دوشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۴:۳۹
کد خبر: 48512

این توفان‌های غبار که در چند سال اخیر مشاهده می‌شوند قبلاً سابقه نداشته و کاملاً جدید می‌باشند که به عنوان ریزگرد عربی هم از آن نام برده می‌شود.

سلامت نیوز : این توفان‌های غبار که در چند سال اخیر مشاهده می‌شوند قبلاً سابقه نداشته و کاملاً جدید می‌باشند که به عنوان ریزگرد عربی هم از آن نام برده می‌شود .حرکت هوای گرم و بعضاً مرطوب از سمت عراق روی هوای سرد و خنک فلات‌ ایران به شکل گیری جبهه‌های فعال جوی می‌انجامد که به بارش‌های مناسب روی این نواحی می‌انجامد.رودخانه‌ها و بویژه رود عظیم و اصلی منطقه یعنی فرات دیگر طغیان نمی‌کنند و به رودخانه‌هایی آرام با دبی کم و بیش یکنواختی تبدیل شده‌اند .سیاست‌های ناهماهنگ منطقه‌ای در مدیریت آب با نادیده گرفتن تعادل موجود بین آب و هوا و خاک و حتی انسان سبب به هم خوردن تعادلی در زیست بوم منطقه شده است .طبیعتاً در شرایط تعادل نظام طبیعت خود نوسان خشکسالی‌ها را مدیریت می‌کرد اما مدیریت انسان در حال حاضر امکان این بازآفرینی نقش هوشمند طبیعت را کاهش داده است .غبارهای عراقی از اواخر فروردین تا مرداد منطقه ما را به شکل بحرانی تهدید می‌کنند. در پائیز و زمستان هم امکان بروز دارند اما به‌دلیل سرعت زیاد باد دارای دوام و غلظت زیادی نمی‌گردند
عامل جدید در این میان تخریب عرصه وسیعی از خاک عراق از خاک پایدار به عناصر شکسته شده و سبک و نرم است .در خصوص این غبار برای کاهش آن اقدام کنترلی در داخل کشور نمی‌توان انجام داد و اقدامات داخلی منحصر می‌گردد .کسانی که از مالچ پاشی در داخل کشور دم می‌زنند معضل را مسلماً نشناخته‌اند .

 به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران ؛ حافظه مردم در غرب و جنوب غرب ایران گواه بر جدید بودن و غیر عادی بودن این معضل است. بیشتر صحرای بزرگ نوار شمالی آفریقا، اردن و عربستان و عمان و امارات هم تولید کننده فعال غبارند اما نکته در این است که ما در غرب و جنوب‌غرب کشور تحت تأثیر غبارهای عراقی قرار داریم. اوایل اردیبهشت‌ماه سال‌جاری مجدداً شرایط جوی مناسب برای طغیان توفانی غبار در کشور همسایه عراق فراهم آمد که روز جمعه به غرب و جنوب غرب کشور نفوذ نمود و بر اساس گزارش رسانه‌ها تراکم ذرات جامد معلق در جو منطقه وسیعی از کشور از جنوب آذربایجان غربی تا خوزستان بسیار بیشتر از استاندارد محیط زیست افزایش یافت و نیز دید افقی در استان‌های کردستان، کرمانشاه، ایلام و خوزستان ساعت‌ها به حدود 500 و حتی کمتر از 500 متر افت كرد. شرایط بحرانی خوشبختانه به‌دلیل سرعت قابل ملاحظه باد دوام زیادی نیاورد. اما بار دیگر میلیون‌ها نفر از هموطنان ساکن در این نواحی طعم تلخ این شرایط ناخوشایند جوی را چشیدند. این توفان‌های غبار که در چند سال اخیر مشاهده می‌شوند قبلاً سابقه نداشته و کاملاً جدید می‌باشند که به عنوان ریزگرد عربی هم از آن نام برده می‌شود. به‌نظر این موضوع باید به‌نام غبار عراقی نامگذاری گردد. هرچند نامگذاری یک پدیده جوی به نام زبان یا نژاد غلط است اما بر اساس منشأ جغرافیایی امری مرسوم است. مانند پرفشار سیبریایی یا کم فشار فصلی فلات ایران. شرایط مناسب جوی برای طغیان غبارهای نوع جدید یا عراقی با توجه به تجربه چند سال اخیر از طرف کارشناس‌های هواشناسی بخوبی شناسایی شده است و عبارتند از:
1- شکل گیری یک چرخش سیکلونی یا چرخند در سطح زمین در نیمه شمالی و غربی عراق.
2- شکل گیری ناوه کم ارتفاع سطوح فوقانی که در واقع همان ادامه چرخند زمینی در لایه‌های فوقانی جو است.
3- شکل گیری رودباد تراز فوقانی جو. (جت استریم یا رودباد میدان وزش بادهای بسیار شدید غرب به شرق سطوح فوقانی است که حداقل تندی باد در آن 30 متر بر ثانیه یا 108 کیلومتر در ساعت است)
4- ریزش هوای سرد یا خنک به نیمه شمالی و شمال غربی عراق
سامانه جوی چرخندی فوق الذکر دارای چند ویژگی است: الف – باد در داخل این چرخند مخالف عقربه ساعت می‌چرخد. ب – باد عمدتاً به سمت داخل ناحیه جغرافیایی تحت سیطره چرخند می‌وزد. ج- در داخل این سامانه جوی همگرایی جرمی هوا ایجاد می‌شود و درنتیجه به‌صورت گسترده‌ای ناچار به صعود می‌گردد. هـ -گستره افقی چرخند ممکن است نصف یا حتی کل مساحت کشوری مانند عراق را در بر بگیرد. و- گسترش عمودی چرخند نیز معمولاً از پنج تا 10 کیلومتر است. چرخند در واقع تنوره گسترده‌ای است از هوا از سطح زمین به سمت سطوح فوقانی که در مقیاس صدها کیلومتر شکل می‌گیرد. (مقیاس سینوپتیکی)
شرایط فوق الذکر شرایط مطلوب برای بارندگی و تشکیل ابر است اما جریانات واقع بر روی عراق معمولاً خشک اند و بنابراین جهت چرخش رو به بالای هوا در داخل چرخند بر روی کشور عراق محدود است و معمولاً ماحصل بارشی اندکی دارد به همین دلیل است که بارش سالانه برخی از شهرهای مرکزی و جنوبی عراق در مقایسه با فلات ایران بسیار کمتر است. مثلاً بارش سالانه بغداد 8/122 و کربلا 9/92 و عماره 4/177 و نصیریه 7/127 میلیمتر است (منبع سازمان جهانی هواشناسی) اما در لبه غربی فلات ایران بارش‌ها به‌صورت قابل ملاحظه‌ای افزایش می‌یابد. بطور مثال بارش سالانه مریوان 990، سنندج 490، ایلام 616، اسلام آباد غرب 483 و کرمانشاه 478 میلیمتر است. بنابراین سامانه‌های چرخشی بر روی نواحی غربی، مرکزی و جنوبی عراق عمدتاً به‌صورت وزش باد و صعود هوای خشک و البته بارش‌های نه چندان زیاد عمل می‌نماید. اما بین النهرین که گهواره تمدن بشر به حساب می‌آید چگونه در این بستر خشک شکوفا شده و حتی دارای موقعیت ویژه آب و هوایی و خاک برای تولیدات کشاورزی و دامداری بوده است. پاسخ این سؤال در وجود رودهای دجله و فرات نهفته است. نواحی جلگه‌ای عراق از غرب به‌وسیله فلات ایران و سپس برآمدگی منطقه‌ای زاگرس و از شمال به‌وسیله فلات آناتولی محصور می‌گردد. حرکت هوای گرم و بعضاً مرطوب از سمت عراق بر روی هوای سرد و خنک این فلات‌ها به شکل گیری جبهه‌های فعال جوی می‌انجامد که به بارش‌های مناسب بر روی این نواحی می‌انجامد. ماحصل این بارش‌ها شکل گیری شبکه خارق العاده رودخانه‌های بزرگ کرخه، کارون، دجله و فرات با هزاران شاخه‌ فرعی خود در حوضه آبریزخلیج فارس و دهها رودخانه کوچک و بزرگ دیگر در حوضه‌های دیگر منطقه مانند ارومیه و خزر است.
این تعادلی است که در عمر بلند مدت مناطق ایجاد شده است. ایجاد باتلاق‌ها، هورها، دریاچه‌ها و نیزارها ومانداب‌های وسیع در بین النهرین حاصل این تعادل بوده است. رودخانه‌های دجله و فرات طی طغیان‌های زمستانه و بهاره خود دهها و بلکه صدها هزار کیلومتر مربع از خاک عراق را در گستره جلگه آن از آب می‌پوشاند. عمق این آبها غالباً زیاد نبود و مایه نوعی از زندگی را برای بومیان عرب منطقه فراهم می‌آورد که در این آب‌ها کشاورزی، دامداری و حتی ماهیگیری و شکار می‌کردند. اما مشکل ما این است که این باتلاق‌ها و مرداب‌ها امروزه خشک شده‌اند. چرا؟ جواب ساده است. رودخانه‌ها و بویژه رود عظیم و اصلی منطقه یعنی فرات دیگر طغیان نمی‌کنند و به رودخانه‌هایی آرام با دبی کم و بیش یکنواختی تبدیل شده‌اند. همچنین بخش عمده‌ای از مرکز و جنوب عراق به‌وسیله حکومت قبلی عراق کانال کشی و زهکشی شده و عملاً امکان ماندگاری این نواحی مرطوب در عراق از بین رفته است. بنابراین سیاست‌های ناهماهنگ منطقه‌ای در مدیریت آب با نادیده گرفتن تعادل موجود بین آب و هوا و خاک و حتی انسان سبب به هم خوردن تعادلی در زیست بوم منطقه شده است که امروزه یکی از عوارض آن یعنی فوران و طغیان توفانی غبار برای ما در فاصله چند صد کیلومتری این عارضه بدخیم محیطی به مشکلی جدی تبدیل شده است. باید برای ایجاد اراده قوی جهت حل این معضل عمق فاجعه را دید.
سؤالی که در اینجا معمولاً طرح می‌گردد نقش تغییرات اقلیم و بویژه خشکسالی‌های یک دهه اخیر در بروز غبار است. اولاً جهش طغیانی غبار از سال 2005 شروع شده و مرتب رو به افزایش است. در 10 سال اخیر منطقه شاهد دو موج خشکسالی بوده است. سال زراعی 1377 تا 1378 و سال زراعی 1386 تا 1387 اوج این خشکسالی‌ها ثبت شده است.
و بنابراین غبار قبل از خشکسالی‌های دهه اخیر شروع شد و علیرغم نوسان بارش‌ها بطور روز افزونی ادامه دارد. طبیعتاً در شرایط تعادل نظام طبیعت خود نوسان خشکسالی‌ها را مدیریت می‌کرد. اما مدیریت انسان در حال حاضر امکان این بازآفرینی نقش هوشمند طبیعت را کاهش داده است.
شواهد آماری در مورد سونامی فوران غبار
حافظه مردم در غرب و جنوب غرب ایران گواه بر جدید بودن و غیر عادی بودن این معضل است. آمار گویای جهشی غیر عادی در وقوع غبار در غرب کشور است. به‌عنوان نمونه به این آمار در خصوص شهر سنندج توجه فرمایید: میانگین تعداد روزهای همراه با غبار برای دوره 1960 تا 2005 در شهر سنندج برابر است با 6/15 روز یعنی تا این تاریخ بطور میانگین فقط چهار در صد روزهای سال همراه با غبار بوده است اما میانگین تعداد روزهای همراه با غبار از 2005 تا 2010 در سنندج برابر است با 130 روز یعنی بیش از سی و پنج درصد روزهای سال؛ بنابراین از 2005 تا 2010 تعداد روزهای همراه با غبار در سنندج نسبت به 45 سال قبل از آن 3/8 برابر (830 درصد) شده است و این نه یک تغییر اقلیمی بلکه یک فروپاشی ساختاری جوی است زیرا تغییرات اقلیمی ماهیتاً تدریجی و بطئی‌اند. به‌دلیل فراگیر بودن غبار در غرب و جنوبغرب کشور آمار فوق را کم و بیش می‌توان بر همه منطقه بسط داد.
برای رفع این معضل چه باید کرد؟
به‌قول معلمین پنجاه درصد حل مسئله فهم مسئله است و در مورد این معضل هم اگر قبول کنیم منشأ گرد و خاک وارده به ایران عمدتاً خارجی است در این صورت کمی به راه حل نزدیک شده‌ایم. باید دو طرح عملیاتی داشت. آنچه در داخل برای کاهش اثرات مخرب غبار انجام داد و اقدامات برون مرزی در زمینه منشأ برون مرزی غبار‌های جدید شواهد تردید ناپذیری وجود دارد. از جمله نقشه‌های وضع هوا و تصاویر ماهواره ای که از طریق سامانه اینترنت در دسترس همگان قرار دارد. حتی فوران غبار را می‌توان کم وبیش پیش بینی نمود چون بر اساس الگوهای شناخته شده هواشناسی می‌توان شکل گیری شرایط مناسب برای تشکیل غبار و نیز امکان انتقال آن به یکی از صفحات غرب کشور را برآورد نمود. تصاویر پی در پی ماهواره‌ای و شواهد دیدبانی هواشناسی نیز بلافاصله نحوه شکل‌گیری و آهنگ گسترش آن‌را نشان می‌دهد.
درهمه توفان‌های قبلی تصاویر موجود بیانگر شکل‌گیری کل و یا بیش از 90 درصد آن از مناطق مرکزی و غربی عراق است. دقت شود که نقاط غبار خیز در منطقه زیاد است. بیشتر صحرای بزرگ نوار شمالی آفریقا، اردن و عربستان و عمان و امارات هم تولید کننده فعال غبارند اما نکته در این است که ما در غرب و جنوب‌غرب کشور تحت تأثیر غبارهای عراقی قرار داریم. تفاوت غبارهای عراقی با غبارهای شمال آفریقا و عربستان سعودی و اردن در آن است که اولاً این غبارها قبل از 2005 روی عراق شکل نمی‌گرفتند اما غبار‌های غیرعراقی همواره وجود داشته‌اند و مسئله جدیدی نیستند و در ثانی غبارهای نواحی دورتر از عراق در حرکت به سمت مرزهای غرب کشور دچار واگرایی و پراکندگی و صعود قرار می‌گیرند و فقط هنگام بروز رنگ آبی آسمان منطقه به شیری می‌گراید و مردم در سطح زمین زیاد تحت تأثیرآن قرار نمی‌گیرند و نیز فراوانی غبارهای دورتر از عراق هم در منطقه ما کمتر است. تفاوت دیگر این غبارها در زمان طغیان آنهاست. غبارهای عراقی از اواخر فروردین تا مرداد منطقه ما را به شکل بحرانی تهدید می‌کنند. در پائیز و زمستان هم امکان بروز دارند اما به‌دلیل سرعت زیاد باد دارای دوام و غلظت زیادی نمی‌گردند. اما توفان‌های جدید غبار بویژه در ماه‌های خرداد و تیر و مرداد به شکل حاد بروز می‌نمایند. در این ماه‌ها سرعت باد روی فلات ایران و بویژه در غرب کشور کاهش می‌یابد، اما تقویت کم فشار فصلی روی عراق امکان تبدیل ناپایداری ساکن فصلی را به ناپایداری دینامیک جوی در روی عراق گاهی فراهم می‌آورد که با تلاطم کلی هوا در عراق همراه می‌گردد و سبب شکل‌گیری توفان غبار در طول صدها کیلومتر و به ارتفاع حدود 3000 متر می‌گردد که در حرکت غرب سوی غبار روی نواحی غربی و جنوب‌غربی کشور ما منتقل می‌گردد. اما غبار منتقل شده در فلات ایران با سکون هوا مواجه می‌گردد. که می‌تواند برای ما در غرب کشور مشکلات جدی به‌وجود آورد.
باد شمال در عراق و مسئله غبار
در ادبیات هواشناسی باد شمال (Shamal wind) در عراق به‌عنوان مسبب ایجاد غبار نام برده می‌شود لذا باید متذکر شد که این امر مربوط به شرایط متعارف و نرمال عراق بود و قبل از ایجاد عارضه بدخیم زیست‌محیطی عراق برای توضیح علت بروز غبار تابستانه جنوب عراق و کویت صادق است. اما برای توضیح غبارهای جدید مؤثر بر روی ایران صحیح نمی‌باشد. حرکت هوا در عراق در فصول گرم از شمال به جنوب در امتداد کانال طبیعی بین النهرین است. حد فاصل دجله و فرات از موصل تا بصره که منطقه‌ای است کم‌ارتفاع بین 100 تا 150 متر از سطح دریا، این نوع جریان در عراق به اسم باد شمال موسوم است. باد شمال اگر غالب شود ما از تأثیر غبار عراقی در امان هستیم. اما نکته اینجاست که گاهی این روال تحت تأثیر یک جریان ناپایدار سطوح فوقانی تغییر می‌یابد. در نتیجه هم تقویت شده و بادهای شدیدتر و تلاطم‌های جوی عمیق تری را ایجاد می‌کند و هم دارای مؤلفه جنوب‌غربی و غربی می‌گردد. در نتیجه هم غبار بسیار بیشتری روی عراق ایجاد می‌کند و هم روال انتقال آن به جای جنوب عراق به سمت یکی از نواحی ایران تغییر می‌یابد. این رفتار جدید آب و هوایی در روی عراق سبب ایجاد توفان‌های شدید غبار می‌گردد که قبلاً به این صورت غبار ایجاد نمی‌کرد. عامل جدید در این میان تخریب عرصه وسیعی از خاک عراق از خاک پایدار به عناصر شکسته شده و سبک و نرم است. نحوه بروز غبار بر روی ایران به شرایط آب و هوایی ما هم بستگی دارد. اگر ناپایداری به عرصه جغرافیایی ایران نیز گسترش یابد غبار در روی ما دوام نخواهد داشت اما از خرداد تا مرداد بر روی غرب ایران هوا معمولاً بسیار پایدار بوده ( یعنی امکان صعود هوا و وزش باد قوی بسیار کاهش می‌یابد) بنابراین ماندگاری غبار بر روی ناحیه زیاد می‌گردد. در این شرایط است که امکان دارد دید افقی کمتر از 1000 متر و یا تراکم چند برابری ذرات جامد معلق در جو برای چند روز دوام آورد و تبعات منفی غبار در شرایط تداوم به‌صورت توانی افزایش یابد. این تبعات از سوء تأثیر بر سلامتی انسان‌ها گرفته تا سازوکار ناقص فتوسنتز نباتات تا حساسیت دام و طیور و حتی عکس‌العمل غیر عادی حشرات و... چرخه‌هایی از ضرر و زیان را ایجاد می‌کند که بسادگی در حساب نمی‌گنجد.
راه حل‌های مقابله و پایش غبار
آنچه در داخل برای کاهش اثرات مخرب غبار می‌توان انجام داد. اولاً باید گفت در خصوص این غبار برای کاهش آن اقدام کنترلی در داخل کشور
نمی توان انجام داد و اقدامات داخلی منحصر می‌گردد به اتخاذ تمهیداتی برای کاهش خسارات و نیز برای اندازه‌گیری و آشکارسازی تراکم و نوع و جنس غبار وگرنه در زمینه کاهش میزان غبار در داخل کشور کاری نمی‌توان انجام داد. نه مالچ پاشی و نه درختکاری در داخل کشور غبار عراقی را کاهش نخواهد داد.کسانی که از مالچ پاشی در داخل کشور دم می‌زنند معضل را مسلماًٌ نشناخته‌اند. البته باید برای مقابله با غبار در داخل کشور برنامه داشت و سناریوهای مختلف غبار را در دوام و غلظت بررسی و برای هر کدام راه حل مقابله ای پیشنهاد و نیز ایجاد آمادگی نمود. بطور مثال اگر بحران سه روز در غلظت بالا دوام آورد چه‌ باید کرد و اگر این بحران مثلاً پنج روز دوام آورد چه‌ باید کرد. نبود یک برنامه عمل معمولاً به ناهماهنگی‌هایی می‌انجامد که در استان‌های مختلف اقدامات مختلفی برای شرایط مشابه انجام می‌گیرد. اقدامات بهداشتی، اداری و آموزش و موارد اضطراری همه و همه باید در این طرح اقدام برای سناریوهای مختلف تعیین گردند. باید توجه نمود که صرف بودجه و اعتبار در داخل کشور تنها برای کاهش خسارات و شناخت بیشتر موضوع از طریق سامانه‌های اندازه‌گیری و آشکارسازی توجیه دارد. چون کمکی به کاهش میزان غبار نخواهد کرد.
اقدامات لازم برون مرزی
اما در خارج از کشور چه باید کرد؟ نخستین کار مسلماً ایجاد اراده در منطقه برای حل معضل است. گسترش این تفکر که همه ساکنان یک کشتی هستیم که سلامت آن به نفع همه است. زیست محیط خاورمیانه کل یکپارچه‌ای است که از هم تفکیک ناپذیر است تخریب هر واحد زیست محیطی در این ناحیه حساس آب و هوایی به ضرر همه است. سامانه‌های زیست محیطی در نواحی جنب حاره در تمام دنیا برای بقا به حفاظت آگاهانه و مستمر انسان و دولت‌ها نیاز دارد. ایجاد یا زایش مجدد این سامانه‌ها بعد از تخریب عملاً امکانپذیر نیست و این سامانه‌ها همه با هم در داخل سامانه بزرگتر منطقه‌ای به تعادل رسیده‌اند. دومین اقدام سعی در شناخت مسئله است. وسعت فاجعه زیست محیطی عراق گسترده است و ده‌ها هزار کیلومتر مربع را در بر گرفته است. در این عرصه پهناور که بر روی تصاویر ماهواره ای مشخص است خاک، پایداری خود را از دست داده است دلایل را باید یافت کنترل آب فرات، جولان خودروهای نظامی و زره‌پوش‌ها و یا خشکسالی و یا هر سه، آیا مالچ پاشی 40 یا 50 هزار کیلومتر مربع شدنی است. آیا اگر شدنی هم باشد عاقلانه است. این معضل براستی راه حل فوری ندارد. اما باید حل گردد. پس باید دوباره سعی نمود مسئله و ابعاد آن را شناخت و راه حل عملی مقابله با آن را یافت راه‌حلی که مسلماً باید پس از برآورد فنی و مهندسی منطقه ارائه گردد. ممکن است یک راه حل هم کافی نباشد بلکه ترکیبی از راه حل‌های مختلف را در بگیرد مانند درختکاری، احیای باتلاق‌ها و مرداب‌ها از طریق آزاد کردن سهم آب آنها و احیای استفاده صحیح از زمین و آخرالامر مالچ پاشی محدود که اجرای آن در گرو ایجاد اراده جمعی و تشریک مساعی در منطقه و نیز در اولویت قرار گرفتن سلامتی مردم است. در هر صورت راه حل‌ها را باید از طبیعت منطقه فراگرفت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha