سه‌شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۶:۱۴

در کشورهای صنعتی نظیر کشورهای اروپایی استرس‌های محیط کار بر بیش از یک سوم کارگران اثر می‌گذارد. در بسیاری از کشورهای دنیا مشکلات ناشی از عدم بهداشت روانی در حال افزایش است بطوریکه از هر ۱۰کارگر یک نفر از مشکلاتی نظیر افسردگی، اضطراب، استرس‌های ناشی از خستگی و خشونت رنج می‌برد که در ‌‌نهایت ممکن است به بیکاری و بستری شدن فرد منجر شود.

سلامت نیوز :  در حقیقت عصر تکنولوژی جدید، افزایش خطرات فیزیکی و فشارهای اجتماعی فزاینده ناشی از صنعتی شدن، تهدیدی برای بهداشت روانی فرد در دوران کاری‌اش می‌باشد.
امروزه استرسهای روانی منجر به درجات مختلفی از اضطراب و هیجان درمحیط‌های کاری می‌شود. چنین استرسهایی به عنوان عامل اصلی گریز از کار و راندمان پائین کارگران شناخته شده‌اند. مطالعات مختلف ثابت کرده است که ۲۰ تا ۴۰ درصد کسانیکه با چنین مشکلاتی روبرو هستند به طور مداوم به پزشکان عمومی و یا کلینیک‌های تخصصی پزشکان طب کار مراجعه می‌کنند. اغلب، عدم آشفتگی در ذهن و روح و روان فرد را معادل با بهداشت روانی دانسته‌اند اما بهداشت روانی چیزی بیش از این تعریف می‌باشد. در واقع بهداشت روانی، سلامتی روانی و اجتماعی فرد مطابق با فرهنگ محیط و جامعه می‌باشد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از سینا ؛ بهداشت روانی یا فقدان آن، حالتی فراگیر است که در محیط‌های کاری و یا خارج از آن وجود دارد. با توجه به وجود استرس‌های مختلفی که سبب تهدید و به مخاطره افتادن بهداشت روانی فرد در محیط کار می‌گردد و با توجه به زمان زیادی که کارگر در محیط کار می‌گذراند توجه ویژه به مساله بهداشت روانی بسیار حائز اهمیت است. سرعت و فشار در قرن ۲۱ واژه‌هایی کلیدی می‌باشند. بسیاری از مردم و بویژه کارگران احساس می‌کنند که سوار بر یک نوع دستگاه ترد میل هستند و فرار از روی آن امکان پذیر نیست. همه چیز با سرعت و شدت در حال انجام است و هیچ فرصتی برای توقف فرد و لحظه‌ای تفکر در تنهایی وجود ندارد و به این ترتیب کاملا قابل درک است که این شکل زندگی و چنین فشارهایی سبب اضطراب و مشکلات فراوان روحی و جسمی برای فرد خواهد شد.
بهداشت روانی جوابگوی سوالات مشکلی از قبیل اینکه علت وجود انسان و جهان چیست می‌باشد. بهداشت روانی دارای سطوح مختلفی است از آسوده زندگی کردن فرد به تنهایی و در کنار دیگران تا رسیدن به تکامل از طریق خود‌شناسی. فرد قوی می‌تواند مشکلات را بدون اینکه باعث ناراحتی او شوند حل کند به علاوه در زمان مواجهه با مشکلات قادراست بدنبال کمک باشد. امروزه در کشور فیلیپین بسیاری از مشکلات روانی ناشناخته باقی مانده‌اند. خصوصا با رشد منفی اقتصاد بنظر می‌رسد برنامه‌های بهداشت روانی و شغلی به عنوان آخرین نیاز در فهرست نیازمندیهای کشور‌ها ثبت می‌شود. در ضمن ما نمی‌توانیم نسبت به ایجاد برنامه‌هایی با آینده نا‌مطمئن اجتماعی و اقتصادی بی‌تفاوت باشیم.
دستیابی به بهداشت روانی و شغلی نیازمند سطح پیشرفته‌ای از مدرنیسم است. این مساله با توجه به واقعیت‌های اقتصادی و اجتماعی کشور فیلیپین کاملا قابل توجه است.
یک کارگر معمولی به طور متوسط ۶۰ درصد از ساعات بیداری خود را در محل کار می‌گذارند. فاکتورهای استرس در محیط کار شامل تهدید اذیت و آزار، فشار جمعیت کاری، شرایط بد کاری، ناسازگاری بین افراد، ‌ خشونت، تبعیض، ترس از اخراج، ‌ مهم بودن شرایط کار، کار خیلی کم و کار خیلی زیاد و سهیم نبودن در تصمیم گیری‌ها می‌باشد. در مجموع فاکتورهای روانی اجتماعی عبارتند از: محیط فیزیکی کار، ماهیت خود شغل ،زمان کار، نقش کارگران ، تکنولوژی و صنایع جدید.

ممکن است این شرایط به تنهایی یا در مجموع، اثرات ویژه‌ای روی فرد داشته باشد و منجر به ایجاد مشکلات سلامتی فرد شود.در کشورهای در حال توسعه‌ای نظیر فیلیپین شعار «ارزش یک اونس پیشگیری معادل یک پوند درمان است» می‌تواند یک شعار راهنمایی کننده باشد. مطالعات نشانگر این مطلب است که بذر بیماری که توسط تکنولوژیهای جدید پاشیده شده در حال جوانه زدن است. مطالعاتی که بر روی شیفت‌های کاری انجام شده بیانگر این مساله است که شیفت‌های کاری مختلف سبب بوجود آمدن اختلالاتی در خواب و خواب آلودگی فرد در حین کار خواهد شد و سبب هجوم خستگی به علت فقدان استراحت می‌شود. کم بودن انگیزه و هراس از خطرات کار در شب ممکن است سبب ایجاد بیماری توهم در فرد شود و در ‌‌نهایت منجر به وخامت حال فرد چه از نظر جسمی و چه از نظر سلامت روانی شود.
دلیل دیگر نیاز به برنامه بهداشت روانی و شغلی این حقیقت است که نرخ بیکاری در حال حاضر حدود 6 درصد و نرخ افراد نیمه بیکار حدود ۱۶ درصد است. ادامه افزایش روند بیکاری نقش مهمی در افزایش فشارهای روحی روانی دارد. در حقیقت مطالعات بیانگر این مطلب است که وضعیت سلامت خانواده شخص بیکار در طول دوره بیکاری رو به وخامت می‌رود و مساله بیکاری نه تنها بر روی نان آور خانواده بلکه برروی همسر و فرزندان فرد هم اثر می‌گذارد. در کشور فیلیپین سیستم‌های حمایتی به عنوان یک عامل حفاظتی جهت کاستن از فشار برروی افراد مطرح است. اما این عامل تا چه اندازه و چه مدت موثر است؟
امروزه ما اطلاعات بسیار کمی از میزان توقف تولیدات در نتیجه استرسهای روانی کارگران داریم. این مساله برای محیط‌هایی که بیماری روانی بصورت فراگیر در می‌آید و یا در محیط‌هایی که مرگ و میر یا انواع معلولیت‌ها و ناتوانی‌ها در اثر تماس با مواد شیمیایی رخ می‌دهد صادق است. این مسائل سبب بوجود آمدن اضطراب شدید در کارگران و تردید آن‌ها برای بازگشت به کار خواهد شد. هر برنامه‌ای نیاز به امکانات مالی دارد اما خوشبختانه در ‌‌نهایت پزشکان جوان بندرت در این زمینه آموزش می‌بینند. با وجود افزایش تعداد روانپزشکانی که بطور خصوصی کار می‌کنند در محیط‌های کاری کمبود نیروی ماهر در زمینه بهداشت روانی همواره احساس می‌شود. مدیریت استرس یا شناسایی و گزارش مشکلات روانی اجتماعی و سرویسهای بهداشتی همواره آخرین مساله‌ای است که در این موسسات به آن اهمیت داده می‌شود. مشکل دیگر این واقعیت است که اغلب تاسیساتی که حدود ۵ کیلومتر تا نزدیک‌ترین بیمارستان فاصله دارند فاقد سرویسهای درمانی و پزشکی می‌باشند و مدیریت اغلب درگیر مساله درمان است تا مساله پیشگیری.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha