرضی در کار باشد این توهین را رفتاری عمدی و به پشتوانه نیتی خاص تفسیر می کنند.

*اگر از مساله ای رنجیده خاطر شوند این حالت را تا مدت های مدید در درون خود زنده نگه می دارند.

*آنها فقط به برقراری روابطی علاقه مندند که دربرگیرنده منافع آنان باشد و احساساتشان را نیز جریحه دار نکند.

*آنها ممکن است ناراحتی های خود را برای دیگران بیان نکنند و فردی درونگرا شوند.

*ممکن است نتوانند دعواهای خود را با دیگران به گونه ای مدیریت کنند که در نهایت هر دو طرف راضی شوند.

تکلیف تعاملات اجتماعی چه می شود؟

*یکی از دغدغه ها و نگرانی های اصلی والدین در خانواده های تک فرزند، ایجاد مشکل در تعاملت اجتماعی و کسب مهارت های ارتباطی است.

*از آنجا که تنها راه کسب مهارت های ارتباطی کودکان تک فرزند، از طریق ارتباط کودک با افراد بالغ مانند والیدن یا پدربزرگ ها و مادربزرگ ها صورت می گیرد، برقراری تعاملات اجتماعی از طریق گروه های همسال ضروری است.

*قرارگرفتن کودکان تک فرزند در گروه های همسال و محیط های اجتماعی به منظور پیشگیری از ایجاد آسیب ها و اختلالات رفتاری نقش مهمی در شکل گیری تعاملات اجتماعی آنها دارد. مهدکودک بهترین و مناسب ترین راهکار برای کسب مهارت های لازم ارتباطی است.

*بودن با همسالان باعث افزایش قدرت درک و حل مساله در مقابل مشکلات اجتماعی و دفاع از منافع شخصی می شود.

*کودکان تنک فرزندی که ساعاتی از روز را با گروه های همسال و تحت نظر مربیان آمزوشی سپری می کنند، پس از رفتن به مدرسه کمتر آسیب پذیر و شکننده هستند، تحمل رویارویی با مشکلات را دارند و پذیرای تغییرات روحی و روانی در دوره بحرانی بلوغ خواهند بود.

مشکلات تربیتی تک فرزندها

کودکی که تک فرزند خانواده است کمتر در معرض مشکلات قرار می گیرد و شکست، ناکامی، رانده شدن و شرایطی را که لازمه بلوغ روحی و روانی است، تجربه نمی کند. اگر والدین، مراقبت افراطی از تک فرزند خود به عمل آورند و او را به فردی ضعیف و کم تحمل تبدیل کنند، فرزندشان از دیگران نیز انتظار خواهد داشت با او چنین رفتاری داشته باشند. این موضوع ناتوانی او را زیاد می کند.

*اگر والدین اجازه ندهند فرزندشان با احساسات ناراحت کننده رو به رو شوند یا امکان آشکارکردن این نوع احساسات را برای او فراهم نکنند، تحمل وی را برابر این نوع احساسات ضعیف خواهند کرد.

*تمایل والدین به حمایت از تنها فرزندشان، مانع از آن می شود که فرزندشان عواقب اشتباهات خود را ببیند و مسوولیت کار خود را بپذیرد. آنها هیچ گاه از فرزندشان انتقاد یا با او مخالفت نمی کنند و همواره تسلیم خواسته هایش هستند.

*کودکان تک فرزند، امکان برقراری ارتباط و سبک مهارت های زندگی را از طریق گروه های همسال یا افرادی با اختلاف سنی کم ندارند. آنها تجربه کمتری نسبتن به مفاهیمی مانند حسادت، رقابت و دوستی پیدا می کنند. از این رو نیاز به جایگزین کردن موقعیت های مشابه و قرارگرفتن مداوم چنین کودکانی در گروه همسالان بیشتر احساس می شود.

*در اکثر خانواده های تک فرزند، روش های غلط تربیتی والدین به هوش هیجانی کودک آسیب می زند. حمایت افراطی پدر و مادر باعث کاهش بازدهی و بهره برداری در آینده به رغم قابلیت و استعدادهای فردی بالای آنها می شود.

*یکی از روش های تربیتی غلط، اعمال فشار برای پیروی از الگوهای افراطی رفتاری مورد توجه والدین و خارج از ظرفیت و توانایی کودک است؛ برای مثال بعضی از والدین، فرزند خود را مجبور به ادامه تحصیل در رشته ای می کنند که دستیابی به آن از آرزوهای دست نیافتنی خودشان در زندگی بوده است. در حالی که ممکن است فرزندشان هیچ تمایلی به تحصیل در آن رشته نداشته باشد.

*در خانه های تک فرزند تمام آمال و آرزوهای والدین و حتی پدربزرگ و مادربزرگ باید در یک کودک تجلی پیدا کند که این مساله تبعات و آسیب های روانی متعددی به دنبال دارد.

*یکی از معایب تک فرزندی، تاثیر آن بر مراحل رشد کودک است. این کودکان کسی را ندارند تا با او رقابت یا بازی و دعوا کنند. آنها دوستی در منزل ندارند؛ بنابراین برخی از احساسات را تجربه نمی کنند و فرصتی برای کنترل و مدیریت آنها نخواهند داشت.

معایب تک فرزندی


*یکی از معایب تک فرزندی، تجربه تکرارناپذیر فرزندپروری است. در خانواده های تک فرزند، پدر و مادر فرصت تجربه اندوزی و جبران اشتباهات در شیوه های تربیتی در فرزندان بعدی را ندارند.

*کسب آگاهی از شیوه های صحیح تربیتی و مشاوره با کارشناسان علوم تربیتی ازجمله روش های استفاده صحیح از این فرصت غیرقابل تکرار برای والدینی است که قصد داشتن یک فرزند را دارند.

*کودکانی که در خانواده های تک فرزند رشد می کنند، به علت بهره مندی از تجربه ارتباط مداوم با افراد بالغ و تقلید  از آنها بولغ زودرس داشته اما در زمینه های علمی و تحصیلی در مقایسه با همسالان خود پیشرفت بهتری دارند.

راه حل مشکلات تک فرزندها

*باید شرایطی را برای فرزند خود مهیا کنید تا او بتواند با کودکان همسن و سالش بازی کند.

مدرسه یکی از مکان هایی است که چنین فرصتی را در اختیار کودکان قرار می دهد ولی کافی نیست و باید فرصت های دیگری را نیز مهیا کرد تا کودک بتواند با دوستان همسن و سالش ارتباط برقرار کرده و به عاقلانه شدن احساسات خود کمک کند.

*مهدکودک و آمادگی، مکانی است که در آن کودک می تواند احساسات نابهنجار را در بازی با کودکان همسن و سال خود تجربه کند.

دعوت دوستان به منزل و رفتن به منزل آنها یا داشتن همبازی هایی در همسایگی، از دیگر فرصت های مناسب است. کودکان در سنین مهدکودک دوست دارند بیشتر اوقات را با والدین خود سپری کنند، به همین دلیل گاه مهدکودک برای آنان ناراحت کننده است؛ اما آنها نیاز دارند در ارتباط با کودکان همسن و سال خود تجربه کسب کرده احساسات خود را عاقلانه کنند.

*هنگامی که کودکان مشغول بازی با دوستان همسن خود هستند، ممکن است به رفقتارهایی چون مشارکت و آشتی نرکدن، ناتوانی در صحبت یا بحث کردن با دیگران برای دفاع از حقوق خود و... تمایل داشته باشند؛ پس باید در این باره با تک فرزند خود صحبت کنید و مهارت های ارتباطی را از طرق مختلف و براساس سن کودک به او آموزش دهید.

یکی از مسوولیت های شما این است که دنیای پیرامون را برای فرزند خود شرح دهید؛ مثل این: «اگر رفتار دوستت تورو ناراحت کرده، بهتره خیلی مهربانانه و بدون قهر و دعوا اینو بهش بگی. شاید علی نمی دونه که تو از چی ناراحت هستی.»

*در محیط خانواده فرزند خود را تشویق کنید تا احساسات خود را به شما بگوید.

*شما باید خود نمونه این رفتار باشید.

*مراقبت افراطی شما از تک فرزندتان، او را به فردی ضعیف و کم تحمل تبدیل می کند.

*اگر اجازه ندهید فرزندتان با احساسات ناراحت کننده رو به رو شود یا امکان آشکارکردن این احساسات را برای او فراهم نکنید، تحمل او را برابر این احساسات ضعیف خواهید کرد.
منبع: روزنامه هفت صبح

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha