در واقع ما قوانین طبیعت را رعایت نكردیم و شتابان به سمت توسعه حركت كردیم. در ایران، بینالنهرین، شرق سوریه، جنوب تركیه، عربستان و عراق، بیتوجه به ملاحظات بومشناسی، طرحهای توسعهطلبانهای به اجرا درآمد كه سبب شده امروز با پدیده ریزگردها مواجه شویم و اینها همه، از عواقب نامیمون طراحی غلط است.
ماجرا از آنجا شروع شد كه صدام حسین به بهانه اینكه میخواهد اراضی كشاورزی را در شمال بصره گسترش دهد نهری را به نام «نهر پنجم» یا «نهر صدام» به وجود آورد و این كار سبب شد تا تالاب «حورالعظیم» از بین برود. در واقع، این تالاب بزرگترین تالاب غرب آسیا است و در «كنوانسیون رامسر» نیز اهمیت فوقالعاده آن ذكر شده است. تالاب مرزی «حورالعظیم»، چشمهگیر گرد و خاك بود و مانند یك جاروبرقی عمل میكرد اما اكنون همان بلایی كه بر سر «آرال» در زمان شوروی سابق افتاده، در مورد این تالاب هم در حال تكرار است و به همین سبب گرد و غبارها در هوا پراكنده میشوند. از آن طرف خود ما نیز روی رودخانه «كرخه»، سد «كرخه» را تاسیس كردیم كه موجب شد تالاب مرزی «حورالعظیم»، تالابهای اطراف «هویزه» و «حور بستان» خشك شود و «جزایر مجنون» و تالاب «شادگان» از بین بروند كه همه اینها تحتتاثیر انتقال آب رودخانهها و زدن سدهای «بهمنشیر»، «كرخه» و «كارون» است؛ یعنی در واقع به دست خودمان یكمیلیون هكتار چشمهگیر گرد و خاك را از بین بردیم.
علاوه بر اینها دولت تركیه نیز از ضعف دولت مركزی عراق استفاده كرد و پروژههای معطلمانده سدسازی خود را به اجرا در آورد. مطابق تعهدات بینالمللی، تركیه اجازه نداشت تا تمامی حقآبه «دجله» و «فرات» را برای خود مصرف كند اما بیش از سهم خود استفاده كرد و اگر 5600 مترمكعب در ثانیه آب به عراق میرسید، این رقم به دوهزار مترمكعب در ثانیه رسیده و هنگامی كه نوریالمالكی نسبت به این مساله اعتراض كرد كه چرا حقآبه را درست پرداخت نمیكنند، وزیر كشور تركیه جملهای مهم و تاریخی گفت، مبنی بر اینكه مگر شما منابع نفتی خود را به اشتراك میگذارید كه ما آب را به اشتراك بگذاریم. این جمله بسیار خطرناك است، چراكه اگر قرار باشد بالادست رودخانه با این استراتژی رفتار كند با بحرانهای جدی روبهرو خواهیم شد و در آن صورت، سودان نیز به عنوان بالادست «نیل» میتواند اعلان كند كه حقآبهای برای مصر قایل نیست و افغانهای بالادست «هیرمند» نیز سهمی برای كشور ایران قایل نخواهند بود.
از آن طرف نیز سوریه هم یك یا دو سد در مسیر رود «فرات» زد كه سبب شد در عراق و در اطراف مسیر این رود یعنی حدود 2500 كیلومتر، حدود 42 تالاب را از دست بدهیم و بسیاری از اراضی كشاورزی یعنی حدود چهارمیلیون هكتار عرصههای برهنه مستعد برای چشمههای تولید گرد و خاك به وجود آید. در واقع براساس پژوهش صورت گرفته در سال 87 این تعداد چشمههای تولیدكننده گرد و خاك در عراق به 206 عدد رسید. این عامل به همراه اتفاقی دیگر در عربستان به عمق این فاجعه در منطقه افزود.
در دهه 90 عربستان اعلام كرد كه میخواهد از طریق آبهای فسیلی تولید كشاورزی خود را گسترش دهد؛ طرح بلندپروازانهای كه سبب میشد تا این كشور نام خود را به عنوان یكی از بزرگان تولید گندم ثبت كند. همان زمان بسیاری از متخصصان محیطزیست اعتراض كردند و هشدارهای لازم را نسبت به عواقب جبرانناپذیر این امر ابراز داشتند اما نهایتا سعودیها این عمل را انجام دادند كه سبب شد تا چند سالی ركورددار تولید گندم باشند و جزو 10 كشور تولیدكننده گندم، اما در نهایت، این امر با افت شدید آبهای فسیلی كشاورزی در آنجا تعطیل شد و دومیلیون هكتار چشمه گرد و خاك به وجود آمد. در نتیجه، این مساله كه ادعا میشود پدیده ریزگردها طبیعی هستند كاملا غیرواقعی است و آزمایشهای متعدد نشانداده كه در واقع، انسان باعث ازدیاد این پدیده است. تعداد رخدادهای ریزگردها افزایش یافته و اگر این روند طبیعی بود نباید آمارها اینقدر فاحش تغییر میكرد، همین مساله نشان میدهد كه پدیده ریزگردها ریشه انسانی دارد.
اما خبر خوب در این میان این است كه میتوانیم امیدوارم باشیم كه قادریم با این پدیده مقابله كنیم. اگر نوع نگاهمان را تغییر دهیم و خردمندانه با كشورهای منطقه بر سر یك میز بنشینم و سر موضوعی به نام محیطزیست به تفاهم برسیم، میتوان با این پدیده مقابله كرد. در واقع باید پذیرفت كه محیطزیست یك كالای لوكس یا فانتزی نیست و با حیات اجتماعی مردم منطقه سر و كار دارد و در اصل 50 قانون اساسی نیز مورد اشاره قرار گرفته است. باید متناسب با ویژگیهای سرزمینی با معضل ریزگردها، برخورد كرد، در حالیكه برعكس آن داریم عمل میكنیم و همین سبب شده تا اغلب محیطهای آبی ایران مركزی خشك و ناگوار شود و در حال حاضر دریاچه «پریشان»، «ارژن»، «بختگان»، «طشك» و تالاب «گاو خونی» را نیز از دست دادهایم. در پی احداث چاههای بیش از رقم هدفگذاری شده، یعنی حفر 24هزار حلقه چاه غیرمجاز و 40 سد و نیز به علت سكوت ما بزرگترین دریاچه داخلی كشور را از دست دادهایم. خلاصه باید بپذیریم همه كشورهای منطقه سبب تشدید ریزگردها شدهاند و باید به جای اتهام زنی به یكدیگر، ما و همسایگان بنشینیم و شجاعانه مسوولیت كارهای خود را برعهده بگیریم و اشتباهات را جبران كنیم.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما