همین همدلی و همكاری پزشكان فعال در محرومترین نقاط كشور بود كه ما را به جایی رساند كه اكنون در همه روستاهای كشور و دورافتادهترین نقاط، مردم براحتی به خدمات بهداشتی و درمانی دسترسی دارند. حال تصور كنید در این شرایط حقوق همین پزشك شاغل در بد آب و هواترین و محرومترین نقاط كشور گاه با تأخیرهایی 10 تا 19 ماهه پرداخت شود. آن وقت چه انگیزهای برای ادامه خدمت و در اصل تداوم اجرای برنامههای كلانی چون پزشك خانواده خواهد ماند. جدای از همه اینها سال گذشته بود كه به منظور ایجاد انگیزه در پزشكان و در اصل نگهداشت آنها در مناطق محروم مصوب شد تا ماهانه با توجه به سختی مناطق بین 2 تا 5/2 میلیون تومان علاوه بر حقوق ثابت و كارانه به این پزشكان اختصاص یابد، اما آنگونه كه شواهد نشان میدهد و به گفته بسیاری از همین پزشكان شاغل در مناطق محروم این حق نیز پرداخت نشده یا با تأخیرهای چندماهه و فقط حقوق دو یا سه ماه- مثلاً در طول یك سال- پرداخت شده است. در این میان اگرچه بیمارستانهای كشور و در اصل نظام بهداشت و درمان در دریافت مطالبات خود ازبیمهها با مشكلات فراوانی روبهرو هستند، اما نباید از این مهم غافل شد كه اگر حقوق دستهای از كادرهای درمانی به هر طریق ممكن تأمین نشود، بسیاری از برنامههای نظام سلامت كشور روی زمین میماند. هر چند در نهایت همه مطالبات پرداخت میشود، اما تأخیرهای 19 ماهه، نه فقط توان ادامه خدمت را از افراد میگیرد، بلكه موجب میشود سایر پزشكان هم از تجربه همكاران خود درس گرفته و دیگر حاضر به ارائه خدمت در مناطق محروم نباشند. این در شرایطی است كه اكنون دیگر نمیتوان نسبت به تأمین نیازهای درمانی مردم در روستاها و مناطق محروم كشور بیتوجه بود؛ چراكه با بالاتر رفتن سطح انتظارات مردم حتی در دورافتادهترین مناطق كشور هم نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی احساس میشود. اكنون كه برنامههای كلانی چون پزشك خانواده وارد فازهای اصلیتر اجرا میشود، شایسته است كه نظام سلامت كمی بیشتر به فكر تأمین نیاز آن گروه از پزشكانی باشد كه كلید اصلی اجرای چنین برنامههای بزرگی در كشور هستند تا در نهایت نظام بهداشت و درمان یكپارچه با پایههایی مستحكم به سمت كاهش درد و رنج ناشی از بیماری مردم
گام بردارد.
نظر شما