دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۱ - ۱۲:۴۵
سلامت نیوز:از آنجایی كه زندگی اجتماعی مستلزم رعایت مواردی است كه هم حقوق دیگران و هم حقوق فرد در آن باید مورد توجه قرار گیرد مهارت نه گفتن یكی از لازمه‌های موفقیت فرد در زندگی شخصی و اجتماعی‌اش است.

- آیا نه گفتن یك مهارت است؟
- چگونه می‌توان این مهارت را یاد گرفت؟
اینها سوالاتی هستند كه شاید برای برخی افراد مطرح شده باشند. از آنجایی كه زندگی اجتماعی مستلزم رعایت مواردی است كه هم حقوق دیگران و هم حقوق فرد در آن باید مورد توجه قرار گیرد مهارت نه گفتن یكی از لازمه‌های موفقیت فرد در زندگی شخصی و اجتماعی‌اش است. هر فردی، برای خود عقاید، ایده‌ها و اهدافی دارد، شیوه‌ای زندگی را برای خود برگزیده است و لازم است در مواردی كه احساس كند این اهداف و ایده‌ها در برآورده شدن آنها با احتمال بروز مشكل روبه‌رو خواهد شد از مهارت‌های خاصی استفاده كند تا بتواند خود را در مسیر مناسبی كه برای خود انتخاب كرده نگه دارد. انسان اراده و اختیار و آگاهی دارد. بر اساس اراده خود می‌تواند تصمیماتی برای زندگی داشته باشد. این تصمیم‌ها موارد بسیار جزیی یا موارد بزرگ و پراهمیت را شامل می‌شود، آنچه كه به عنوان مانعی او را از عملی کردن تصمیمات خود باز دارد باید به نحوی از گذر مسیر او برداشته شود. برای چنین اقدامی قاطعیت، قدرت و به عبارتی مهارت‌هایی چون نه گفتن و... مورد نیاز است.

كودكان در حدود سنین چهار، پنج سالگی تمایل دارند استقلال بیشتری داشته باشند. در مقابل خواسته‌های دیگران مخالفت می‌كنند و به عبارتی لج‌بازی می‌كنند. این دوره سنی به سن نه گفتن معروف است. به‌طوری كه رفتار معكوس به نحوی در اكثر عملكردهای كودك دیده می‌شود و او به نحوی می‌خواهد برخلاف خواسته والدین خود عمل بكند. این ویژگی‌ها به‌طور طبیعی در این سنین آغاز می‌شوند و می‌توان گفت تمرینات اولیه‌ای برای پیدا كردن مهارت‌های مرتبط در سنین بزرگسالی هستند. مشابه این حالت را ما یك‌بار دیگر در دوره نوجوانی مشاهده می‌كنیم. در این دوره سنی نیز فرد به ویژه نسبت به خواسته‌های والدین فرد حالت عناد و منفی‌كاری به خود می‌گیرد و تلاش می‌كند بیشتر مطابق با خواسته‌ها و نظرات خود عمل كند. این كار روشی برای نشان دادن حس استقلال در نوجوان است. با وجود اینكه این دوره‌ها به عنوان دوره‌های اختصاصی نه گفتن معروفند، اما یادگیری نه گفتن در هر سنی امكان‌پذیر است.

انواع نه گفتن
اگر بخواهیم انواع مواردی كه ما در آنها ناچار به استفاده از این مهارت هستیم را دسته‌بندی كنیم، به دو طبقه كلی می‌رسیم؛ نه گفتن به خود و نه‌گفتن به دیگران.
نه گفتن به خود: هر فرد برای خود اهدافی در نظر می‌گیرد و بر این اساس تصمیماتی اتخاذ می‌كند. بر این اساس و برای عملی كردن تصمیمات خود لازم است با هر آنچه كه در ارتباط با خود و مانع عملی شدن تصمیمات او می‌شود، مبارزه كند. در چنین حالتی فرد باید به خواسته‌های خود نه بگوید تا بتواند به اهداف خود برسد. تصور كنید فردی را كه تصمیم گرفته است با اجرای یك رژیم غذایی مناسب مقداری از وزن خود را كاهش دهد. كاهش دادن وزن هدف اساسی اوست كه برای رسیدن به آن باید دست از برخی رفتارهای خوردن بردارد. مثلا از خوردن شیرینی‌جات دست بردارد. زمانی كه فرد در مقابل وسوسه خوردن یك تكه شیرینی خوشمزه مقاومت می‌كند، در واقع به خواسته‌های خود جواب نه می‌دهد. خواسته‌هایی كه با خواسته‌های اساسی‌تر او منافات دارد. به عنوان مثال دیگر، دانش‌آموزی را در نظر بگیرید كه قصد دارد نمرات بالایی در امتحان پایان سال به دست آورد. برنامه‌ریزی می‌كند و تصمیماتی می‌گیرد. طبعا در چنین برنامه‌ریزی زمان كمتری صرف تفریحات و غیره خواهد شد. زمانی كه فرد در مقابل وسوسه تماشای یك برنامه تلویزیونی مقاومت می‌كند، در واقع از مهارت خود برای نه گفتن به خود استفاده می‌كند.

نه گفتن به دیگران: زمانی كه خواسته‌های فرد و تمایلات فرد با خواسته‌های دیگران منافات پیدا می‌كند. در این حالت فردی كه تمایلات و خواسته‌های خود را ترجیح می‌دهد، ناچار است در مقابل خواسته‌های دیگران مقاومت كند. چگونه می‌تواند این كار را انجام دهد؟ تصور كنید دانش‌آموزی كه كتاب درسی خود را برای مطالعه خودش لازم دارد در مقابل درخواست دوستش كه كتاب او را شب امتحان به امانت می‌خواهد، چه عكس‌العملی باید داشته باشد. در چنین مواردی معمولا مهارت نه گفتن احساس می‌شود.

در چه مواردی نه می‌گوییم؟

آیا در همه موارد باید از این مهارت استفاده كرد؟ آیا باید همیشه در مقابل خواسته‌های دیگران مقاومت كرد و با جدیت جواب رد به آنها داد؟ مسلم است كه باید طبقه‌بندی مناسبی روی موارد و موضوعاتی كه نه گفتن در آنها لازم به نظر می‌رسد، داشته باشیم. زمانی كه قبول درخواست‌ها خطرات و مشكلات جدی برای فرد به همراه دارد لازم است فرد با قاطعیت رفتار كند. مثل درخواست فردی مبنی بر استفاده از سیگار.
اینها مواردی هستند كه نتایج وخیم و جدی برای فرد به بار می‌آورند و لازم است فرد، حتما مهارت لازم برای ابراز قاطعیت در این موارد را داشته باشد. در موارد دیگری چون امانت دادن كتاب به دوستی كه خودمان آن را نیاز داریم یا موارد مشابه دیگری می‌توان در ابتدا به دنبال راهكارهای دیگر بود و در صورت عدم وجود این راهكارها از این مهارت‌ها استفاده كرد.

منبع: روزنامه شرق

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha