او طی مناسبتهای مختلف نیز به من شاخه گلی هدیه نداد و این موضوع را هفت سال در دلم نگه داشتم و امروز به دادگاه آمدهام و مهریهام را میخواهم. زن با بیان اینكه شوهرش وضع مالی خوبی دارد، عنوان كرد: میخواهم با گرفتن كل مهریهام ناراحتی هفتسالهام از بین برود چون اگر شوهرم تمام آن را تهیه كند و به من بدهد، گذشته را فراموش میكنم.
مرد که در دادگاه خانواده حضور داشت و با اشاره به اینكه نمیتواند تمام مهریه همسرش را بدهد، گفت: نمیدانم همسرم هزار شاخه گل رز را برای چه میخواهد در حالیكه به مرور گلها خشك میشود و از بین میرود.
وی افزود: از ابتدای ازدواج با چنین مهریهای مخالف بودم ولی به اصرار همسرم و خانوادهاش هزار شاخه گل رز را بهعنوان مهریه تعیین كردیم. مرد بیان كرد: تنها 20 شاخه گل رز به همسرم میدهم و اگر تا به امروز، به جای هر هدیهای كه به او دادم، برایش گل نخریدم، فقط به دلیل این بود كه هدیهای كه میگیرم ماندگار باشد.
زن بار دیگر در برابر قاضی گفت: شوهرم میداند من به گل علاقه دارم. او باید به خاطر من این كار را انجام میداد نه اینكه ارزش پولهایش را بیشتر از خوشحال كردن من بداند. قاضی این شعبه بعد از صحبتهای زن و شوهر، مرد را محكوم به پرداخت مهریه زن كرد.
نظر شما