سه‌شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۰ - ۱۴:۰۲

در خانواده ای که پدران تند خو و بی ایمان، مادران لاابالی و بداخلاق، از راه فحاشی و کتک زدن با شدت و خشونت غیر قابل تحمل حکومت می کنند در چنین خانواده ای کودکان نه تنها به رشد معنوی و کمالات اخلاقی خود نمی رسند، بلکه جسمشان نیز بعلت وحشت و اضطراب از رشد طبیعی خود باز می ماند.

سلامت نیوز: یکی از اساسی ترین شرایط تعالی و تکامل برای کودکان و بزرگسالان آزادی محیط زندگی است.

در شرایط زورگویی و تجاوز، در جایی که یاس به جای امید و ظلم به جای عدل، ترس به جای آرامش خاطر، بر مردم حاکم باشد قطعاً امید تعالی و تکامل حقیقی در آنجا وجود ندارد. کسانی که در چنین محیطی زندگی می کنند، هرگز قادر نیستند استعدادهای نهانی و ذخایر روانی خود را بطور شایسته بروز دهند و به ترقی و تعالی برسند.
خانواده کانون پرورش کودک است و مملکت محیط پرورش بزرگسالان. بدون تردید شرط اول پرورش صحیح و احیای استعداد های مختلف، محیط مناسب و شرایط مساعد است. در خانواده نیز گاهی پدران تند خو و بی ایمان، مادران لاابالی و بداخلاق، از راه فحاشی و کتک زدن با شدت و خشونت غیر قابل تحمل حکومت می کنند از راه مجازات و ترس، اعضای خانواده را به انجام وظایف وا می داردند. در چنین خانواده ای خوشبختی و سعادت نیست، آرامش فکری و اطمینان خاطر وجود ندارد، ترس و وحشت تمام خانه را فرا گرفته است. در چنین خانواده ای کودکان نه تنها به رشد معنوی و کمالات اخلاقی خود نمی رسند، بلکه جسمشان نیز بعلت وحشت و اضطراب از رشد طبیعی خود باز می ماند. در چنین خانواده ای درستکاری و وظیفه شناسی، احترام ندارد. اسمی از اخلاق و فضیلت نیست. در نظر کودکان تنها راضی نگه داشتن پدر خود سر و مصون ماندن از شر او مهم است و بس!

نه تنها جهان امروز از نظر علمی و تربیتی، زدن کودکان و آسیب رساندن به بدن آنان را به منظور ادب یا مجازات نادرست تلقی نموده است بلکه روایاتی درباره منع زدن کودکان وجود دارد که از قرن ها پیش در اختیار ما گذاشته شده است. بطور مثال مردی حضور حضرت ابالحسن (ع) از فرزند خود شکایت کرد. حضرت فرمود: فرزندت را نزن و برای ادب کردنش از او قهر کن، ولی مواظب باش قهرت طول نکشد و هر چه زودتر آشتی کن. در این حدیث امام (ع) کیفر بدنی یعنی زدن طفل را صریحاً منع فرموده و در عوض از مجازات عاطفی استفاده کرده است.

پدر تنها پناهگاه فرزند و تکیه گاه امید اوست. قهر کردن پدر برای طفل بزرگترین مجازات روحی و معنوی است. به پدر فرموده است از او قهر کن، ولی بلافاصله توصیه می کند این جدایی بطول نینجامد، زیرا اگر قهر پدر در روح طفل اثر عمیق داشته باشد، طولانی شدنش باعث شکست روحی کودک است واگر کم باشد، در اثر طول مدت قهر، شخصیت پدر در نظر طفل کوچک می شود و در آینده گله مندی و قهر پدر اثری نخواهد داشت.
 
مجازاتی که در آن وسایل عاطفی و اخلاقی را بر وسایل مادی ترجیح می دهند تأثیر بیشتری دارد

در این نوع مجازات در عوض اینکه طفل را از مادیات محروم کند باید کوشش کرد که قلب و وجدان و غرور وی متاثر شود، اگر محرومیت های مادی با احساسات و عواطف او بستگی نداشته باشد جنبه مجازات نخواهد داشت. در خانواده ای که اساس پرورش برپایه تعالی روانی و عشق به کمال استوار است. در خانواده ای که هدف تربیت، ایجاد شایستگی و صلاحیت در کودکان است، آنجا سخن از تهدید و مجازات نیست. مربی در آنجا به شخصیت کودکان تکیه می کند و با استفاده از غریزه عشق به کمال، آنان را امیدوار می نماید و آزادانه به فعالیت تشویقشان می کند.

منیع: تبیان

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha