چهارشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۰:۲۹
کد خبر: 43562

شاید برای شما هم این پرسش مطرح شده باشد که چرا عشق و امید سال های اولیه زندگی مشترک در برخی از زوج ها به تنفر و جدایی تبدیل می شود؟ چگونه است که برخی با وجود تجربه دوست داشتن و دوست داشته شدن پس از گذشت چند سال سعی می کنند پیوند آشنایی و زندگی مشترک را قطع کنند؟

سلامت نیوز :شاید برای شما هم این پرسش مطرح شده باشد که چرا عشق و امید سال های اولیه زندگی مشترک در برخی از زوج ها به تنفر و جدایی تبدیل می شود؟ چگونه است که برخی با وجود تجربه دوست داشتن و دوست داشته شدن پس از گذشت چند سال سعی می کنند پیوند آشنایی و زندگی مشترک را قطع کنند؟ آیا اخباری مانند وقوع ۵۰درصد طلاق ها در ۵سال اول زندگی و ۳۷درصد در ۲سال اول زندگی نباید ما را به فکر فرو ببرد که چه بر سر احساسات و عشق اولیه زوج ها می آید؟اگر می خواهید پاسخ این سوالات را بدانید، بهتر است ادامه مطلب را مطالعه کنید تا دریابید که بحرانی ترین مرحله یک رابطه درست پس از مرحله شیفتگی چیست که بعضی زوج ها را برای طلاق روانه دادگاه می کند.

شیفتگی
تمام افرادی که وارد یک زندگی زناشویی می شوند، مراحلی را می گذرانند که بنا به خصوصیات و ویژگی های فردی از دیگران متمایز می شوند. اما شالوده اصلی این رابطه همانی است که روان شناسان آن را مطرح کرده  اند و در هر مرحله از این رابطه امکان رشد یا به بن بست رسیدن آن وجود دارد.

مسعود هنربخش، کارشناس ارشد روان شناسی بالینی و کارشناس مسئول دفتر پیش گیری از آسیب های اجتماعی سازمان بهزیستی خراسان رضوی، با بیان این مطلب به خراسان، می گوید: در مرحله اول هر رابطه ای که ۳ تا ۶ ماه طول می کشد، شیفتگی و شیدایی وجه غالب روحیات طرفین است.

در این مرحله دو طرف روی شباهت ها تکیه می کنند و تفاوت ها را نمی بینند. احساسات در این مرحله به اوج می رسد و شیفتگی بیش از حد به همراه توقعات و انتظارات غیرواقعی در برآوردن تمام خواسته ها و نیازهای طرف مقابل تنها کاری است که در اوج احساسات از دست زوج ها بر می آید. در واقع در این مرحله که به مرحله رویایی هم معروف است، دو طرف یکدیگر را نه آن طور که هستند بلکه آن طور که دوست دارند، می بینند و هر یک از طرفین تصور می کند طرف مقابل را به درستی شناخته است. به علت ترشح فراوان هورمون های تستسترون، دوپامین و اندروفین انرژی، احساسات و شوق به زندگی به اوج می رسد و فرد سعی می کند در یک رابطه دوسویه به ایجاد آن چه همواره آرزوی آن را داشته است، یعنی تحقق «ما» بپردازد. همه چیز از دید طرفین مطلوب و مثبت تلقی می شود و زوج بیشترین سازگاری را برای درک یکدیگر از خود نشان می دهند.


این مرحله که از نظر زمانی کوتاه ترین مرحله در کل یک رابطه است، ضروری اما موقتی است. زوج امیدوارانه به یکدیگر دلبسته می شوند و برای بارور شدن رابطه شان تلاش می کنند اما به دلیل فروکش کردن میزان ترشح هورمونی در بدن، این شور و شوق نمی تواند تا ابد دوام داشته باشد. یکی از پیامدهای مثبت این مرحله بسط امید و اولویت دادن به رابطه است. زوج امیدوارند در این مرحله بر هر مشکلی چیره شوند. یکی از مهم ترین نتایج این مرحله، کسب ذخیره عاطفی برای سال های آینده است. خاطرات شیرین و ذخیره عاطفی فراهم شده در این مرحله باعث می شود طی سال های بعد و به هنگام بروز مشکلات به یاد آورند که زمانی عاشق هم بوده اند و برای دیدن هم لحظه شماری می کردند. مسعود هنربخش با اشاره به این که جنبه های منفی هم در این مرحله وجود دارد، می گوید: یکی از این جنبه ها این است که رفتار نمایشی در آن زیاد است.

در واقع شیفتگی بی حد و مرز باعث می شود همسران نتوانند جنبه های منفی یکدیگر را ببینند و همواره چهره مثبت و خوبی از خود به نمایش می گذارند. گاهی در این مرحله استرس و فشار روانی زیادی به افراد وارد می آید زیرا تلاش می کنند انتظارات گاه ناممکن یکدیگر را برآورده کنند. تحقق پیدا نکردن یک سری از انتظارات باعث افزایش فشار روانی و ایجاد خستگی و از پا افتادگی روانی می شود.

این روند تا آنجا ادامه پیدا می کند که یکی از طرفین درمی یابد که دست یافتن به بعضی انتظارات ناممکن است و بذر اولین ناکامی در زندگی مشترک کاشته می شود، رویاها و انتظارات اولیه به نظر غیرواقعی و دست نیافتنی می شود و از همین جا چهره واقعی و اجزای ناهمخوان رابطه خود را نشان می دهد. در واقع در مرحله اول، شیفتگی بیش از حد به همراه امید و نشاط غالب است که اندک اندک به فشار روانی و از پاافتادگی روانی تبدیل می شود.

مرحله پس از شیفتگی
اگر احساس غالب در مرحله اول شکل گیری یک رابطه، شور و شوق و عشق است، در مرحله بعد ناامیدی و ناکامی و سرخوردگی غالب است زیرا همسران فاصله رویا با واقعیت را به خوبی احساس و ناکامی را تجربه می کنند. هنر بخش با اشاره به این که در مرحله قبل بر شباهت ها تاکید می شد، می گوید: در این مرحله تاکید بر تفاوت هاست زیرا جنگ قدرت یا ستیزه جویی برای اعمال قدرت در رابطه و در دست گرفتن کنترل فرد دیگری در جریان است.

در این مرحله نقص ها و دشواری ها آشکار می شود. همسران در این مرحله یکدیگر را به دلیل برآورده نشدن انتظارات و توقعاتشان سرزنش می کنند، طرفین پس از ناامیدی اولیه، تلاش می کنند برای رسیدن به آنچه انتظارش را داشتند همدیگر را تغییر دهند بدون این که در رفتارها یا نگرش خود تغییر یا اصلاحی به وجود آورند. هریک تلاش می کند محق بودن خود را اثبات کند و از دیگری می خواهد خود را تغییر دهد.یک بار دیگر تاکید می کنیم این مراحل جزو اجتناب ناپذیر یک رابطه است و باید وجود داشته باشد. در مرحله ستیزه جویی، علاقه هنوز وجود دارد اما تلاش برای کنترل فرد دیگر و جنگ قدرتی که در گرفته، آن را کمرنگ تر کرده است.در این مرحله است که رفتارهای نمایشی کنار گذاشته می شود و رابطه همسران از سطح به عمق می رود و انتظارات و توانمندی واقعی طرفین آشکار می شود.


 این جاست که زوج ها باید تصمیم های مهمی درباره رابطه بگیرند و تلاش کنند خود را با همسری که کم و کاستی ها و نقص هایش آشکار شده است، سازگار کنند. در همین مرحله است که برخی زوج ها تصمیم به جدایی می گیرند و بعضی با وجود علاقه به یکدیگر درمی یابند نمی توانند سازگاری کنند. زوج ها یکدیگر را برای سنجش میزان محبت و علاقه می آزمایند و سعی می کنند جایگاه خود را در شرایط جدید تثبیت کنند.

راهکارها
کارشناس مسئول دفتر پیش گیری از آسیب های اجتماعی سازمان بهزیستی با بیان این نکته که ۵۰درصد طلاق ها در کشور، در ۵سال اول زندگی و ۳۷درصد در ۲سال اول رخ می دهد، می گوید: این آمار نشان می دهد که برخی زوج های جوان پس از تجربه احساسات شاد و پرشور اولیه در زندگی مشترک در گام دوم از حرکت باز می مانند.این درحالی است که برای برانگیختن این احساسات هیچ زحمتی به خود نداده اند زیرا تازگی و کیفیت رابطه این طور ایجاب کرده است.

بسیاری از جوانان از این نکته غافلند که این احساسات همیشگی نیست و بین شادی و خشنودی تفاوت اساسی وجود دارد. احساس شادی کاملا گذراست اما خشنودی و رضایت از همسر نیازمند پرورش قابلیت ها و ظرفیت های روانی زیادی است که همسران باید آن را فرا بگیرند.

ظرفیت همدلی کردن، قدردانی کردن، انصاف، مهربانی و خویشتن داری یا خودکنترلی از مهم ترین کارهایی است که به افراد کمک می کند توان سازگاری با همسر را با وجود تفاوت ها پیدا کنند. توانایی به تاخیر انداختن خواسته ها و مهارت گفت وگو و گوش سپردن به حرف همسر می تواند قدرت همدلی زوج را بالا ببرد. فقط با همدلی و درک طرف مقابل است که می توان تعارضات را با مصالحه رفع کرد. کنترل خشم پس از برآورده نشدن خواسته و توانایی به تاخیرانداختن آن هم یک مهارت است که قابلیت پرورش دارد.
منبع :روزنامه خراسان

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha