دلایل گرایش افراد به مصرف مواد:
1-دوستان و گروه: وقتی نوجوان یا جوان دوستانی داشتهباشد و یا واردگروهی میشود كه اعتیاد داشته باشند، برای اینكه در گروه مقبولیت بدست آورد، به مصرف مواد روی میآورد.
2- خانواده متلاشی شده: وقتی است كه فرد دارای خانواده از هم گسیخته باشد، مثل جدایی والدین از یكدیگر یا غیبت طولانی یكی از والدین به هر دلیل ممكن.
3- والدین وبستگان معتاد: یكی از والدین و یایكی از بستگان نزدیك اعتیاد داشته باشد، اثر نامطلوب خود را بر نوجوان و جوان میگذارد.
4- الگو پذیری: افراد معتادی كه در جامعه مقبولیت اجتماعی و مشهوری دارند و نوجوان او را به عنوان الگو پذیرفته است.
5-قابل دسترس بودن: زمانی كه این مواد به راحتی در دسترس افراد دركمترین زمان قرار میگیرد.
6- درمان بیماریهای جسمی: زمانی است كه بعضی از افراد فكر میكنند مواد برای درمان بیماریهای جسمی مفید است و آنها را درمان میكند. و از این مواد استفاده بیجا میكنند و معتاد میشوند.
7- تنهایی: وقتی كه افراد دور از خانواده زندگی میكنند، مثل رفتن به شهرهای دیگر برای كار و یا ادامه تحصیل و همچنین ممكن است بعضی از افراد در درون خانواده زندگی كنند ولی به جهت شرایط و مشكلاتی كه دارند و كمبود محبت و دلایل دیگر بشدت احساس تنهایی نمایند.
8- ورود به دنیای بزرگسالان: عدهای فكر میكنند، مصرف مواد یك نوع پاگذاشتن به دنیای بزرگسالان است و میخواهند خود را بزرگ ببینند و به دیگران نشان بدهند كه میتوانند.
9- انزوا و گوشهگیری: زمانی كه افراد گوشهگیر و منزوی هستند و روابط خوبی با دوستان و فامیل و... ندارند، این زمینهای برای درخود فرورفتن، احساس تنهایی، و بیماری و افسردگی میباشد كه در مراحل بعدی ممكن است فرد را به سوی اعتیاد بكشاند تا از این رنج گوشهگیری رهایی پیداكند.
10- عدم نظارت والدین: زمانی كه والدین بر روی رفتارهای فرزندانشان نظارت كافی ندارند كه فرزندشان كجا میرود، چه كار میكند وچگونه پول در میآورد و... همه اینها زمینه را فراهم میكند.
11- عدم تنبیه و یا نبود عامل بازدارنده: وقتی كه فرد احساس میكند با مصرف مواد مورد تنبیه والدین، اجتماع و... قرار نمیگیرد.
12- پذیرش درونی: افرادی كه آمادگی پذیرش رفتارهای پرخطر را دارند.
13- كمبود عزت نفس: افرادی كه عزت نفس آنان پایین است فكر میكنند كه كسی آنها را قبول ندارد و با مصرف مواد چیزی ندارند كه از دست بدهند.
14- تجربه اندوزی: بعضی از افراد میخواهند مصرف مواد را آزمایش و یا به نوعی تجربه نمایند كه چه اثری بر روی آنان خواهد گذاشت.
15- تفریح و سرگرمی: بعضی مصرف مواد را برای سرگرمی و تفریح انجام میدهند كه رفته رفته فرد به مصرف مواد، اعتیاد پیدا میكند و معتاد میشود.
16- خوشحالی و نشاط: بعضیها فكر میكنند كه اگر مواد مصرف كنند به آنها سرخوشی و شادی میبخشد.
17- احساس شكست: كسانی كه در زمینههای مختلف شكست خورده و احساس شكست و نومیدی میكنند.
راهكارها و پیشنهادهای مشاورهای برای والدین:
* ما والدین بهتر است بر دوستان و یا گروهی كه فرزندمان با آنها در ارتباط است نظارت داشته باشیم و مراقب باشیم كه چه كار میكنند و كجا میروند و سعی كنیم خانواده را به كانون مهر و محبت تبدیل كنیم تا فرزندانمان نیازهای خود را در درون خانواده پیدا كند و در صورت اعتیاد یكی از بستگان یا اقوام نزدیك مقبولیت او را نزد اعضای خانواده زیر سوال ببریم.و دوری از مصرف مواد را جزیی از ارزشهای درونی و شخصیتی خانواده بدانیم، حتی اگر دیگران آن را مصرف كنند.
* امكانات و تسهیلات مناسب را برای فرزندانمان فراهم كنیم تا به ورزش و تفریحهای سالم روی بیاورد. مثل رفتن به باشگاههای ورزشی و مراكز سالم تفریحی و همچنین مسؤلیتها و نقشهای متعدد اجتماعی را به او واگذار نماییم و از این طریق او را با دنیای بزرگسالی آشنا و واردش كنیم.
*به فرزندان خود یاد دهیم كه لحظات خوش و شادی زندگی با مصرف مواد بدست نمیآید، سعی كنیم با فعالیتهای دیگر، سرزندگی در خانواده و شور و هیجان اوقات خوشی را در درون خانواده ایجاد كنیم. و با كسانی كه مصرف مواد و یا سیگار را تبلیغ میكنند برخورد قاطعانه داشتهباشیم و اگر یكی از افراد خانواده اعتیاد داشت برای نجات او تلاش كنیم و نزد متخصص ببریم و همگی به او كمك كنیم.
* نه گفتن(نه) مقدس را به فرزندانمان یاد دهیم تا بتوانند در مقابل خواسته نا بجای دیگران حتی با اصرار و پا فشاری ایشان از خود مقاومت نشان دهند و نه بگویند. و نجات پیدا كنند. و به طور مشخص و شفاف به فرزندانمان بگوییم كه چه رفتاری درشأن و منزلت اوست و خانواده چه انتظاری از او دارند، او را در برابر این آسیبها آگاه و هوشیار كنیم. و در صورت امكان با والدین و دوستان فرزندانمان ارتباط نزدیك داشته و رفت و آمد كنیم.
* اگر فرزندانمان تقاضای ماندن در منزل دوستان ناشناخته و تازه آشنا شده را در وقت خواب داشت حتیالمقدور با تقاضای او موافقت نكنیم و یا نظارت كافی بر اوضاع داشته باشیم.
و سعی كنیم فرزندانمان را تنبیه بدنی نكنیم بلكه از طریق راهنمایی و هدایت سعی در ترك عادات ناپسند او نماییم و همچنین برای سوالات مذهبی و اعتقادی فرزندمان جوابهای قانعكننده پیداكنیم. و وقتی احساس كردیم در حل مشكلی پیشرفت لازم را نداریم در صدد كمكخواهی از متخصصان و مشاورین برآییم چرا كه:
«میل به كمك خواستن از دیگران نشانه قدرت و پختگی عقلانی آدمی است نه نشانه ضعف او»
منبع: روزنامه اطلاعات
نظر شما