به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه ایران كارشناسان امور اجتماعی و عدهای از روانشناسان اعتقاد دارند برای فاصله گرفتن و پرهیز از قهر كردن افراد باید نگرش جدید و دیدگاهی نوین در شیوههای رفتاری و تربیتی بهكار گرفته شود تا بهداشت روانی و نظام خانواده دستخوش تغییرات نشود و به جای استفاده از این رفتار نادرست با بهكارگیری اندیشه و تفكر مثبت به جایگاه اصلی خود دست پیدا كنند.
فلسفه قهر كردن
دكتر رضا احمدی، روانشناس و مدرس دانشگاه میگوید: بهطور كلی قهر كردن نشانه احقاق حق است كه از طرف فرد ضعیفتر مورد استفاده قرار میگیرد و وقتی میگوییم فرد ضعیفتر به لحاظ ضعف در قدرت تصمیمگیری سخن میگوییم. اصولاً افراد در مواجهه با یك مسئله یا مشكل دو نوع راهحل را پیشرو دارند یكی از این راهحلها رویكرد مسئلهمدار و دیگری رویكرد هیجانمدار محسوب میشود.
افرادی كه در مسائل پیش آمده مسئلهمداری را انتخاب میكنند تمایل به حل مسئله از طریق مسالمتآمیز و منطقی دارند اما آنهایی كه این توانایی را در خود احساس نمیكنند و یا احساس میكنند بر اوضاع و شرایط كنترل مناسبی ندارند از رویكرد هیجانمدار استفاده میكنند و جایگاه خود را در موضوع پیش آمده مستحكمتر میكنند. به لحاظ روانشناختی رویكرد هیجانمدار در مواجهه با مشكلات و مسائل هیجانی راهكار مناسبی نیست. نظام و اساس خانواده بر محور علاقه، محبت و وفاداری استوار است آنچه باعث تقویت و تحكیم واقعی بنیان خانواده میشود در قالب سه اصل كلی مورد توجه قرار گرفته است.
دكتر اندرخورا – جامعهشناس – در این مورد میگوید: اصل اول نگرش دیدگاه مثبت افراد تشكیلدهنده یك خانواده نسبت به خود و آینده ارتباطی موجود است كه به صورت هدفمند موفقیت و سعادت را پیشبینی میكند. اصل دوم داشتن انگیزه مادی و معنوی فردی و اشاعه در محیط خانواده با تقویت ظرفیتهای موجود در تعریف درست انتظارات متقابل است و اصل سوم توجه جدی و اساسی به كسب مهارتهای خانوادگی و توسعه آن بر مبنای انتظارات تعریف شده است. قهر كردن در فرهنگ لغت به معنی با فردی ترك معاشرت كردن و سخن نگفتن است.
اعتقاد بر این است قبل از تصمیمگیری و بیان كلام در زندگی شخصی بر عقل و تدبیر تمركز شود. تجزیه و تحلیل منطقی رفتار، عملكرد و ظواهر قابل رؤیت برای انتخاب مورد توجه قرار گیرد. بعد از آغاز رسمی زندگی مشترك مبنای زندگی اصولی میشود كه بر محور علاقه و محبت استوار است. قهر كردن در نظام خانوادگی یعنی فراهم كردن شكاف ارتباطی بین زن و مرد یا یك مجموعه به هم پیوسته كه زمینهساز و شكلگیری سوءظن، بدبینی و گرایشهای منفی میشود.
دكتر احمدی، روانشناس معتقد است: افرادی كه به مشكلات با دیدگاه منطقی نگاه نمیكنند، از دوران كودكی سعی دارند به دلیل فرار از احساس حقارت و تلاش برای تثبیت پایگاه به این شكل نامناسب برآیند و به تدریج این شیوه در شخصیت آنها نهادینه میشود و با كوچكترین احساس خطر بهطور سریع از موضع قدرت وارد شده و این راهكار را در پیش میگیرند.
قهر كردن نوعی رفتار پرخاشگرانه غیرمستقیم است. در پرخاشگری مستقیم افراد در موقعیت تهدید به بدگویی، بدزبانی و حتی درگیری فیزیكی روی میآورند اما در پرخاشگری غیرمستقیم به جهت پایگاه نابرابر و احساس تهدید از جانب طرف مقابل از پرخاشگری مستقیم ممانعت كرده و به پرخاشگری غیرمستقیم روی آورده و در بحث خود را مسلط فرض میكند كه قهر كردن در دیدگاه روانشناسان یك شیوه حل مسائل به شكل هیجانمدار است.
قهر كردن آفت زندگی
دكتر احمدی درباره قهرهـــــای مداوم و طولانیمدت میگوید: قهرهای طولانیمـدت باعث سردی عاطفی و ایجاد شكاف عمیقتر در روابط اعضای خانواده میشود به نوعی كه احساس خجالت به طرفین دست میدهد. افرادی كه از قهر كردن در حل مسائل استفاده و به نتیجه دست پیدا نمیكنند به مرور زمان احساس شایستگی را از دست میدهند و در مقابل مشكلات از اعتمادبهنفس ضعیفی برخوردار هستند.
در واقع خودباوری آنها زیر سؤال رفته است به جای قهر كردن باید راهبردهای حل مسئله را به صورت مسئلهمدار استفاده كرد. دكتر اندرخورا، جامعهشناس در ادامه میگوید: افراد هنگامی كه از تواناییهای خود ناامید میشوند به قهر كردن پناه میبرند یعنی كسی كه قهر كرده میپذیرد كه در برقراری ارتباط و ایفای نقش واقعی خود بسیار ناتوان است.
از پیامدهای مهم و اصلی قهر كردن این است كه باعث سركوب خواستههای به حق و واقعی افراد شده و آشتی كردن تنها به خاطر دیگران و در قالب ایفای نقش صورت میپذیرد. همچنین باعث تخریب جایگاه واقعی افراد در نظام خانواده و شكلگیری تصویری همراه با بدبینی و سوءظن میشود.
شكلگیری عادات ناپسند در خانواده از پیامدهای دیگر قهر كردن است كه ترك آن بسیار دشوار و ادامه آن برای خانواده مشكلات عمده در پی خواهد داشت اما آنچه نگرانی از قهر را دوچندان میكند تأثیر این عمل بر تربیت و رفتار فرزندان است زیرا آنها بدون داشتن درك درست از تبعات و صدمات قابل پیشبینی، قهر كردن والدین را به عنوان یك الگو پذیرفته و در لحظات زندگی بارها و بارها تكرار میكنند، از اینرو باتوجه به تأثیر مستقیم شیوه گفتار، مدل و نحوه رفتار، شكلگیری عادات فردی و جمعی و شخصیت در نظام خانواده و اهمیت تعیینكننده شكلگیری شخصیت در این فرآیند قهر كردن كاری ناپسند و مخرب است.
راهكارهای آشتی مناسب
بهــــترین روش و كارآمدترین ابزار، محبت و عشق خالصانه است هنگامی كه طرفین بحث، در شـــرایطی مناسب محبت واقعی را نثار یكدیگر میكنند و در این فرهنگ متعالی زن، مرد و فرزندان محبت، مهر و توجه را از سوی خانواده بهطور كامل درك میكنند كاهش و یا ایجاد تغییر محسوس و كوتاهمدت در این ابراز علاقهمندی موجی پرقدرت ایجاد میكند و این مسئله همراه با قدرت درونی و اقتدار خانوادگی شكل میگیرد بدون قطع حتی لحظهای كوتاه در برقراری ارتباط دوسویه افراد و این مسئله محقق نمیشود مگر به ساختن درست پایههای محبت متقابل كه ریشه در نگرش، انگیزه و مهارت دارد.
دكتر اندرخورا میگوید: اینكه چه كسی قهر میكند حائز اهمیت نیست زیرا در نظام خانواده ادامه قهر بر پیكره كل خانواده آسیب میرساند. از اینرو زن و مرد هیچ تفاوتی با یكدیگر ندارند بلكه باید با ایجاد فضای مناسب ارتباطی از شكلگیری این بحران جدی و آسیبزا جلوگیری كرد و برای اصلاح شرایط منفی خانواده اقدام ارزشمند و جدی برقراری ارتباط را آغاز كرد.
با این تعاریف قهر كردن كاری مذموم از نگاه و دیدگاههای اسلامی، جامعهشناسی و روانشناسی و گامی است برای تخریب داشتههای ذیقیمت ارتباطی بین اعضای خانواده كه ثمره و نتیجه آن سالها موجب آزار افراد خانواده و تحت تأثیر قرار دادن اهداف و برنامههای آنان میشود.
نظر شما