به گزارش سلامت نیوز به نقل از شرق، متهم كه زنی 39ساله است دیروز وقتی در برابر قضات دادگاه كیفری استان تهران قرار گرفت اتهامش را قبول كرد و گفت از كردهاش پشیمان است. در ابتدای جلسه محاكمه كه در شعبه 71 دادگاه كیفریاستان تهران برگزار شد ابتدا نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و جزییات كیفرخواست را برای حاضران خواند.
او گفت: 17 آبان دوسال قبل مدیر یك مسافرخانه به ماموران گفت زنی 19ساله به نام ثریا در یكی از اتاقهای مسافرخانه كشته شده است. زمانی كه ماموران به مسافرخانه رسیدند جسد ثریا را در حالیكه غرق در خون بود پیدا كردند. آنها همچنین كودكی یكساله را كه روی تخت خوابیده بود پیدا كردند. جسد به پزشكی قانونی انتقال یافت. با توجه به اینكه كودك بیسرپرست بود به شیرخوارگاه سپرده و بررسیهای پلیسی در مورد قتل ثریا آغاز شد.
وقتی مدیر مسافرخانه مورد بازجویی قرار گرفت، گفت: «دقایقی قبل از قتل، یك زن و مرد به اتاق زن جوان رفتند و بعد از ساعاتی به سرعت خارج شدند و زنی كه وارد اتاق ثریا شد ادعا كرد خواهر مقتول است. خود ثریا چند روز قبل به مسافرخانه من آمد و اتاقی اجاره كرد. او یك روز قبل از قتل به مسافرخانه نیامد و بعد از یك روز دوباره برگشت. شبی كه او در مسافرخانه نبود زن جوان به همراه مرد دیگری آمده بود و سراغ او را میگرفت. با توجه به این اطلاعات و مدارك شناسایی كه از مقتول به دست آمده بود مشخص شد او از خانوادهای اهل جنوب است و مدتی از خانوادهاش جدا شده بود.
پلیس بعد از چند روز بررسی توانست اعضای خانواده ثریا را پیدا كند و آنها تحت بازجویی قرار گرفتند. پدر و مادر ثریا در همان تحقیقات اولیه اعلام كردند كه از قاتل دخترشان شكایتی ندارند و ثریا باید میمرد. پلیس در ادامه متوجه شد قاتل، فرشته خواهر ثریاست. این زن از سوی مدیر مسافرخانه شناسایی شد. فرشته در بازجوییها به قتل اعتراف كرد و گفت با همراهی شوهرخواهرش برای كشتن خواهرش رفته بود.
نماینده دادستان تهران در ادامه گفت: با توجه به مدارك موجود در پرونده و به دلیل اینكه پدرومادر مقتول اعلام رضایت كردهاند و رییس قوهقضاییه هم بهعنوان ولیقهری دختر یكساله مقتول برای او درخواست دیه كرده است من بهعنوان نماینده دادستان تهران به لحاظ جنبه عمومی جرم درخواست صدور حكم قانونی را در این خصوص دارم. همچنین درخواست دارم بهنود متهم ردیف دوم كه متهم به معاونت در قتل است مجازات شود.
با توجه به اینكه اولیایدم اعلام رضایت كرده بودند و در دادگاه حضور نداشتند، فرشته متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را قبول كرد و گفت: خواهرم چندسال قبل از خانه فرار كرد و ما برای چندماهی از او خبر نداشتیم. وقتی برگشت مردی را با خودش آورد و گفت با او ازدواج كرده و میخواهند با هم زندگی كنند. خواهرم به یكی از شهرهای اطراف تهران رفته و همانجا با مرد جوان آشنا شده بود. با توجه به اینكه آبروی خانوادگی ما در خطر بود اعضای خانواده دور هم جمع شدیم و تصمیم گرفتیم برای اینكه بیآبرویی پیش نیاید آن مرد را به عنوان داماد خانواده قبول كنیم. آنها عقد كرده بودند. ما خانهای برایشان اجاره كردیم و زندگیشان را شروع كردند و بعد از یكسال هم صاحب دختری به نام مینا شدند. خواهرزادهام شش ماهه بود كه یك روز ثریا آمد و گفت شوهرش ناپدید شده و آنها را ترك كرده است.
ثریا در خانه من یا خواهرانم زندگی میكرد تا اینكه چند ماه بعد دوباره فرار كرد. دیگر از او خبر نداشتیم و نمیدانستیم كجاست. زن جوان ادامه داد: چون ثریا بچه داشت، میدانستیم زیاد دور نمیشود. ضمن اینكه من شماره خواهرم را هم داشتم. دوباره با اعضای خانواده دور هم جمع شدیم و تصمیم گرفتیم او را برگردانیم اما ثریا به این راحتی حاضر نمیشد برگردد. به همین دلیل من با او تماس گرفتم و گفتم میخواهم مبلغی پول برایش ببرم و از او خواستم آدرسش را بدهد. او نشانی یك مسافرخانه را داد. وقتی آدرس را گرفتم به همراه شوهرم به آنجا رفتم. آن شب خواهرم نبود. مدیر مسافرخانه گفت او امشب نیست اما برمیگردد. فردای آن روز با توجه به اینكه شوهرم نمیتوانست همراه من بیاید با شوهرخواهرم بهنود رفتم. شوهرم راضی نبود اما من سعی داشتم موضوع ثریا را كه خیلی مساله مهمی برای خانوادهام بود حل كنم. وقتی با بهنود مقابل مسافرخانه رسیدیم باهم بالا رفتیم.
فرشته گفت: وارد اتاق كه شدیم مینا خوابیده بود. به ثریا گفتم تا كی میخواهی به این وضعیت ادامه دهی و من چرا باید مرتب دنبال تو باشم. گفتم تو آبروی خانواده را بردهای و نباید مرتب از خانه فرار كنی. ثریا ناراحت شد و گفت میخواهد از این به بعد مستقل زندگی كند و دوست ندارد در خانه من یا خواهرانم باشد. خیلی عصبی بودم. ثریا زندگی همه ما را نابود كرده بود. قبل از اینكه وارد اتاق شویم من چاقویی از بهنود گرفته بودم و پشت كمرم مخفی كرده بودم. آن را بیرون آوردم و یك ضربه به ثریا زدم. فقط هم آن یك ضربه را زدم. بعد از اینكه خون را دیدم به همراه بهنود فرار كردیم.
در این هنگام قاضی از فرشته پرسید: روی بدن خواهرت اثر چندین ضربه چاقو وجود داشت كه نشان میدهد تو به او ضربات بیشتری زدهای چرا این كار را كردی و چرا مدعی هستی فقط یك ضربه زدی؟
فرشته گفت: من فقط یك ضربه به خواهرم زدم و از این بابت هم خیلی پشیمان هستم. بهنود هم چاقو نداشت و بعد از زدن آن ضربه ما باهم از مسافرخانه خارج شدیم.
او در مورد آثار تعرض كه در جسد وجود داشت، گفت: من نمیدانم او با كسی رابطه داشته یا نه و اصلا از روابط خواهرم خبر ندارم. او در مورد اینكه كسی مورد آزارش قرار داده هم چیزی به من نگفت.
بعد از پایان دفاعیات متهم و وكیل مدافعش و با توجه به اینكه متهم ردیف دوم كه با وثیقه آزاد بود به دادگاه نیامده بود ادامه رسیدگی به بعد موكول شد.
نظر شما