دکتر تیموتی جی لوینک استادیار بخش بومشناسی انسانی در دانشگاه تگزاس به این مسئله پرداخته است. او میگوید: «مردان همسرانشان را به عنوان حمایتکننده اصلیشان در نظر میگیرند، کسی که همیشه میتواند با او درباره مشکلاتشان صحبت کنند. اما زنان شبکه حمایتی بزرگتری دارند.
آنها میتوانند از سایر روابط برای کسب حمایت عاطفی استفاده کنند. به این ترتیب حمایتی که زنان با ازدواج در سطح روانی- اجتماعی به دست میآورند، به اندازه حمایتی که مردان کسب میکنند، نیست.»دکتر دبورا بل روانشناس از دانشگاه بوستون هم این نظر را تایید میکند. به گفته دکتر بل زنان به جنبههای منفی روابطشان حساستر از مردان هستند. دلیل دیگر این است که زنان حمایت بهتری نسبت به مردان از همسرشان انجام میدهند.
مردان عمدتاً حمایت عاطفی را از همسرشان دریافت میکنند. اما زنان متخصص فراهمآوردن حمایت عاطفی برای خودشان هستند. اجتماعی شدن زنان و موقعیت اجتماعی غیرمسلط آنها به زنان آموخته است به نیازهای دیگران توجه کنند ـ و بیشتر از مردان اعتقاد دارند که باید نیازهای دیگران برآورده شود. زنان اغلب زندگیشان را برای فراهم آوردن حمایت از دیگران صرف میکنند.این امر به معنای آن نیست که مردان همسرانی حمایتکننده نیستند یا نمیتوانند باشند.
شکی نیست که آنها هم میتواند اینگونه باشند و زنان هم ممکن است همسرانی بد باشند. اما به طور میانگین زنان به عنوان همسر گرایش دارند، که نقش حمایتی را ایفا کنند. یک مرد معمولی حمایت بیشتری از همسرش کسب میکند تا یک زن معمولی از همسرش.
منبع: روزنامه اطلاعات
نظر شما