یکشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۳:۰۵
سلامت نیوز: عروس خون‌بس كه به جای خون ریخته‌شده چندین مرد از دو قبیله به عقد جوانی درآمده‌ بود، به دلیل كشتن رقیب عشقی‌ و با اصرار خانواده‌اش به زودی قصاص می‌شود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق، این زن جوان كه برای پایان دادن به دعوای ده‌هاساله دو قبیله به عنوان عروس خون‌بس به خانه شوهرش رفته بود، متهم است در سال 85 در یكی از روستاهای اطراف لامرد شیراز دختر 16ساله‌ای را كه با همسرش رابطه داشت به قتل رساند و جسدش را آتش زد.

پلیس لامرد تابستان سال 85 در جریان قتل دختری نوجوان قرار گرفت كه جسدش در یك خانه به آتش كشیده شده‌ بود.

پلیس در بررسی‌ها متوجه شد مقتول دوست‌ مردی جوان و متاهل بود و این مرد زمان قتل در شهرستان دیگری حضور داشت اما همسرش مریم در خانه -محل جنایت- بود.

كارآگاهان همچنین متوجه شدند زمان به آتش كشیده‌شدن جسد در خانه مریم، این زن از منزل گریخته است بنابراین ظن ماموران نسبت به مریم برانگیخته شد و بعد از چندین هفته تحقیق توانستند متهم را كه به شهر دیگری فرار كرده بود بازداشت كنند.

این زن به قتل اعتراف كرد و گفت چون مقتول علاوه بر برقراری رابطه با شوهرش خواهر كوچكش را هم اغفال كرده بود او را كشت. مریم گفت: دو سال قبل عروس خون‌بس شدم. شوهرم را دوست نداشتم. مرد دیگری را می‌خواستم اما پدرم كه بزرگ قبیله بود به من گفت تو باید با پسری از قبیله مقابل ازدواج كنی تا این همه قتل كه اتفاق افتاده است تمام شود. در طول‌ سال‌های درازی كه قبیله ما با قبیله شوهرم دعوا داشت 22 نفر كشته شده بودند و پدرم برای پایان دادن به این درگیری من را به زور به قبیله دیگر فرستاد. با اینكه از شرایط راضی نبودم اما مجبور بودم زندگی كنم. تا اینكه متوجه شدم شوهرم با دختری رابطه دارد. شوهرم قبل از ازدواج من با آن دختر رابطه داشت و در واقع او هم مجبور شده بود با من ازدواج كند. با این حال تحمل می‌كردم و چیزی نمی‌گفتم. مدتی بعد فهمیدم مقتول كه رقیب عشقی من بود برای اینكه مرا اذیت كند خواهر كوچكم را با خود بیرون برده و شرایط را طوری فراهم كرده كه پسری به او تجاوز كند. او با این كارش می‌خواست خواهرم را نابود و من را بدنام كند. تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم. در جریان این درگیری‌ها مادرشوهرم حق را به پسرش داد و گفت طلاق من را می‌گیرد. این برای قبیله من سرشكستگی بود ضمن اینكه من تازه متوجه شده بودم باردار هستم و این موضوع خیلی ذهنم را مشغول كرده‌ بود.

متهم ادامه داد: تصمیم گرفتم از دختر نوجوان انتقام بگیرم. موضوع را با یكی از زنان خانواده شوهرم مطرح كردم و او گفت كسی را می‌شناسد كه به ما كمك می‌كند. قرار شد دختر نوجوان را به خانه من بكشانیم و در حین رابطه با مردی از او فیلم بگیریم و تهدیدش كنیم از زندگی من بیرون برود. قرار شد طلاهایم را بفروشم و به آن مرد بدهم. وقتی جلسه گذاشتیم و با هم صحبت كردیم آن مرد گفت پول نمی‌خواهد فقط می‌خواهد با من رابطه داشته باشد.
قبول كردم و با هم رابطه برقرار كردیم و بعد من گفتم حالا باید به وعده‌ات عمل كنی. او هم قبول كرد. من دختر نوجوان را به خانه كشاندم و در اتاق داشتم با او حرف می‌زدم كه جرو‌بحث بالا گرفت و من او را به سمت دیوار هل دادم. دخترك از حال رفت. بیرون اتاق مرد جوان و زن فامیل كه با من همدستی كرده بودند ایستاده بودند. گفتم چنین اتفاقی افتاده، آنها گفتند به ما ربطی ندارد. تهدیدشان كردم و گفتم همه چیز را به همه می‌گویم. در نهایت قبول كردند كار را تمام كنند. مرد جوان دستش را دور گردن دخترك انداخت و او را خفه كرد. قرار شد شب جسد را از خانه من بیرون ببرد. شوهرم شهرستان بود. وقتی آمد، گفتم باید خرید كند.
او را بیرون فرستادم و بعد خانه را آتش زدم. قصدم این بود كه جسد بسوزد و همه تصور كنند جسد من است خودم هم فرار كردم. مدت‌ها آواره بودم تا اینكه بازداشت شدم. ساعاتی بعد از اینكه مریم چنین اعترافی را به زبان آورد به ماموران گفت، می‌خواهد اعترافش را پس بگیرد و هرچه گفته دروغ است و او به تنهایی دختر نوجوان را كشته است. پرونده با اعتراف جدید به دادگاه رفت و مریم بعد باز هم تاكید كرد در قتل تنها بود و برای برداشتن رقیب عشقی از سر راه دخترك را كشته است. این زن با درخواست اولیای‌دم به قصاص محكوم شد و این حكم به تایید رسید.
در حالی‌كه به نظر می‌رسید خانواده مریم او را رها كرده‌اند، بعد از چند سال به طور ناگهانی برادر مریم در روز ملاقات زندانیان در زندان حاضر شد. زمانی كه مریم برای دیدن برادرش به سالن ملاقات رفت پسر جوان با بیرون آوردن كلتی به سمت مریم شلیك كرد و زن جوان بیهوش روی زمین افتاد.
بلافاصله جسم نیمه‌جان مریم به بیمارستان منتقل شد و بعد از انجام چندین ساعت عمل سخت این زن به طرز معجزه‌آسایی از مرگ نجات پیدا كرد. در همان روز خبر رسید برادر دیگر مریم هم به سمت مرد جوانی شلیك كرده و یك تیر به سرش زده و شش گلوله دیگر هم به قفسه سینه او شلیك كرده ‌است اما این مرد هم به طرز معجزه‌آسایی نجات یافت.

برادران مریم در بازجویی‌ها گفتند هم مرد جوان و هم مریم لایق مرگ هستند و باید كشته شوند. بررسی‌ها نشان داد مرد جوانی كه مورد اصابت گلوله برادر مریم قرار گرفته همان مردی است كه مریم در ابتدا اعتراف كرده بود با همكاری او دست به قتل زده ‌است. با این حال مرد جوان هیچ شكایتی از برادر مریم نكرد و گفت به طور كامل رضایت می‌دهد.

برادری هم كه به مریم شلیك كرده بود گفت خواهرش باید بمیرد و اجازه نمی‌دهد اولیای‌دم رضایت بدهند. مدتی بعد مریم باخبر شد مردی كه مدتی با او رابطه داشت زندانی شده ‌است. این مرد با ارسال نامه‌ای به زندان زنان عادل‌آباد از مریم خواست با او ازدواج كند و مریم که از شوهر اولش جدا شده بود، قبول كرد.

آنها در زندان به عقد هم درآمدند و این مرد كه به جرم قاچاق موادمخدر زندانی شده بود به مریم قول داد از اولیای‌دم رضایت بگیرد و او میلیون‌ها تومان به حساب مریم ریخت تا او با اولیای‌دم وارد مذاكره شود اما اولیای‌دم اعلام كردند خانواده مریم از آنها خواسته‌اند رضایت ندهند. هرچند مریم نامه‌ای نوشت و اعلام كرد خانواده مرد جوان از او خواسته بودند سكوت كند و قول داده بودند كمكش كنند به همین دلیل هم او اعتراف كرد به تنهایی دست به قتل زده است و خواستار نقض حكم قصاصش شد.

او گفت در اداره آگاهی سقط جنین كرده است و بازجویی‌هایی كه از او انجام شده قانونی نبوده با این حال رای صادره مرحله استیذان را پشت سر گذاشت و قرار است مریم صبح‌روز چهارشنبه با اصرار خانواده‌اش پای چوبه‌ دار برود.

منبع: روزنامه شرق

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha