اگرچه كمی دیر شده ولی بالاخره پس از ابراز نگرانی نهادها و صاحبنظران فرصتی پیدا شد تا به وزیر بهداشت (خانم دستجردی) تبریك گفت كه به طور رسمی خبر از جنسیشدن الگوی انتقال ایدز در ایران دادند. اعتراف به یك پدیده شوم، از جانب یك مقام بلندپایه كشوری بیانگر وسعت و بزرگی درد جدیدی در جامعه است كه كتمان آن تبعات ناگواری در پی خواهد داشت.
معضلی كه با مرگ و زندگی تكتك افراد جامعه در ارتباط است، در حالی كه از آنان كتمان میشد (چرا باید وقتی وبا وارد جامعه شده فورا از طریق تمامی رسانهها به مردم گفته و تدابیر تغذیهای به همه مكانهای عمومی اعلام شود، اما باید موضوع الگوی انتقال جنسی را از مردم پنهان كرد). اگر در الگوهای قبلی میتوانستیم دلیل انتقال را به یك سری ابزارها (مانند تبادل سرنگ و …) ربط دهیم و برای آن قوانین تدوین كنیم و بتوانیم به راحتی در مورد نوع انتقال HIV حرف بزنیم و با ممنوعیت یا عدم ممنوعیت فروش سرنگ قضیه را حل و فصل كنیم اما به نظر میرسد قضیه در الگوی سوم انتقال كاملا متفاوت است زیرا هم مساله روابط جنسی در این اپیدمی جای بررسی و تامل دارد و هم اینكه این عمل جنسی باعث به وجود آوردن مشكلاتی شده است و هم از طرفی دامنه قربانیان آن میتواند فراگیرتر از الگوهای قبلی باشد.
در حالی كه در الگوی انتقال از طریق سرنگ قشر خاصی با هدف خاصی از سرنگ استفاده میكردند و در نهایت همانها قربانی میشدند و تزریق نیاز همه آحاد جامعه نبود، اما در الگوی جنسی چون با برآورد یكی از نیازهای اساسی هر انسانی (داشتن رابطه جنسی) پیوند خورده است پس دامنه آن میتواند بسیار فراگیرتر باشد. حال این رابطه جنسی خواه بر اساس عرف و قوانین كشور در قالب رابطه نامشروع باشد یا خواه در قالب ازدواج رسمی، در هر دو مورد نگرانیها و بیاعتمادی خاصی در جامعه به وجود میآورد.
در واقع صرفا با یك پدیده با عنوان داشتن روابط جنسی و نامشروع در كشور روبهرو نیستیم بلكه علاوه بر آن با رفتارهای جنسی پرخطر نیز مواجه هستیم كه به نظر میرسد برای هر كدام باید راه حل خاصی اندیشیده شود. الگوی سوم كه جنسی است كاملا با مسایل فرهنگی، اجتماعی و دینی مرتبط میباشد به همین دلیل این مساله میتواند بسیار حساستر و پیچیدهتر از الگویهای قبلی باشد. در واقع این بار بررسی مساله فقط با رویكرد پزشكی و بهداشتی انجام نمیشود بلكه صاحبنظران اجتماعی و فرهنگی نیز باید بیشتر از الگوهای قبلی به آن توجه كنند، زیرا اگر در الگوهای قبلی میتوانستیم با تدوین قوانینی با مساله برخورد كنیم به نظر نمیرسد نوع سوم را تنها با پشتوانههای قانونی حل و فصل كرد بلكه همانطور كه گفته شد چون مساله جنسی است حساسیتهای فرهنگی و حتی سیاسی در این زمینه وجود دارد. بنابراین باید راهحلهای اساسیتری نسبت به موارد قبلی برای این مشكل یافت، مسالهای كه میتواند بر نسل آینده نیز بسیار بیشتر از الگوهای قبلی تاثیرگذارتر باشد.
پس با توجه به تغییر الگوی انتقال ایدز نیاز به استراتژیهای جدیدی است. از جمله این نوع راهكارها كنترل STI یا همان كنترل ویروسهای قابل انتقال جنسی هستند. به طور كلی پس از ظهور ایدز در دهه 1980، استراتژیهای كنترل STI به طور فزایندهای در ارتباط با برنامههای HIV بهكار گرفته شد و هم اكنون تلاشها برای پیشگیری انتقال از طریق بهكارگیری و ارزشیابی سایر برنامههای كنترل STI در كشورهای مختلف در حال اجراست. بنابراین نیاز است كه با توجه به تغییر الگوی ویروس ایدز با شناسایی افراد جدید و مناطق ایدزخیز استراتژیهای جدیدی تعریف كرد تا بتوان بستر مناسبی برای راهبردهای مربوط فراهم كرد.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما