سلامت نیوز: بسیاری از متخصصین، اعتیاد را نوعی بیماری دانسته و عمده‌ترین دلایل گرایش افراد به مواد مخدر را نیازهای روانی می‌دانند، شناخت و بررسی عوامل گرایش و كسب راهكارهای مشاوره‌ای و روان شناختی جهت پیشگیری از ابتلاء افراد به مواد مخدر مهمترین اقدامی است كه باید یك خانواده انجام دهد. تحقیقات نشان دهندة آن است، افرادی كه به انواع مواد اعتیاد پیدا كرده‌اند، اكثراً اولین تجربه‌شان بصورت تفریحی در دورة جوانی بوده و از طریق افراد همسن و گروه همسالان مواد را بدست آورده‌اند. با توجه به اینكه مصرف مواد همیشه با افزایش آن همراه است، فرد مبتلا در ابتدای شروع با مقدار كم و حالت تفریح و سرگرمی شروع می‌كند، پس از گذشت زمان، مقدار كم اولیه كفاف شرایط بدنی و روحی او را نداشته و فرد مجبور است یا مقدار مصرف مواد را افزایش دهد و یا زمان مصرف روزانه خود را به چندین برابر روز اول برساند. در نتیجه وابستگی فرد به مواد بیشترشده و فرد به آن اعتیاد پیدا می‌كند.

دلایل گرایش افراد به مصرف مواد:

1-دوستان و گروه: وقتی نوجوان یا جوان دوستانی داشته‌باشد و یا واردگروهی می‌شود كه اعتیاد داشته باشند، برای اینكه در گروه مقبولیت بدست آورد، به مصرف مواد روی می‌آورد.

2- خانواده متلاشی شده: وقتی است كه فرد دارای خانواده از هم گسیخته باشد، مثل جدایی والدین از یكدیگر یا غیبت طولانی یكی از والدین به هر دلیل ممكن.

3- والدین وبستگان معتاد: یكی از والدین و یایكی از بستگان نزدیك اعتیاد داشته باشد، اثر نامطلوب خود را بر نوجوان و جوان می‌گذارد.

4- الگو پذیری: افراد معتادی كه در جامعه مقبولیت اجتماعی و مشهوری دارند و نوجوان او را به عنوان الگو پذیرفته است.

5-قابل دسترس بودن: زمانی كه این مواد به راحتی در دسترس افراد دركمترین زمان قرار میگیرد.

6- درمان بیماری‌های جسمی: زمانی است كه بعضی از افراد فكر می‌كنند مواد برای درمان بیماری‌های جسمی مفید است و آنها را درمان می‌كند. و از این مواد استفاده بی‌جا می‌كنند و معتاد می‌شوند.

7- تنهایی: وقتی كه افراد دور از خانواده زندگی می‌كنند، مثل رفتن به شهرهای دیگر برای كار و یا ادامه تحصیل و همچنین ممكن است بعضی از افراد در درون خانواده زندگی كنند ولی به جهت شرایط و مشكلاتی كه دارند و كمبود محبت و دلایل دیگر بشدت احساس تنهایی نمایند.

8- ورود به دنیای بزرگسالان: عده‌ای فكر می‌كنند، مصرف مواد یك نوع پاگذاشتن به دنیای بزرگسالان است و می‌خواهند خود را بزرگ ببینند و به دیگران نشان بدهند كه می‌توانند.

9- انزوا و گوشه‌گیری: زمانی كه افراد گوشه‌گیر و منزوی هستند و روابط خوبی با دوستان و فامیل و... ندارند، این زمینه‌ای برای درخود فرورفتن، احساس تنهایی، و بیماری و افسردگی می‌باشد كه در مراحل بعدی ممكن است فرد را به سوی اعتیاد بكشاند تا از این رنج گوشه‌گیری رهایی پیداكند.

10- عدم نظارت والدین: زمانی كه والدین بر روی رفتارهای فرزندانشان نظارت كافی ندارند كه فرزندشان كجا می‌رود، چه كار می‌كند وچگونه پول در می‌آورد و... همه اینها زمینه را فراهم می‌كند.

11- عدم تنبیه و یا نبود عامل بازدارنده: وقتی كه فرد احساس می‌كند با مصرف مواد مورد تنبیه والدین، اجتماع و... قرار نمی‌گیرد.

12- پذیرش درونی: افرادی كه آمادگی پذیرش رفتارهای پرخطر را دارند.

13- كمبود عزت نفس: افرادی كه عزت نفس آنان پایین است فكر می‌كنند كه كسی آنها را قبول ندارد و با مصرف مواد چیزی ندارند كه از دست بدهند.

14- تجربه اندوزی: بعضی از افراد می‌خواهند مصرف مواد را آزمایش و یا به نوعی تجربه نمایند كه چه اثری بر روی آنان خواهد گذاشت.

15- تفریح و سرگرمی: بعضی مصرف مواد را برای سرگرمی و تفریح انجام می‌دهند كه رفته رفته فرد به مصرف مواد، اعتیاد پیدا می‌كند و معتاد می‌شود.

16- خوشحالی و نشاط: بعضی‌ها فكر می‌كنند كه اگر مواد مصرف كنند به آنها سرخوشی و شادی می‌بخشد.

17- احساس شكست: كسانی كه در زمینه‌های مختلف شكست خورده و احساس شكست و نومیدی می‌كنند.

راهكارها و پیشنهادهای مشاوره‌ای برای والدین:

* ما والدین بهتر است بر دوستان و یا گروهی كه فرزندمان با آنها در ارتباط است نظارت داشته باشیم و مراقب باشیم كه چه كار می‌كنند و كجا می‌روند و سعی كنیم خانواده را به كانون مهر و محبت تبدیل كنیم تا فرزندانمان نیازهای خود را در درون خانواده پیدا كند و در صورت اعتیاد یكی از بستگان یا اقوام نزدیك مقبولیت او را نزد اعضای خانواده زیر سوال ببریم.و دوری از مصرف مواد را جزیی از ارزش‌های درونی و شخصیتی خانواده بدانیم، حتی اگر دیگران آن را مصرف كنند.

* امكانات و تسهیلات مناسب را برای فرزندانمان فراهم كنیم تا به ورزش و تفریح‌های سالم روی بیاورد. مثل رفتن به باشگاههای ورزشی و مراكز سالم تفریحی و همچنین مسؤلیت‌ها و نقش‌های متعدد اجتماعی را به او واگذار نماییم و از این طریق او را با دنیای بزرگسالی آشنا و واردش كنیم.

*به فرزندان خود یاد دهیم كه لحظات خوش و شادی زندگی با مصرف مواد بدست نمی‌آید، سعی كنیم با فعالیت‌های دیگر، سرزندگی در خانواده‌ و شور و هیجان اوقات خوشی را در درون خانواده ایجاد كنیم. و با كسانی كه مصرف مواد و یا سیگار را تبلیغ می‌كنند برخورد قاطعانه داشته‌باشیم و اگر یكی از افراد خانواده اعتیاد داشت برای نجات او تلاش كنیم و نزد متخصص ببریم و همگی به او كمك كنیم.

* نه گفتن(نه) مقدس را به فرزندانمان یاد دهیم تا بتوانند در مقابل خواسته نا بجای دیگران حتی با اصرار و پا فشاری ایشان از خود مقاومت نشان دهند و نه بگویند. و نجات پیدا كنند. و به طور مشخص و شفاف به فرزندانمان بگوییم كه چه رفتاری درشأن و منزلت اوست و خانواده چه انتظاری از او دارند، او را در برابر این آسیب‌ها آگاه و هوشیار كنیم. و در صورت امكان با والدین و دوستان فرزندانمان ارتباط نزدیك داشته و رفت و آمد كنیم.

* اگر فرزندانمان تقاضای ماندن در منزل دوستان ناشناخته و تازه آشنا شده را در وقت خواب داشت حتی‌المقدور با تقاضای او موافقت نكنیم و یا نظارت كافی بر اوضاع داشته باشیم.

و سعی كنیم فرزندانمان را تنبیه بدنی نكنیم بلكه از طریق راهنمایی و هدایت سعی در ترك عادات ناپسند او نماییم و همچنین برای سوالات مذهبی و اعتقادی فرزندمان جواب‌های قانع‌كننده پیداكنیم. و وقتی احساس كردیم در حل مشكلی پیشرفت لازم را نداریم در صدد كمك‌خواهی از متخصصان و مشاورین برآییم چرا كه:

«میل به كمك خواستن از دیگران نشانه قدرت و پختگی عقلانی آدمی است نه نشانه ضعف او»

منبع: روزنامه اطلاعات

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha