نیازمندیهای جراید را ورق بزنید، میبینید كه میتوانید حدود قیمت شیر مرغ تا جان آدمیزاد، برای فروش و رهن و اجاره به صورت نقد و اقساط با تسهیلات ویژه را به دست آورید. كار سختی نیست. حالا اگر صفحات اصلی روزنامهها را ورق بزنید در صفحه حوادث با قیمت ارزان جان آدمیزاد روبهرو میشوید.
كامران باقری، لنكرانی وزیر بهداشت وقت: كاهش آمارخودكشی و ثبت سالانه70هزار مورد سرطان (سه سال پیش – منبع: سلامتنیوز)
احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامی: آمار خودكشی در كشور دو برابر قتل است (دو سال پیش – منبع: سلامتنیوز)
احمد حاجبی، رییس اداره سلامت وزارت بهداشت: سازمان پزشكی قانونی آمار خودكشی را به وزارت بهداشت نمیدهد (223 روز پیش – منبع: خبرگزاری فارس)
هر روز 5/10 نفر در كشور خودكشی میكنند (25 مرداد 90 – منبع: روزنامه «شرق»)
آمار خودكشی در زنان بیش از مردان است (63 روز پیش – منبع: سایت «تابناك»)
همانقدر كه از این دست اظهارنظرها خوانده و شنیده میشود اخباری چون فردی – مردی، زنی – سیانور خورد و مُرد! یا قرص برنج خورد و مُرد! به وفور شنیده و خوانده میشود. خودكشی این روزها حسابی میسر است. انواع و اقسام هم دارد. آمار سازمان پزشكی قانونی در سال گذشته حكایت از آن دارد كه روزانه حدود 10نفر در ایران خودكشی میكنند و بررسیهای آماری نشان میدهد كه در یك سال، از هر صدهزار نفر حدود شش نفر خودكشی كردهاند. «احمد شجاعی»، رییس سازمان پزشكی قانونی كشور این آمار را در نشست خبری سال گذشتهاش حوالی مردادماه اعلام كرد. آمار خودكشی در ایران در شش ماه پایانی سال گذشته همچنان اعلام نشده اما آمار خودكشی در سه ماهه نخست سال گذشته نسبت به مدت مشابه سال قبل 4/9درصد افزایش داشت. در سه ماهه نخست سال گذشته 952 نفر در كشور خودكشی كردهاند كه از این میان 274 نفر زن و 678 نفر مرد بودهاند. حالا به آمار خودكشی در سالهای 88 و 89 توجه كنید؛ در سال 88، سههزار و 122 خودكشی و در سال 89، سههزار و 649 خودكشی گزارش شده است. خودكشی در سال 89 نسبت به سال 88 افزایش 17درصدی داشته است، 4/9درصد هم در سال 90، حالا محاسبه كنید افزایش آمار خودكشی را در سه ماه اول سال 91؟! به قول «فروید»، در خشم، آدمها آرزو دارند كسی را بكشند یا به عامل ناكامی آسیب برسانند و اگر نتوانند خودشان را میكشند. از سوی دیگر یكی از عواملی كه به خودكشی كمك میكند در دسترس بودن موادی است كه این امر را تسهیل میكند. به غیر از طناب در دسترسترین مواد برای خودكشی سیانور و قرص برنج است.
خیابان «ناصر خسرو» در مسیر شمال به جنوب
زمزمه دارو، دارو، چنان در هم میپیچد كه نمیدانی به سمت كدام صدا باید برگردی. كور عصاكشی برای اموات مردم دعا میكند. پیرمردی «چایی» داد میزند. زندگی در مفهوم خرید و فروش جاری است. اما كسی میتواند حدس بزند قرصی، گردی برای خودكشی در حال جابهجا شدن و دادوستد است؟ مرد میانسالی در حال نوشیدن چای است. به سراغش میروم و میگویم: «دنبال قرصی میگردم كه همه چیز را تمام كنم، سیانور، قرص برنج...» نشانی دیگری میدهد: «از آن آقا بپرس كه تیشرت سفید به تن دارد.» به سراغ مرد جوانی میروم...
- سلام! دنبال سیانور میگردم.
برای چه كاری؟
- برای خودم! میخوام خودكشی كنم! داری؟
نداریم!
- چیز دیگهای نداری؟
نیست، گیر نمیاد، اینجا سیانور اصل بهت نمیدن!
- چی میدن؟
آشغال!
- اون نشد، قرص برنج، نشد سم گراز...
سیانور میخوای باید 300هزار تومن بدی، نمیدی كه ...
- واسه چند گرم؟
یه ذرهاش، نیم گرم. 300 هزار بده...
- الان آنقدر پول ندارم، اگر بخوام پیدات كنم همینجا میتونم پیدات كنم؟
آره، بیا جلوی همین كبابی.
بازار قاچاق دارو چنین جوانانی را تا به حال به خود ندیده بود كه انگار شغل آبا و اجدادیشان شده باشد؛ به سراغ پسری جوانتر از فروشنده قبلی میروم...
- دنبال سیانور میگردم، داری؟
چند بهت قیمت دادن؟
- از 300 هزار تومن تا 100 هزار تومن
سیانور هم داریم.
- چند؟
چه مدلی میخوای؟ چقدر پول میخوای بدی؟
- معطلی نداشته باشه دیگه، درد نكشم.
واسه خودت میخوای؟
- نه واسه پشتسریم میخوام! واسه خودم میخوام دیگه!
یه قرص وكیوم شده گِرد ِ. اون هم باهات 120 هزار تومن حساب میكنم.
- كجاییه؟
پشتش چیزی ننوشته، اما خارجیه. ایرانیاش هم هست كپسول، مرگ موش قاطی میكنن باهاش...
- مطمئنه؟
آره، اون هم فقط یه نفر داره كه شیمیایی فروشِ.
- مغازهداره؟
آره، مطمئنه توی وكیومِ. اصل و تضمینی ِ. اما به یه شرط بهت میدم؛ دنبال دردسر نمیگردیم.
- چه دردسری؟
فردا خدایی نكرده یكی بیاد دنبال ما كه از اینجا و از من گرفتی.
- مگه میان؟
اون دیگه دست خداست. آدمیزاده دیگه میخوره وقت مردن ازش بپرسن چی خوردی، چی نخوردی، از كجا خریدی و گرفتی خلاصه بیان دنبال ما.
- نه، خیالت راحت. تنها زندگی میكنم... نمیدونستم قیمتها اینطوریه وگرنه دنبال طناب میگشتم.
چقدر میخوای پول بدی؟
- 30 هزار تومن
تا 70-60هزار تومن میتونم برات جور كنم
- یه دوری بزنم... میام پیشت
دوباره چشمم روشن شد به جوانی. همین كه میبیند با چند نفر در مسیر پیادهروی شمالی در حال گپ و گفت درباره سیانور و قرص برنج هستم به سراغم میآید.
قرصشو میخوای یا پودرشو؟
- قرص.
پودر كه بهتره، میریزی روی غذا میخوری یك، دو، سه... تموم.
- گرمی چند؟
50 هزار تومن. واسه چی میخوای؟
- برای خودم.
آخه چرا؟
- بگذریم...
بیا توی كوچه بهت بدم...
- نه گرون میگی...
این همه راه هست، چرا میخوای این كار رو بكنی؟ من نمیارم واست.
- تو نمیاری، بالاتر كه واسم میارن...
برو شیشه بكش، مغزت باز شه، بیخیال خودكشی شی!
نزدیك مسجد پیرمردی نشسته روی صندلی. به هر حال هرچه باشد دود از كنده بلند میشود كه شاید اگر دنبال اصل جنس سیانور بودم، مطمئن باشد. به سراغش میروم.
- از بالا آمار سیانور گرفتم قیمتهای پرت دادن، نفهمیدم چی باید بگیرم... سیانور اصلگیر نمیاد قربونت. كپسول خالی بر میدارن چیزهای دیگه میدن جای سیانور
- میكشه؟
نه! قرص برنج هست بهتره.
- چند؟
دونهای 30هزار تومن.
- میكشه؟
آره.
«امیل دوركیم» در اثر معروف خود به نام «خودكشی» آن را پدیدهای اجتماعی تعریف میكند و مینویسد: «خودكشی عبارت است از هرنوع مرگی كه نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم كردار منفی یا مثبت خود قربانی است كه باید چنان نتیجهای به بار آورد.» در ایران سالها طول كشید تا مسوولان در قبال آسیبهای اجتماعی از «انكار» دست بكشند. اما موضع «انكار» به اعلام نكردن آمار خودكشی بدل شده است. به گواه تحقیق جامعهشناسان، در ایران انگیزه خودكشی در گروههای ناموسی، اختلافات خانوادگی، تحصیل و ازدواج، شكست و ناامیدی، فقر و تنگدستی، بر ملا شدن حقایق و اسرار، استرسها و فشارهای لحظهای روحی و روانی، تنهایی، عشق و تمایلات شدید عاطفی و اعتیاد به موادمخدر و الكل، تقسیمبندی شده است. اینها همه مولفههای یك سوی تساوی است. در سوی دیگر انگار تنها چیزی كه ارزان شده است، جان آدمی است. مواد لازم برای خودكشی در تهران همیشه در دسترس است.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما