دوشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۰:۵۸
کد خبر: 41128

فقط بعد از اینکه چند سال از زندگی زناشوییتان گذشته باشد، خواهید فهمید که بخشی از تصوراتتان راجع به ازدواج و زندگی زناشویی، خیالات و تصورات غیرواقعی از زندگی بوده است و زندگی را نمی‌توان با شانس و رویاهای غیر واقعی ساخت. بنابراین قبل از آن که در دام این دروغ ها بیفتید، از آنها مطلع شوید!

سلامت نیوز: فقط بعد از اینکه چند سال از زندگی زناشوییتان گذشته باشد، خواهید فهمید که بخشی از تصوراتتان راجع به ازدواج و زندگی زناشویی، خیالات و تصورات غیرواقعی از زندگی بوده است و زندگی را نمی‌توان با شانس و رویاهای غیر واقعی ساخت. بنابراین قبل از آن که در دام این دروغ ها بیفتید، از آنها مطلع شوید!

دروغ اول: عشق کافی است!‏

واقعیت این است که عشق‌ورزی نمی‌تواند دلیل کافی برای شروع یک زندگی زناشویی باشد. اگرچه که وجود عشق در زندگی ضروری است ولی این همه چیزی نیست که بتوان زندگی را برآن استوار کرد. شما برای داشتن یک زندگی شاد و سالم به مجموعه‌ای از امکانات و لوازم احتیاج دارید و عشق فقط یکی از آنها است. شما در زندگی به تفاهم، اخلاقیات، رفاه مالی و مشترکات فرهنگی نیز احتیاج دارید و عشق نمی‌تواند جای هیچ کدامشان را پر کند. هر چند اگر عاشق باشید صبر و تحمل بیشتری خواهید داشت.

 دروغ دوم: باید بگویید و بشنوید

در دنیایی زندگی می‌کنید که شما را تشویق می‌کنند تا درباره احساسات و نیازهایتان صحبت کنید اما یادتان نمی‌دهد که میان احساسات غلط و احساسات درست تفاوتی قایل شوید. بیشتر اوقات حرف زدن درباره احساسات بدون ملاحظه این که احساسات شما چه تاثیری در شنونده می‌گذارد بیشتر از اینکه برایتان مفید باشد، آسیب زننده است. اگر یاد بگیرید که یک رابطه درست و منطقی با همسرتان برقرار کنید بسیار مفیدتر خواهد بود تا اینکه برای حل مشکلات و اختلافات زناشویی‌تان بدون اینکه شناخت درستی از طرف مقابل داشته باشید، فقط از احساسات و نیازهایتان بگویید. ‏

 دروغ سوم: آدم ها تغییر نمی‌کنند‏

واقعیت این است که بسیاری از مردم روش اشتباهی را برای تغییر و بهبود روابطشان، انتخاب می‌کنند و زمانی که به نتیجه دلخواهشان نمی‌رسند می‌گویند «آدم ها تغییر نمی‌کنند». شاید شما نیز از آن دسته کسانی باشید که از تغییر دادن خودتان می‌ترسید و به جای مواجهه از آن فرار می‌کنید. اما تغییر کار سختی نیست و شما نباید به خودتان دروغ بگویید. همه چیز به خواسته شما برمی گردد و اینکه چقدر خواهان این هستید که در خودتان و در زندگیتان تغییر ایجاد کنید.

 دروغ چهارم: با ازدواج زندگی متفاوتی را شروع می‌کنید‏

هر نگاهی که به زندگی دارید متاثر از نوع تربیت‌تان و نوع نگاه های خانواده تان است. از نوع برخورد شما با مشکلات گرفته تا جایگاهی که برای همسرتان در زندگی قائل می شوید. شاید شما پدر یا مادرتان را زیاد نبینید و رفت و آمد کمی با هم داشته باشید اما نمی‌توانید منکر نوع تربیت خودتان بشوید. به نظر می‌رسد که آنها مانند ریسمانی محکم به شما متصل هستند. به همین شکل، خانواده همسرتان هم به طور غیر مستقیم و از طریق تربیت همسرتان روی زندگی شما سایه می اندازند.

 
دروغ پنجم: مسئولیت ها را عادلانه تقسیم کنید‏

یکی از شعارهای ازدواجهای مدرن این است که همه مسئولیت‌ها زندگی باید عادلانه و بین زن وشوهر تقسیم شود. مسئولیت‌های کار در خارج از خانه، خانه‌داری و همه تصمیم‌گیری‌ها باید بین زن و شوهر تقسیم شود و هر کدام باید سهم خودش را ادا کند. در چنین تعریفی از وظایف زناشویی، مردان همسرشان را نیز مسئول هزینه‌های مالی خانواده می‌دانند و برای خرج های زندگی به تنهایی تصمیم نمی‌گیرند و حتی زمانی که مشکل و مسئله‌ای پیش می‌آید هر دو نفر خود را مسئول و موظف می‌دانند.

این سبک تقسیم عادلانه وظایف اگرچه مزایا و محاسنی دارد و مطابق با نوع زندگی امروزی است اما واقعیت این است که در این بین حقیقت مهمی نادیده گرفته می‌شود.

مردان احساس می‌کنند در جایگاه درستی قرار نگرفته‌اند و کارهایی که می کنند نادیده گرفته می شود بنابر این به راحتی از زیر بار وظایفشان شانه خالی می‌کنند. در عین حال زنان گمان می‌کنند که بیش از توانشان برای زندگی وقت و انرژی می‌گذارند. زنان شاغل این دغدغه را دارند که باید به خانه بروند و به همسر و فرزندانشان رسیدگی کنند. در این بین فرزندان هم همیشه احساس می‌کنند که به اندازه کافی به آنها توجه نمی‌شود. ‏

اگرچه این نوع ازدواج‌ها عادلانه توصیف می‌شوند اما اصلاً عادلانه نیستند. بسیاری از زنان شاغل مسئولیت بیشتری را به عهده می گیرند و همسرانشان معمولا وظایف خانه‌داری را فراموش می‌کنند. به نظر می‌رسد هنوز راه زیادی تا تقسیم عادلانه همه وظایف میان زن و شوهر مانده است. مردان باید مسئولیت‌پذیرتر باشند و به تعهداتشان پایبندتر باشند. در غیر اینصورت این مساوات‌طلبی چیزی بیشتر از یک شعار و دروغ نخواهد بود. ‏

 
اگر در زندگی زناشویی‌تان مشکل داشته باشید و نتوانید اختلافاتتان را حل کنید بچه دار شدن نمی تواند بدبختی شما را به خوشبختی تبدیل کند. یادتان باشد شما مسئول نیازهای روحی، معنوی و مادی فرزندتان هستید و زمانی که نتوانید پاسخگوی این نیازها باشید یعنی هنوز صلاحیت پدر یا مادر شدن را ندارید

دروغ ششم: بچه باعث استحکام زندگی است

زندگی را با این ذهنیت شروع نکنید که بچه دار شدن می تواند پایه های زندگی تان را محکم کند. شرط اول برای محکم بودن پایه های زندگی، انتخاب درست و تفاهم است. اگر در زندگی زناشویی‌تان مشکل داشته باشید و نتوانید اختلافاتتان را حل کنید بچه دار شدن نمی تواند بدبختی شما را به خوشبختی تبدیل کند. حتی گاهی بچه‌ها می‌توانند تهدید بزرگی در این نوع زندگی باشند. یادتان باشد شما مسئول نیازهای روحی، معنوی و مادی فرزندتان هستید و زمانی که نتوانید پاسخگوی این نیازها باشید یعنی هنوز صلاحیت پدر یا مادر شدن را ندارید.

 دروغ هفتم: همه مشکلات حل شدنی است

اگر در ابتدای نامزدی متوجه شدید که با همسرتان اختلافات اساسی دارید و به تفاهم نمی‌رسید منتظر نباشید تا زمان همه چیز را حل کند. از همان روزهای اول به دنبال راه حل باشید. یکی از نصیحت های عامیانه این است که زمان همه چیز را حل می‌کند. این یک دروغ بزرگ است. زمان نمی تواند مشکلی را حل کند اگر خودتان نخواهید. نمی‌توانید به این امید که به مرور زمان اختلافات رنگ ببازند، آنها را نادیده بگیرید. اگر آنها را به حال خود بگذارید مشکلات بیشتری ایجاد خواهد شد. مشکلات حل نشده مثل زخمهای کهنه هستند اگر درمان نشوند روزی سر باز می‌کنند. پس به زمان دل نبندید. ‏

 منبع:روزنامه اطلاعات

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha