به گزارش سلامت نیوز به نقل از ملت ؛ نه تنها پدر و مادرها نگران پایان مدارس و شروع بیكاری بچهها هستند بلكه اپراتورهای مراكز امدادی مانند اورژانس و آتش نشانی نیز از این روزها واهمه د ارند چرا كه آغاز تعطیلات تابستانی بچهها برای آنها همراه است با افزایش مزاحمتهای تلفنی كه در كارشان اختلال جدی به وجود میآورد. 49درصد از 17 هزار تماسی كه با اورژانس برقرار میشود، مزاحمتی است و 98درصد از 5 هزار تماسی كه روزانه با آتشنشانی گرفته میشود، غیرمرتبط است.
اورژانس و آتش نشانی نگران تعطیلی مدارس
این آمار را مدیرروابط عمومی اورژانس پایتخت و رئیس مركز فرماندهی 125 اعلام كرده اند و هر دو متفق القولند كه بیشترین مزاحمتها از سوی نوجوانان و جوانان صورت میگیرد و به همین دلیل با آغاز فصل تعطیلی دانشآموزان نگران افزایش مزاحمتهایی هستند كه انرژی امدادرسانان را هدر داده و میتواند در ارایه خدماتشان اختلال ایجاد كند.
پیمان نیكبخت، رئیس مركز فرماندهی 125 با اشاره به اینكه بهطور متوسط روزانه پنج هزار تماس تلفنی در سامانه 125 ثبت میشود میگوید: این در حالی است كه در میان این پنجهزار تماس تنها دو درصد از تماسها عملیاتی میشود و 98 درصد از تماسهای تلفنی غیرمرتبط با فعالیتهای آتشنشانی است.
به گفته وی بسیاری از تماسها با این سامانه در قالب مشاوره است و تماسگیرنده حادثه یا آتشسوزی را اعلام نمیكند و خواهان ارایه توضیحات است. این درحالی است كه این سامانه تنها شماره فوریتی است و مشاورهای ارایه نمیكند و گاها نیز دیده میشود، افراد به صورت سهوی با مركز فوریتهای 125 تماس میگیرند.
نیكبخت با تاكید بر اینكه عمده تماسها با سامانه 125 مزاحمتی است، میگوید: میانگین سنی مزاحمان تلفنی سازمان آتشنشانی گروه سنی نوجوانان و جوانان هستند و ترافیك تماسهای تلفنی با سامانه 125 مقارن است با زمان تعطیلی مدارس، یعنی بیشتر تماسهای مزاحمان تلفنی از ساعت 17 كه عمدتا زمان تعطیلی مدارس است، تا ساعت 22 ثبت شده است.
حسن عباسی، مدیرروابط عمومی اورژانس پایتخت نیز در این زمینه میگوید: 49 درصد از كل تماسهای دریافتی مركز فوریتهای پزشكی 115 در سال گذشته را مزاحمان تلفنی به خود اختصاص دادهاند و میانگین سنی مزاحمان تلفنی 10 تا 20 سال تخمینزده شده است كه با تعطیلی مدارس، بیم افزایش مزاحمتهای تلفنی وجود دارد.
مزاحمان كارایی امدادگران را پایین میآورند
نیكبخت از جوانی میگوید كه سال گذشته
900 بار مزاحم ماموران آتش نشانی شده بود و خود سرانجام در میان كوهها
گرفتار و مجبور میشود اینبار با دلیلی واقعی با اورژانس تماس بگیرد.
مزاحمت چند صد باره این جوان یا مزاحمت چند هزار باره دیگری تنها یك معنی
دارد. اشغال بیمورد خطوط اطلاعرسانی برای امداد به حادثه دیدگان واقعی و
هدر دادن زمان و انرژی كه باید صرف نیازمندان امداد شود.
نیازمندانی كه شاید روزی كه دور نیست خود یكی از همین مزاحمان یا یكی از عزیزانشان باشد. رئیس مركز فرماندهی 125 در این مورد میگوید: برخی اوقات دیده شده است در پی وصول گزارشی كذب نیروهای عملیاتی كه شامل 15 آتشنشان میشوند از آشیانه خارج شدهاند در حالی كه ممكن است در زمانی كه آتشنشانان برای پوشش حادثهای دروغین از ایستگاه خارج میشوند
اتفاقی در محدوده حوزه استحفاظی آتشنشانی آن ایستگاه رخ دهد و از آنجایی كه آتشنشانان آن ایستگاه در پی گزارش دروغین از ایستگاه خارج شدهاند سازمان آتشنشانی مجبور شود برای پوشش حادثه رخ داده از آتشنشانان ایستگاههای دیگر استفاده كند كه این زمان حضور امدادگران در صحنه حادثه را افزایش میدهد.
عباسی، مدیرروابط عمومی اورژانس پایتخت نیز دقیقا از چنین شرایطی سخن میگوید: بسیار دیده شده، آمبولانس به همراه تیم درمانی به دلیل اعزام به گزارشی اشتباه از آشیانه خارج شده و در این هنگام حادثهای حقیقی رخ داده است كه برای پوشش این حادثه، مجبور شدهایم كه آمبولانسی دورتر از محل حادثه به محل اعزام كنیم كه این مسئله سبب افزایش زمان حضور تكنیسینهای اورژانس به محل حادثه شد.
مزاحمتهای تلفنی نوعی رفتار ناخودآگاه انتقامجویانه است
بیشترین گروه سنی مزاحمان را
نوجوانان و جوانان تشكیل میدهند. اما چرا؟ محمد مهدی رحمتی، جامعه شناس و
استاد دانشگاه گیلان این نوع رفتار را واكنشی قابل پیش بینی از سوی گروه و
قشری از مردم در برابر فشارهای وارده میداند. وی میگوید: بیشتر این
مزاحمتها از سوی نوجوانان و جوانان است چرا كه كودكان كه از این ماجرا
چیزی سر در نمیآورند و بزرگ ترها هم كه وقت و تمایلی به چنین رفتاری
ندارند. اما این گروه، یعنی نوجوانان و جوانان دارای انرژی متراكم بسیاری
هستند كه باید آن را به طریقی آزاد كنند.
وی تاكید میكند: در تمام جوامع مناسبتها و ساز و كارهایی برای تخلیه انرژی این قشر برنامهریزی میشود تا این انرژی به شكل صحیح و برنامهریزی شده به سمت انجام حركتهای مثبت هدایت شود. اما اگر در عرصههای رسمی جامعه مانند آموزش و پرورش برای تخلیه این انرژی هیچ برنامهریزی نشود و حتی به سركوب آن هم پرداخته شود نتیجه همین میشود كه میبینیم.
رحمتی میگوید: آموزش و پرورش بعد از خانواده دومین نهاد اجتماعی كردن افراد است و در برهههایی به دلیل داشتن شرایط ایجاد گروههای همسال و همتا حتی از خانواده هم موثرتر است و میتواند در شكلگیری شخصیت اجتماعی نوجوانان و جوانان نقشی جدیتر بازی كند، اگر بستر مناسبی برای سازماندهی و برنامهریزی برای به كارگیری این انرژی فراهم كند. این نهاد میتواند با ساماندهی این انرژی آن را به سمت فعالیتهای مثبتی مانند ورزش سوق دهد ولی به دلیل بیتوجهی كه به این امر میشود
شاهدیم نه تنها در آموزش و پرورش بلكه در عرصههای رسمی دیگری مانند صدا و سیما، مطبوعات، مساجد و... نیز در این زمینه زمان و بودجهای برای هدایت انرژی جوانان صرف نمیشود. وی تاكید میكند: این در حالی است كه این انرژیها میتواند با ساماندهی به شكلی سازنده نمایان شوند و در عرصههای مختلف موثر باشد ولی بیتوجهی به آن یا سركوب آنها مانند ساختن سدی در مقابل این انرژی آن را به سمت مجراهای دیگری كه غیر رسمی و غیر قابل كنترل است سوق می دهد.
این جامعه شناس میا فزاید: هنگامی كه این انرژی در مجاری غیررسمی و حتی زیرزمینی وارد شد میتواند بسیار خطرناك باشد چون هیچ نوع كنترلی روی آن صورت نمیگیرد و میتواند عواقب وخیمی به همراه داشته باشد. رحمتی ادامه میدهد: این قشر به دلیل اینكه تجربه و دانش بزرگترها را ندارند از بردباری كمتری برخوردارند و اگر در مقابل سركوب انرزیشان نتوانند مستقیم واكنش نشان دهند به سمت واكنشهای غیر مستقیم و رفتارهایی ناخودآگاه انتقام جویانه میروند.
وی رفتارهای وندالیستی (تخریب اموال عمومی) و سادیستی (دگرآزارانه) مانند همین مزاحمتهای تلفنی برای نهادهای امدادی را از این دست رفتارها طبقهبندی میكند كه بیشتر از هرچیز ناشی از بیتجربگی و نادانی درباره عواقب تاسف بار چنین رفتاری نشأت میگیرد. رحمتی در نهایت این نوع رفتارها را ناشی از ضعفها و كاستیهای موجود در برنامه ریزی و اجرای نهادهای مربوط به امور جوانان و نوجوانان عنوان میكند.
نظر شما