سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۳:۵۵
سلامت نیوز: دانشجویی كه هم‌خانه‌اش را با ضربات چاقو به قتل رسانده ‌است، ادعا كرد مقتول او را معتاد كرده‌ بود و به همین دلیل از وی نفرت داشت. به گزارش خبرنگار ما، این مرد كه دیروز در شعبه 113 دادگاه كیفری ‌استان تهران محاكمه شد، متهم است یك سال قبل هم‌خانه‌اش را كه دانشجوی رشته داروسازی بود، به قتل رسانده‌ است. یك سال قبل ماموران باخبر شدند جوانی به نام آیدین با وارد آمدن ضربات چاقو به سینه‌اش در خانه‌اش كشته شده است. پلیس جسد را به پزشكی قانونی منتقل كرد و همسایه‌های آیدین را مورد بازجویی قرار داد، آنها گفتند آیدین با جوان دیگری به نام عباس هم‌خانه بود. دقایقی بعد عباس در محل قتل بازداشت شد. این مرد اتهام كشتن دوستش را پذیرفت و گفت از ترس این كار را كرده ‌است. او بعد از انجام بازجویی‌ها و تكمیل تحقیقات و صدور كیفرخواست برای محاكمه به شعبه 113 دادگاه كیفری ‌استان تهران فرستاده شد.

روز گذشته بعد از اینكه نماینده دادستان تهران كیفرخواست را خواند، اولیای‌دم متهم در جایگاه حاضر شدند و درخواست صدور حكم قصاص كردند.

سپس متهم به دفاع از خودش پرداخت. او اتهام قتل را قبول كرد و گفت: چند سال قبل با آیدین هم‌خانه شدم. او دانشجوی داروسازی بود و من دانشجوی مهندسی ساختمان. هر دو درس می‌خواندیم و كار می‌كردیم. آیدین در یك داروخانه كار می‌كرد. یك روز پودری به خانه آورد و گفت این پودر خیلی خوب است و خاصیتش زیاد است و اگر آن را استفاده كنیم، می‌توانیم بهتر درس بخوانیم. خیلی از این پودر تعریف می‌كرد. با هم آن را استفاده كردیم. من تا آن موقع نمی‌دانستم این پودر چیست و وقتی كه می‌كشیدم واقعا احساس می‌كردم بهتر می‌توانم درس‌هایم را بخوانم.
متهم ادامه‌ داد: اوایل خیلی كمتر از این پودر استفاده می‌كردیم اما بعد از مدتی مصرف‌مان زیاد شد. من آنچنان معتاد شدم كه دیگر نتوانستم از آن پودر دل بكنم و بعد متوجه شدم پودری كه در این مدت آیدین به من می‌داد ماده مخدر شیشه ‌است. از اینكه معتاد شده‌ بودم خیلی ناراحت بودم و نمی‌خواستم به این روند ادامه دهم. بنابراین تصمیم گرفتم اعتیادم را ترك كنم. فكر می‌كردم اگر ازدواج كنم همه چیز درست شده و مسوولیت زندگی باعث می‌شود اعتیادم را كنار بگذارم. دختری را انتخاب كردم و با هم ازدواج كردیم. مدتی بعد خانواده همسرم متوجه شدند من اعتیاد دارم و از دخترشان خواستند از من جدا شود و همسرم هم قبول كرد. هنوز یك‌سال از زندگی مشترك‌مان نگذشته بود كه از هم جدا شدیم. با اینكه از آیدین متنفر بودم اما دوباره به خانه مشترك‌مان برگشتم چون جایی نداشتم، ضمن اینكه اجاره‌نامه آن خانه هنوز به نام من بود. از وقتی پیش آیدین برگشته بودم، دوباره اعتیادم شدید شده ‌بود. ضمن اینكه به او بدبین هم شده بودم. فكر می‌كردم كسی هست كه علیه من با آیدین حرف می‌زند و آیدین هم حرف‌های او را باور می‌كند.

متهم گفت: نزد دكتر رفتم تا اعتیادم را ترك كنم. به من گفت دیگر نباید با كسی كه تو را معتاد كرده در تماس باشی. به خانه برگشتم و مدتی بعد متوجه شدم آیدین آلبوم خانوادگی من را برداشته و آن را نگاه می‌كند. او می‌خواست از همه چیز زندگی من مطلع شود. از طرفی كسی هم بود كه درباره من به او اطلاعات می‌داد. تا اینكه شب حادثه برق واحد ما قطع شد چاقویی برداشتم به حیاط رفتم تا اگر فیوز پریده بود، آن را با چاقو وصل كنم. در راه آیدین را دیدم فكر كردم او می‌خواهد به من حمله كند با چاقو یك ضربه به او زدم. بعد هم رفتم دست‌هایم را شستم و چاقو را هم سرجایش گذاشتم. متهم در پاسخ به این سوال كه چرا ابتدا مدعی شده بود چون مقتول اسرار زندگی او را به همسرش گفته ‌بود او را به قتل رساند، گفت: او آلبوم خانوادگی من را برداشته بود و نگاه می‌كرد. من خیلی عصبانی شدم اما آن شب فكر می‌كردم او می‌خواهد من را بكشد. او همچنین در پاسخ به این سوال كه مدعی است یك ضربه چاقو زد، اما مقتول با دو ضربه چاقو به قتل رسیده‌ است، گفت: تا جایی كه یادم می‌آید من یك ضربه زدم و فكر می‌كنم حرفی كه حالا می‌زنم به واقعیت نزدیك‌تر است. سپس قاضی دادگاه درباره این ادعا كه مقتول با كسی ارتباط داشت و اطلاعات زندگی شخصی عباس را به او می‌داد، گفت: بازپرسی در این خصوص تحقیق كرده اما كسی شناسایی نشده‌ است. متهم سپس گفت فكر می‌كنم دچار توهم شده بودم.
بنا بر این گزارش بعد از پایان جلسه محاكمه هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شد.

منبع:روزنامه شرق

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha