جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۲:۱۹
سلامت نیوز: روسری مادر بی رحم، نفس پسربچه دو ساله را به دلیل شك پدر، برای همیشه قطع كرد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم آنلاین از پلیس آگاهی، در تاریخ 12/02/1391 مأموران کلانتری 119 مهرآباد جنوبی از طریق مرکز فوریت های پلیسی از وقوع یک فقره درگیری میان صاحب یک مغازه پروتئین فروشی و یک زن و شوهر جوان در خیابان قزوین ـ خیابان حکیم جرجانی قرار گرفتند.

با حضور مأموران کلانتری در محل و انجام تحقیقات مقدماتی ، زن جوان عنوان داشت که صاحب مغازه او را مورد چند سال پیش مورد آزار و اذیت قرار داده و همسرش پس از اطلاع از این موضوع ، به همراه وی به تهران آمده و با صاحب مغازه درگیر شده است.

با انتقال زن و شوهر جوان و همچنین صاحب مغازه پروتئین فروشی به کلانتری 119 مهرآباد جنوبی ، زن جوان به هویت «سارا.ن» (16 ساله) به مأموران عنوان داشت که در ساعت 24 مورخه 10 اردیبهشت 91 پسربچه دو ساله اش به هویت «امیر حسین.ش» را با روسری در منطقه حصارک به قتل رسانده است.
 
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمد» و به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران ، پرونده جهت رسیدگی تخصصی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

با انتقال زن و شوهر جوان به اداره دهم، سارا در اظهارات اولیه خود مدعی شد: دو سال و نیم گذشته به جهت اینکه وضعیت مالی ما خوب نبود ، به تهران آمدم تا از مغازه ها کمک بگیرم تا اینکه وارد یک مغازه شده و از او درخواست کمک کردم که صاحب مغازه به بهانه کمک کردن ، مرا مورد آزار و اذیت قرار داد تا اینکه پس از گذشت نزدیک به دوسال تصمیم گرفتم تا پسربچه خود را به قتل برسانم و برای همین او را با روسری خفه کردم.

با توجه به ادعاهای سارا در خصوص صاحب مغازه پروتئین فروشی، کارآگاهان اداره دهم به تحقیقات از صاحب مغازه پرداخته و او نیز در طول تحقیقات منکر هرگونه ارتباط و یا آشنایی خود با سارا شد و در اظهاراتش عنوان کرد: حدودا دو سال پیش ، زمانیکه این خانم به مغازه آمد ، تنها با هدف کمک کردن مقداری مواد پروتئینی به او دادم تا اینکه پس از مدتی این خانم بار دیگر به مغازه آمد و از من در خواست کمک مالی کرد که اینبار دیگر به او کمک نکردم و از او درخواست کردم تا دیگر به مغازه من مراجعه نکند و طی این مدت نیز هیچگونه ارتباطی مابین من و این خانم وجود  نداشته است.

شناسایی هویت جسد پسربچه دو ساله


با توجه به اعترافات سارا و همسرش به هویت «حبیب.ش» (31 ساله) در خصوص رها کردن جسد فرزندشان در منطقه حصارک کرج ، کارآگاهان اداره دهم ضمن انجام هماهنگی های لازم با پلیس آگاهی استان البرز در خصوص انجام تحقیقات به منظور بررسی صحت اظهارات متهمان (سارا و حبیب)، از سوی پلیس آگاهی استان البرز به اداره دهم اعلام شد که در ساعت یک بامداد مورخه 11/02/1391 جسد پسربچه ای حدودا دو ساله در منطقه حصارک کرج کشف شده است.

کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ، در ادامه رسیدگی به این پرونده به تحقیق از محل کار صاحب مغازه در خیابان جرجانی پرداخته و طی تحقیقات اطلاع پیدا کردند که صاحب مغازه پروتئین فروشی به «حسن اخلاق» در میان کسبه محل و همچنین همسایگان و اعضای خانواده معروف بوده و در میان کسبه و شهروندان نیز مورد اعتماد تمامی اهالی محل می باشد.

در ادامه تحقیقات و با توجه به وجود برخی اظهارات ضد و نقیض در میان اظهارات این زن و شوهر ، سارا به ناچار لب به اعتراف گشود و در اعترافات اولیه خود عنوان داشت که هیچگونه ارتباط و رابطه ای میان او و صاحب مغازه وجود نداشته و تنها تلاش داشته تا از این طریق، در مسیر تحقیقات پلیس انحراف ایجاد نماید.

سارا در ادامه اعترافات خود به کارآگاهان، افزود: همسرم با طرح این ادعا که امیرحسین هیچگونه شباهتی به آنها ندارد دائما با من درگیر می شد و عنوان می کرد که «امیرحسین»  پسر او نیست تا اینکه در پی ادامه همین اختلافات ، در مورخه 10/02/1391 و در حالیکه حبیب از خانه خارج شده بود ، ناگهان امیرحسین را که شروع به گریه کردن کرده بود در یک لحظه با روسری که به دور گردنش انداختم ، خفه کردم.

سارا در تشریح زمان حادثه به کارآگاهان گفت: شوهرم به من شک داشت و دائما عنوان می کرد که به او خیانت کرده ام و به همین بهانه دائما با من درگیر می شد تا اینکه در شب حادثه مجددا بر سر همین موضوع با یکدیگر درگیر شدیم و باز هم همان ادعای قبلی خود را مطرح کرد. در حدود ساعت 12:30 شب بود که شوهرم می خواست از خانه خارج شود ؛ نمی دانم بیرون رفته بود یا نه اما بچه هم داشت اذیت می کرد. نفهمیدم که چگونه روسری را دور گردنش پیچیدم ؛ فقط در یک لحظه دیدم که بچه سرد شده و نفس نمی کشد. وقتی که شوهرم به خانه آمد ، بچه را بردیم و در خیابان های اطراف خانه رها کردیم.

حبیب نیز در اعترافات خود در خصوص شب حادثه به کارآگاهان گفت: زمان حادثه من بیرون بودم ؛ وقتی برگشتم با جسد فرزندم روبرو شدم که همسرم گفت او را خفه کرده است ؛ می خواستم به پلیس زنگ بزنم که سارا تهدید کرد خودش را می کشد. وقتی از خانه بیرون آمدم تا پسرم را به بیمارستان برسانم متوجه شدم که دیگر خیلی دیر شده است ؛ باز هم می خواستم به کلانتری بروم که مجددا همسرم تهدید به خودکشی کرد و من هم چاره ای نداشتم جز اینکه بچه را کنار دیواری رها نمایم.

سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده  معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، در ادامه اعلام این خبر گفت: نظر به اعتراف صریح متهمان ، قرار بازداشت موقت برای هر دو متهم صادر و با توجه به وقوع جنایت در استان البرز ، به دستور بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران متهمان پرونده در اختیار پلیس آگاهی استان البرز قرار گرفته و هر دو متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی ، در تاریخ 14 اردیبهشت به پلیس آگاهی استان البرز انتقال داده شدند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha