جمعه ۲۳ دی ۱۳۹۰ - ۱۰:۰۹
سلامت نیوز: از قدیم‌الایام بشر در برخورد با پدیده بزهكاری و رفتار همنوعان مجرم خود دچار سردرگمی، چالش و ابهام بوده است. چرایی رفتارهای مخالف ارزش‌های اجتماعی عمدتا به ذات و سرشت انسان معطوف می‌شود. از همان هنگام اندیشمندان فلسفی و دینی نوعی رابطه علیت بین عوامل منفی و نامساعد با رفتارهای غیرمتعارف و انحراف‌گونه در نظر گرفتند و مطالعات علمی قرن اخیر باورهای این اندیشمندان را با آزمونی عملی و میدانی تایید كرده‌است. امروز رفتار به طور عام و بزهكاری به طور خاص به عنوان معلول زمینه‌های زیستی روانی و اجتماعی شناخته شده است. بنابراین برای اصلاح رفتارهای مجرمانه و ایجاد رفتار سالم و مناسب چاره‌ای جز توجه به علل و عوامل فردی و اجتماعی نیست، به عبارت روشن‌تر چون جرم نتیجه محتوم عوامل منفی جسمی، روانی، خانوادگی و اجتماعی است و معمولا هرچه جامعه نامتعادل‌تر و شرایط اقتصادی و فرهنگی غیرمتناسب بر آن حاكم باشد، بزهكاری در آن افزایش پیدا می‌كند، بنابراین چاره‌ای جز رفع عوامل جرم‌زا نداریم. مطالعات نشان داده است هیچ انسان سالمی دچار نظم‌گریزی و فساد رفتاری و جرم نمی‌شود، مگر آنكه عوامل رفتارساز زمینه بروز این واكنش‌ها را ایجاد كند. برای داشتن رفتار مناسب اجتماعی یا معدل قابل‌قبول معمولا بهترین روش تامین نیازهای فطری، طبیعی، اقتصادی و فرهنگی انسان از زمان جنینی و نوزادی و كودكی است.
این نیازها معمولا فیزیولوژیكی، روانی و فرهنگی، اجتماعی و عاطفی هستند، بنابراین مدیریت جامعه موظف است از متعلقات مردم برای اداره نیازهای آنها استفاده و بهره‌برداری كند.
مطمئنا اگر در جامعه‌ای كار، مسكن، امكان ازدواج، امنیت، بهداشت، آموزش و ارزش‌های فرهنگی مردم تامین باشد و حمایت‌های لازم برای آن انجام شود، كمتر كسی به ارتكاب جرم نیاز دارد. این پیشگیری را پیشگیری قومی و اجتماعی می‌نامیم، طبیعتا اگر این پیشگیری موفق شود به انواع دیگر پیشگیری‌ مانند پیشگیری وضعی، نیازی نیست، یعنی نسخ ارتكاب جرم و حمایت از جان، ناموس و حیثیت مردم از طرف دولت با استفاده از نیروی انتظامی و قضایی تضمین كاملی برای انصراف بزهكاران از دست‌زدن به ارتكاب جرم خواهد بود.
در چنین شرایطی قطعا نیاز چندانی به اعمال مجازات، سركوب، سزادهی و ارعاب نخواهد بود. هر چند وجود مجازات به عنوان یك عامل پیشگیری ضرورت دارد اما بیشتر، ترس از آن مفید است تا اعمال و اجرای آن. تجربه قرون گذشته در جوامع انسانی نشان داده است با وجود وضع و تولید كیفرهای گوناگون و بسیار سخت اعم از سالب حیات و سالب آزادی و یا تنبیه‌های بدنی هیچ‌گاه مجازات به تنهایی قادر به مهار پدیده بزهكاری نبوده است. در دنیای كنونی می‌توان به عنوان شاهدمثال به برخورد با مواد مخدر اشاره كرد. تاكنون با عزمی راسخ با پدیده اعتیاد با ابزار مجازات برخورد كرده‌ایم، اما تعداد متهمان كم نشده و ما چند دهه در مورد قاچاقچیان مواد مخدر با انواع مجازات واكنش نشان داده‌ایم، اما كماكان این پدیده در جامعه ما آزاردهنده و خطرساز جلوه می‌كند. این تجربه منفی نیز توسط بسیاری از جوامع آزموده شده ولی نتیجه به دست آمده، نشان می‌دهد مجازات ابزار مناسبی برای برخورد با بزهكاری نیست و بنابراین چاره‌ای جز پیشگیری از جرم نمی‌ماند.

منبع: روزنامه شرق

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha