سلامت نیوز : مطابق آماری که از سال۱۳۵۳تهیه شده است، بیش از۶۵درصد کودکان تحت پوشش کانون‌های اصلاح و تربیت، با پدر و مادر خود اختلاف‌نظر و تضادهای فکری عمیق و جدی داشته‌اند و این اختلاف‌ها انگیزه اصلی عصیان آنها بوده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از قانون وقتی «اولیور توئیست» قهرمان دوست‌داشتنی رمان «چارلز دیکنز» در زیرزمینی تاریک و نمور توسط «فاگین» مشغول فراگیری آموزش‌های دزدی و جیب بری بود، هیچ‌کس فکر نمی‌کرد روزی در ایران نیز کودکان و نوجوانان به جرایم خرد و کلان روی آورند و منتظر سرنوشتی تلخ و غم‌انگیز باشند. اگر آن زمان دیکنز در کتاب خود، جامعه تکنوکرات انگلستان را مورد نقد و بررسی قرار داد و صاحبان قدرت را به دلیل بسترسازی نامناسبی که به تولد و ظهور کودکان مجرم می‌انجامید شماتت و نکوهش کرد، اکنون نیز نشانه‌های پیدایش و ظهور مجرمان در جامعه‌ای دیده می‌شود که در بستری از محرومیت‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و با ندانم‌کاری و بی‌برنامگی رشد و نمو می‌کنند. این مجرمان گرچه با اسلاف خود به لحاظ انگیزه و روش‌های ارتکاب جرم، تفاوت‌های آشکاری دارند، اما در یک نکته مشترکند و آن سن پائین آن‌هاست.
براساس نظر کارشناسان و آسیب‌شناسان مسائل اجتماعی، طلاق و ازهم‌گسیختگی خانواده یکی از دلائل اصلی ارتکاب جرم در میان کودکان به شمار می‌رود. در کشور ما مطابق آماری که از سال1353تهیه شده است، بیش از65درصد کودکان تحت پوشش کانون‌های اصلاح و تربیت، با پدر و مادر خود اختلاف‌نظر و تضادهای فکری عمیق و جدی داشته‌اند و این اختلاف‌ها انگیزه اصلی عصیان آنها بوده است. به اعتقاد و باور بسیاری از جامعه‌شناسان و روانشناسان، کودکانی که بر اثر جدایی پدر و مادر و به دلیل غفلت و بی‌اعتنایی در خصوص تربیت آنان، از راهنمایی و تشویق محروم مانده‌اند و نیز کودکان نازپرورده، در بزرگسالی بیشتر گرایش به بزهکاری می‌یابند، به گونه‌ای که شیوه زندگی آن‌ها بر پایه سلطه‌پذیری، نیاز به انتقام‌جویی را در خود احساس می‌کند.
 
ویژگی‌های نوجوانان بزهکار
هر چند روانشناسان ویژگی‌های مشترکی را برای کودکان و نوجوانان ترسیم نمی‌کنند، اما بسیاری از آنها ویژگی‌های یکسانی را در رفتارهای خود نشان می‌دهند. درصد بالایی از بزهکاران تمایل شدید خود را به فعالیت‌های ماجراجویانه ابراز می‌کنند. همچنین بی‌قراری و ناهنجاری، تمایل به فعالیت‌های هیجان‌زا، کم‌خوابی، میل به سرقت و ارتکاب به آن، فرار از خانه، کشیدن سیگار، خوابیدن در خیابان، پرخاشگری، حادثه‌جویی و لجاجت از مهم‌ترین ویژگی‌های کودکان و نوجوانان محسوب می‌شود.
 
به صدا در آمدن زنگ خطر
اگر ژان والژاندر بینوایان ویکتور هوگو انگیزه خود را در ارتکاب به سرقت گرسنگی عنوان می‌کرد، اما به عقیده یک آسیب‌شناس مسائل اجتماعی، انگیزه‌های بزهکارانه در میان کودکان و نوجوانان ایران رفع نیازهای بیولوژیکی نیست، برخلاف آنچه که «آبراهام مازلو» گرسنگی را یکی از مهم‌ترین نیازهای بیولوژیکی بر می‌شمرد. دکتر قرایی مقدم، می‌گوید: «افزایش جرایم در میان کودکان و نوجوانان امری طبیعی به نظر می‌رسد و مهم‌ترین دلیل آن نیز میزان بیکاری دو رقمی ‌بوده که بین 12 تا 15 درصد بوده است.»
وی برای این استدلال خود از نظریه‌های «پترین سورکین» جامعه‌شناس انگلیسی بهره می‌جوید. ذهنیت مادی بر همه ارکان جامعه غلبه کرده و در واقع همه ارزش‌ها و هنجارها، رنگ و بوی اقتصادی به خود گرفته است! افزایش میزان جرایم در کودکان و نوجوانان ارتباط مستقیم، تنگاتنگ و معناداری با جغرافیای شهری، سواد و اقتصاد خانواده‌ها دارد، به گونه‌ای که در خانواده‌هایی که از سطح رفاه و فرهنگ بالاتری برخوردارند، بزهکاری کمتر دیده می‌شود. همچنین جغرافیای شهری نیز یکی از موارد مطرح در افزایش جرایم در میان کودکان و نوجوانان است. این مولفه نیز متاثر از فرهنگ‌ها، ارزش‌ها و یا ضد ارزش‌های رایج در میان مردم نواحی مختلف است.
 
تعاریف ضد و نقیض از علت‌ها
به اعتقاد «دورکیم» جامعه‌شناس فرانسوی، تغییرات کمی ‌منجر به تغییرات کیفی می‌شود . به بیان ساده‌تر وقتی جمعیت که یکی از متغیرهای هر جامعه محسوب می‌شود، افزایش می‌یابد شاهد فراوانی و افزایش جرایم در میان آن جامعه خواهیم بود. این تراکم و فراوانی جمعیت در کلانشهر تهران، جایگاه خوبی برای افزایش جرایم سازمان‌یافته و سازمان‌نیافته‌ای است که خود سبب‌ساز سایر ناهنجاری‌ها می‌شود به‌گونه‌ای که اطراف ترمینال‌های مسافربری، راه‌آهن و یا مناطق حاشیه‌ای شهرهای بزرگ، مهم‌ترین کانون‌های این بحران محسوب می‌شود، اما براستی چرا این آمار جرم در میان کودکان و نوجوانان تا این اندازه بالاست؟!
فروریختن ارزش‌ها و هنجارها، ضعف اتوریته پدر و مادر در خانواده‌ها، پریشانی و فقر اقتصادی از جمله پارامترهایی است که به اعتقاد و باور بسیاری از صاحبنظران، ریشه اینگونه مشکلات اجتماعی است.
 
 
طرد ارزش‌ها یا نقد ناهنجاری‌ها؟!
بسیاری از مردم با خواندن اخبار حوادث در رسانه‌های نوشتاری، با قربانیان همذات‌پنداری می‌کنند و به طرد و محکوم کردن مجرمان می‌پردازند، در حالی‌که به نظر می‌رسد بسیاری از مجرمان امروز جامعه، خود قربانیان سال‌های پیش بوده‌اند. «محمد بیجه» و سایر کسانی‌که به قربانیان خردسالشان تعرض کرده‌اند، خود در کودکی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته‌اند.
 
جرم و سن بلوغ

یکی از مسائلی که امروزه محل بحث و مناقشه‌های فراوان در میان حقوقدانان و جرم‌شناسان است، صدور آرای متفاوت برای اطفال در باره جرایم مشابه است. گاهی یک قاضی به دلیل برداشت خود از قانون و نوع بزه ارتکابی در میان کودکان، در تعیین مجازات، سهل‌گیری می‌کند و بر اصلاح بزهکار و اعمال مجازات جایگزین تاکید دارد و قاضی دیگری با برداشت مستقیم از قانون، مجازات شدیدتری را مطابق با سن بلوغ و در حد بزرگسالان برای مجرم در نظر می‌گیرد.

بر اساس ماده 49 قانون مجازات اسلامی‌، اطفال در صورت ارتکاب جرم، «بری» هستند و مطابق تبصره 1 ماده 49 منظور از طفل، کسی است که به حد بلوغ شرعی نرسیده باشد. این ماده در واقع اصلاحی 14 آبان 1370، ماده 1210 قانون مدنی است که بر اساس آن، سن بلوغ برای پسر 15 سال تمام قمری و برای دختر 9 سال در نظر گرفته شده است. این در حالی است که مطابق «کنوانسیون حقوق کودک» که ایران نیز به آن پیوسته، سن بلوغ 18 سال در نظر گرفته شده و بر همین اساس مشاهده می‌شود که برخی قضات 18 سال و برخی دیگر «حد بلوغ شرعی» را در نظر می‌گیرند و در نتیجه شاهد صدور آرای متفاوت و مختلف برای سنین مشابه هستیم.

از سوی دیگر بعضی از جرم‌شناسان عقیده دارند که رشد عقلانی و جسمانی به عوامل متفاوتی بستگی دارد، ضمن اینکه دسترسی به یکسری از اطلاعات باعث بیداری برخی نیازها در کودک می‌شود، بنابراین به عنوان نمونه کودک 12 ساله با دسترسی به اینترنت و ماهواره، زودتر به بلوغ جنسی می‌رسد. وقتی به زندان پا می‌گذاریم، در سلول های تنگ و تاریک، کودکان و نوجوانان رنگ‌پریده و وحشت زده‌ای را می‌بینیم که در گوشه‌ای خزیده‌اند. در این حال، نخستین پرسشی که به ذهنمان خطور می‌کند این است که این کودکان و نوجوانان به چه گناهی محبوس شده‌اند؟! کودکانی که امروز مهر مجرم بودن بر پیشانی آنها نقش بسته، خود قربانیان خاموش جامعه و مجرمان بزرگسال فردای این کشورند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha