شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۰ - ۱۴:۲۹
کد خبر: 39253
سلامت نیوز: از آن زمان که کلید طرح پزشک خانواده زده شد تا امروز ۶ سال می‌گذرد، در تمام این سال‌ها سوال این بود که این طرح چیست، چه فایده‌ای دارد، چه کسی مسئول اجرای آن است و اگر مفید است، چرا اجرا نمی‌شود، سوال‌هایی که هنوز هم بی جواب مانده‌اند و وزارت بهداشت و وزارت رفاه (سابق) هنوز هم توپ را توی زمین هم می‌اندازند.

طرح پزشک خانواده را هنوز همه نمی‌شناسند، اگر در کوچه و خیابان از مردم درباره آن بپرسی اکثر آنها یا اصلاً نام آن را نشنیده‌اند یا فقط کلیات ناقص و نامفهومی درباره آن می‌دانند اما قرار بود این طرح انقلاب نظام سلامت ایران باشد و از صدر تا ذیل این نظام بیمار را متحول کند و در زندگی تک تک آحاد مردم این سرزمین نقش ایفا کند.

می‌گفتند پزشک خانواده باعث می‌شود که هر نفر ایرانی یک پزشک و تیم مسئول سلامت داشته باشد که از حتی قبل از تولد تا زمان مرگ مسئول سلامت اوست، برایش پرونده سلامت ( آن هم از نوع الکترونیک) تشکیل می‌دهد و همه سوابق بیماری خود و خانواده اش را در آن ثبت می‌کنند، پرونده‌ای که با رعایت اصول ایمنی و سلسله مراتب در شبکه سلامت کشور برای افراد مجاز در گروه پزشکی قابل دسترس است.

در این طرح که امروز باید از آرمان آن سخن بگوییم قرار بود پزشک خانواده مسئول یک تیم ۱۷ نفره متشکل از پرستار، ماما، متخصص بهداشت محیط، بهداشت خانواده، بهداشت حرفه‌ای، روانشناس، تغذیه و ... است که در شرایط آرمانی روی کاغذ اگر این تیم کاری کند که افراد کمتر مریض شوند و کمتر به دارو و درمان نیاز داشته باشند باید درآمد بیشتری هم داشته باشند و این یعنی همان مفهومی که مسئولان وزارت بهداشت از آن به عنوان سلامت محوری به جای درمان محوری یاد می کنند.

می گویند این کار باعث می‌شود که مردم کمتر بیمار شوند، در انتخاب پزشک دچار سردرگمی نشوند و اگر لازم بود از مسیر پزشک خانواده‌شان به پزشک متخصص ارجاع می‌شوند، مطب پزشکان متخصص و بیمارستان‌های تخصصی خلوت تر می‌شود و این پزشکان می‌توانند (با حفظ درآمدشان البته) وقت بیشتری برای بیماران بگذارند و گاهی با بیمارانشان حرف هم بزنند، هزینه‌های بی مورد و غیر ضرور دارو و درمان و البته بیمار دزدی ها حذف می‌شود و در کل همه آنچه به عنوان معضلات نظام سلامت کشور مطرح است با اجرای این طرح از بین می‌رود.

قرار بود این طرح ابتدا در روستاهای کشور تمام و کمال اجرا شود و بعد به شهرها بیاید. قرار بود، نظام ارجاع از روستا به شهر به صورت مشخص و طبق تعریف این طرح اجرا شود. قرار بود، اعضای ۱۷ گانه تیم پزشک خانواده در تیم پزشک خانواده روستایی هم باشند. قرار بود، از ظرفیت پزشکان بخش خصوصی در شهرها برای اجرای این طرح استفاده شود. قرار بود امسال ۱۴ میلیون نفر در حداقل ۱۰ استان کشور تحت پوشش این طرح بروند و قرار بود...

حالا ۶ سال گذشته است و هنوز این طرح اساسی در بسیاری از روستاها اجرا نشده است، در بسیاری از روستاها پزشک خانواده تمام وقت حضور ندارد. اعضای تیم پزشک خانواده در طرح روستایی کامل نیست. پزشکان خانواده در روستاها حقوقشان را به موقع دریافت نمی‌کنند و هر از گاهی گروهی از آنان از این طرح خارج می‌شود، به شهر می آیند یا روانه آزمون دستیاری و  گرفتن تخصص می‌شوند.

نظام ارجاع پزشک خانواده از روستا به شهر نیز هنوز تعریف مشخصی ندارد، نظام گزارش دهی پزشک متخصص به پزشک خانواده کامل نیست. تعداد کافی پرستار و سایر متخصصان تعریف شده این طرح وجود ندارد. در مراکز پزشک خانواده در بسیاری از روستاها بسته است و هنوز بیماران مجبورند برای گرفتن خدمت مناسب شال و کلاه کنند و نه حتی به مرکز استان بلکه به تهران بیایند،‌ جایی برای خواب پیدا کنند تا بیمارشان در بیمارستان فوق تخصصی X زیر نظر پزشک حاذق شهر درمان مناسب بگیرد و نمیرد.

قانون پزشک خانواده و نظام ارجاع البته بسیار قبل از سال ۸۴ و از برنامه توسعه سوم جزء اولویت‌های دولتها بوده است اما حالا با گذشت ۶ سال از کلید خوردن اجرای این قانون به اصطلاح استراتژیک، گویی هنوز در اول راهیم، درباره دلایل اجرا نشدن این طرح ملی نیز حرف و سخن بسیار است، وزارت بهداشت می‌گوید، پول و اختیار نداریم اما برنامه داریم. وزارت رفاه و سازمان‌های بیمه‌گر می‌گویند، وزارت بهداشت مطابق برنامه اعلام شده عمل نمی‌کند و پول را نمی‌دهند،‌می گویند ما ناظر اجرا هستیم و حق داریم در پرداخت اعتبارات مدیریت کنیم.

در همین مسیر اما بیمه‌ها همزمان با اجرای طرح ملی پزشک خانواده که مطابق قانون باید چتر آن بر سر همه برنامه‌های بهداشتی و درمانی کشور بیفند، طرح‌های موازی زیادی از جمله طرح بیمه ایرانیان و اخیراً طرح پزشک امین ( را با پرداخت حقوق‌های بالای ۴ میلیون تومان به پزشکان) اجرا می‌کنند که داد مسئولان وزارت بهداشت را درآورده است.

می‌گویند، این طرح‌های موازی برنامه ملی پزشک خانواده را نابود می‌کند یا به آن ضربه می‌زند و این در حالی است که رئیس جمهوری چند ماه پیش از مسئولان وزارت بهداشت و دستگاههای دولتی مرتبط ( وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و معاونت نظارت و برنامه ریزی راهبردی) خواست که طرح ملی پزشک خانواده را به جای ۵ سال، دوساله اجرا کنند.

لحظه‌ها و ساعتها به سرعت می‌گذرند، مسئولان می‌آ‌یند و می‌روند و قوانین نوشته شده روی کاغذهای برنامه‌های توسعه و قوانین سالانه می‌مانند که اجرا نشده به دست مسئولان بعدی می رسد، مسئولانی که به دلایلی که خودشان خوب می‌دانند دلیل اجرا نشدن این قوانین را مانند توپ‌های پینگ پنگ به زمین هم می‌اندازند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha