یکشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۵:۱۱
کد خبر: 44219
سلامت نیوز: اگر شخصیت برون‌گرایی داشته باشید از دیدن رفتار کسانی که همه چیز را پنهان می‌کنند متعجب خواهید شد. اما این فقط شما نیستید که این نوع رفتار برایتان غیرعادی است آنها هم رفتار و واکنش‌های شما را عجیب می‌دانند و همه تلاشهایتان را به لاف‌زدن یا جارزدن و خودنمایی تعبیر می‌کنند. برای شخصیت برون‌گرای شما آسان نیست که احساساتتان را پنهان کنید زیرا وقتی احساساتتان را بیان می‌کنید، خشم‌ها، پریشانی‌ها، رنجش‌ها و البته لذت‌ها، شادی‌ها و خوشایندهای قلبتان را نشان می‌دهید.

برای شخصیت برون‌گرای شما بسیار آسان است که یک دفعه از اتاق‌خوابتان بیرون بیایید و خشمتان را هوار بکشید این همان چیزی است که افراد درون‌گرا غیرعادی می‌دانند. اما زود قضاوت نکنید، شاید بتوانید خواسته‌هایتان را به راحتی ابراز کنید و ارتباطی که لازم دارید را با دیگران برقرار کنید اما این فقط شما نیستید که باید در درون روابط‌تان احساسات و نیازهایتان را برآورده کنید. نه تنها شما بلکه همان افراد درون‌گرا نیز گاهی نیاز دارند، احساسات و خواسته‌های درونی‌شان را بیان کنند آنها نیز به یک گوش شنوا احتیاج دارند تا کمی دردودل کنند. کسی که بهترین دوستشان باشد و بتوانند هر زمانی که لازم بود درکنار خود داشته باشند.

رابطه صمیمی به همین شکل ایجاد می‌شود. وقتی مدتی از شکل‌گیری رابطه گذشت و هر دو نفر امتحانشان را در برقراری درست ارتباط پس داده باشند، صمیمیت و اعتماد بین آنها شکل می‌گیرد. این اعتماد و امنیت به هر دو نفر کمک می‌کند تا درباره خواسته‌ها، نیازها، آرزوها و عمیق‌ترین احساساتشان گفت‌وگو کنند بدون هیچ نوع هراس و ترسی از قضاوت شدن یا فاش شدن اسرار و احساس حقارت از بیان آنها.

برای بسیاری از زن و شوهرها رسیدن به این مرحله در رابطه کار ساده‌ای نیست. اگر سال‌های زیادی با همسرتان زندگی کرده‌اید اما هنوز هم برقراری یک ارتباط سالم مشکل اساسی زندگی زناشویی‌تان است، ارزشش را دارد که تلاش کنید تا ارتباط بیرونی بهتری داشته باشید.

چگونه ارتباط سالم را بسازید؟


برای آنکه در مسیر تفاهم و خوشبختی قدم بردارید، باید از همان شروع مسیر، تمام احساساتی که به آنها نیاز دارید را بررسی کنید و فقط آنهایی که واقعا ضروری هستند را با خود همراه کنید، زیرا در طول این مسیر نمی‌توانید هربار احساساتتان را تغییر بدهید. اما چه چیری را باید کنار بگذارید؟ «بایدها و نبایدهای ذهنتان را کنار بگذارید. مثل این جملات» اگه منو دوست داره باید حرفم رو بفهمه»، «اون باید ببشتر از اینها منو بفهمه». شما نمی‌توانید با مرزهایی که با گفتن باید و نباید ایجاد می‌کنید پیش بروید. آنچه نیاز دارید تا در مسیر تفاهم به همراه داشته باشید مجموعه‌ای از خواسته‌هاست: «من می‌خوام که منو بیشتر بفهمه»،‌ «من می‌خوام بیشتر به من توجه کنه». شما با گفتن بایدها و نبایدها فقط راه رسیدن به تفاهم و ارتباط را منحرف می‌کنید.

در مرحله بعد باید با قلبی مطمئن و باز وارد رابطه مجددتان بشوید. احساسات منفی و آزاردهنده را کنار بگذارید. خودتان بهتر می‌دانید که گذشته‌ها گذشته! پس برای آینده کاری بکنید. اگر در گذشته بمانید لحظات حال و آینده را از دست می‌دهید و چیزی در رابطه‌تان تغییر نمی‌کند. اولین گام برای بهبود روابطتان در حال و آینده این است که الگوی ارتباطی‌تان را وارسی کنید. به این پرسش‌ها پاسخ بدهید و جوابهایتان را باهم بررسی کنید. این پرسش و پاسخ نباید آمیخته با احساسات منفی باشد. در هنگام پاسخگویی به سوالات دنبال مقصر نگردید. همچنین نباید از اعتراف به اشتباهاتتان و تغییر مسیر بترسید. نیازی نیست که یکدفعه به همه این پرسشها پاسخ بدهید. با یک برنامه‌ریزی و توافق با همسرتان هر هفته به یکی از پرسش‌ها پاسخ بدهید. آنچه می‌خوانید نمونه‌ای از پرسش و راهکارهایی است که برای رسیدن به یک الگوی درست ارتباطی باید بررسی شوند. در اینجا برای سه هفته متوالی موضوعات پیشنهادی ارائه شده‌اند. شما می‌توانید با توجه به مشکلاتی که در رابطه زناشویی‌تان دارید این الگو را تعمیم بدهید. این نکته را در نظر داشته باشید که این سه الگو یک تمرین دونفره است. البته خودتان هم می‌توانید این تمرین‌ها را انجام بدهید اما برای اینکه بهتر نتیجه بگیرید از همسرتان بخواهید تا حتما با شما مشارکت کند. از الگوی غلط به الگوی درست برسید.

هفته اول

1- آیا شما رفتار تحقیرآمیزی در ارتباط با همسرتان دارید؟ با چه لحنی با همسرتان حرف می‌زنید. آیا همسرتان را ناخودآگاه مسخره می‌کنید و یا به حرف‌هایش بهایی نمی‌دهید؟ آیا گفته‌هایش را جدی می‌گیرید؟

این نوع رفتار معمولا به شکل ناخواسته‌ای اتفاق می‌افتد. در بیشتر مواقع شما نمی‌فهمید که رفتارتان چگونه است. یادتان باشد طعم شیرینی زودتر از تندی از بین می‌رود. شما باید تمرین کنید تا کنترل بیشتری بر رفتار و عملکردتان داشته باشید. کمی مهربانتر باشید و جملات صمیمیانه‌ بیشتری به کارببرید. حتی اگر با چیزی موافق نیست با لحن آرامتری بیانش کنید. طوریکه همسرتان احساس حقارت نکند. واکنش‌هایتان را کنترل کنید. اگر همسرتان طوری رفتار کرد که ناراحت شدید با روش‌های ملایم‌تری رفتارکنید.

آیا وقتی عصبانی هستید لحن و تن صدایتان به شدت تغییر می‌کند؟ آیا همیشه درحال نه گفتن به همسرتان هستید و یا نظراتتان در مقابل نظرات همسرتان قرار دارد؟ اگر فکر می‌کنید با این روش به رشد و ارتقای فکری و عاطفی خانواده کمک می‌کنید سخت در اشتباهید. شما فقط کاری می‌کنید که همسرتان احساس حماقت کند تا جایگاه قدرتمند خودتان را به رخ بکشید. اگر کاری برای بهبود رابطه عاشقانه‌تان نمی‌کنید لااقل مراقب حرمت یکدیگر باشید!

گفتگو کنید: آیا واقعا چنین مشکل آزاردهنده‌ای در رابطه شما وجود دارد؟ با همسرتان دراین باره صحبت کنید. هر دوی شما باید درباره لحن صحبت‌کردنتان تجدید نظر کنید. از همسرتان بخواهید تا بگوید چه چیزی در کلام شما ناراحتش می‌کند و بهتر است چه چیزهایی را درگفتارتان تغییر بدهید.

چه کنید: به توصیه‌های همسرتان گوش بدهید. از او بخواهید تا نشانتان بدهد که در رفتارتان تغییری ایجاد شده یا نه. اگر همسرتان نیز رفتارش را تغییر داد به او بفهمانید. با گفتن«دوستت دارم» او خواهد فهمید که تغییر کرده است.

کاربردهای عملی: برای اینکه موقعیت را بهتر درک کنید یک نمونه عملی را در نظر بگیرید. مثلا زمانی که با مسئله‌ای موافق نیستید و می‌گویید: «من می‌دونم تو چی می‌خوای بگی اما من مخالفم چون... » تلویحا به او می‌گویید «تو ممکنه درست بگی اما هنوزم نظر من بهتره چون... ». سعی کنید طوری حرف بزنید که همسرتان احساس کند حرف او به اندازه شما قابل ارزش و احترام است.

هفته دوم


2- آیا می‌خواهید همیشه حرف خودتان را ثابت کنید؟ آیا در مکالماتتان به دنبال رسیدن به انگیزه‌های پنهان هستید؟ هدف شما در رابطه زناشویی چیست؟

مسلما در یک رابطه سالم نباید به دنبال اثبات خودتان باشید و زرنگی کنید. در یک گفتگوی صمیمانه نباید به دنبال برنده یا بازنده باشید. وقتی که شما همه انرژیتان را دراین موضوع صرف می‌کنید که چگونه نظرات خودتان را تحمیل کنید و همسرتان را از گود خارج کنید مهمترین اصول برقراری ارتباط را زیرپا می‌گذارید. این رفتار نه تنها باعث می‌شود تا همسرتان از حرف زدن با شما پشیمان شود و در آینده شما را مخاطب گفته‌هایش قرار ندهد بلکه این شانس و فرصت را از شما می‌گیرد که درباره احساسات درونی و اعتقادات همسرتان چیزی بدانید. اگر در بحثها و گفتگوها خودتان را پیروز می‌بینید باید بدانید که این تنها یک پیروزی کاذب است زیرا در نهایت این شما هستید که همه چیز را می‌بازید. شما مهمترین عنصر مکالماتتان را از دست می‌دهید. شما همسرتان را ازخودتان دور می‌کنید.

گفتگو کنید: آیا احساس می‌کنید همسرتان در مکالماتش چیزی را از شما پنهان می‌کند؟ درباره این موضوع باهم صحبت کنید. از او بخواهید که روش ایده‌آل گفتگوی دو نفره را برای شما ترسیم کند. او از کدام برخورد شما ناراحت می‌شود. خود شما از چه چیزی ناراحت هستید؟ به او بگویید چگونه رفتاری را می‌پسندید.

چه کنید: به جای اینکه به دنبال به کرسی نشاندن حرفهایتان باشید، بفهمید همسرتان چه می‌خواهد بگوید. 15 دقیقه حرف نزنید و اجازه بدهید تا همسرتان هرآنچه که لازم است را درباره یک موضوع یا مسئله مطرح کند. حرفهایش را تایید یا رد نکنید. درمیان حرفهایش اظهار نظر نکنید. زمانی که حرفهایش راتمام کرد کمی حرفهایش را ارزیابی کنید و سپس نظرتان را بدون اینکه قصد اثبات و برتری داشته باشید بیان کنید. اگر احساس می‌کنید بعضی از نکات و یا جنبه‌های مسئله را نادیده گرفته است به او یادآوری کنید. بد نیست به جای اظهارنظر فوری کمی درباره آنچه شنیده‌اید فکر کنید. از همسرتان نیز بخواهید تا همین الگو را پیاده کند.

نمونه‌های عملی: همسرتان به خانه آمده است و کمی عصبی، بدخلق و یا افسرده به نظر می‌رسد. یک نوشیدنی آماده کنید و یا هرچیزی که باعث آرامشاش می‌شودرا فراهم کنید. سپس از او بخواهید تا با هم گفتگو کنید. گفتگو را به مسائل حاشیه‌ای نکشانید. شاید او نخواهد درباره علت ناراحتی‌اش حرف بزند. این مسئله را بپذیرید و درباره‌اش بحث‌های بی‌مورد نکنید. آنچه در این وضعیت لازم است اهمیت و ارزشی است که شما برای ناراحتی همسرتان قایل هستید. اگر او درباره مشکلش حرفی زد نگویید «من که می‌دونستم اینجوری می‌شه.»، «من بهت گفته بودم اینکارو نکن»،«تو همیشه اینجوری هستی». «من چرا باید عصبانیت تو رو تحمل کنم؟»

هفته سوم

3- آیا هنگام گفتگو با همسرتان ارتباط چشمی برقرار می‌کنید؟ برقراری این نوع ارتباط به همسرتان می‌فهماند که برای حرفها و نظراتش احترام قایل هستید و به خود شما کمک می‌کند تا حتی اگر با همسرتان موافق نیستید، محبت و علاقه‌تان به او کم نشود و احساس آرامش بیشتری داشته باشید.

اگر موقعی که همسرتان با شما حرف می‌زند به جای دیگری نگاه کنید، مشغول کار خودتان باشید، راه بروید و حواستان با چیز دیگری باشد به او می‌فهمانید که ارزشی برای حرفهایش قایل نیستید. همچنین اگر هیچ اظهارنظری درباره حرفهای همسرتان نکنید او از اینکه باشما وارد بحث شده است پشیمان می‌شود و یا شاید پشیمان شود. ارتباط چشمی و ارتباط‌هایی از این دست به تقویت رابطه شما کمک می‌کند. در غیر اینصورت شما نمی‌توانید به منافع یک رابطه دست پیدا کنید و فقط به‌راه خودتان که یک بیراهه است ادامه می‌دهید.

گفتگو کنید: آیا همسرتان هیچ تلاشی برای برقرای این نوع ارتباط با شما می‌کند؟ چرا؟ هرگز دربارهی آن صحبت کرده‌اید؟ در این موارد بیشتر با همسرتان گفتگو کنید. چه چیزی در رفتار و نگاهتان‌ او را آزار می‌دهد؟ آیا شما در چشم‌های همسرتان رگه‌هایی از خشم، تنفر، بی‌توجهی، تمسخر می‌بینید؟ از او بپرسید از زبان بدنتان چه می‌شنود؟ گفتگو درباره این مسائل به شما شناخت و درک بیشتری از احساسات همسرتان می‌دهد. این تنها راهی است که می‌توانید بفهمید که او چه تصویری از شما در ذهنش ساخته است؟

چه کنید؟ بیشتر تمرین کنید. هربار که وارد یک مکالمه دوستانه می‌شوید ذهنتان را متمرکز کنید و با همه هوش و حواستان درگفتگو شرکت کنید. برای برقراری ارتباط چشمی تلاش بیشتری کنید. اما سعی کنید نگاهتان را نیز کنترل کنید. طوری که مخالفت‌ها از چشمانتان آشکار نشوند. اگر همسرتان نیز دراین زمینه موفق شد از او قدردانی کنید تا متوجه ارزشی که شما برایش قائلید بشود.

راهکار عملی: زمانی که همسرتان درباره موضوعات روزمره و یا اخبار و شنیده‌هایش با شما هم‌کلام می‌شود گوش شنوایش باشید. سراغ کارهای شخصی خودتان نروید و یا خودتان را با بچه، کتاب و تلویزیون یا آشپزی و امور دیگر خانه مشغول نکنید. چند دقیقه نشستن کنار همسر و توجه به گفته‌هایش نه تنهاوقت زیادی از شما نمی‌گیرد بلکه حق طبیعی و خواسته قلبی اوست.

منبع: روزنامه اطلاعات

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha