از فردا كه خرداد میرسد، زنگ تعطیلی مدارس هم به نوعی به صدا در میآید و دانش آموزان در یكی دو هفته آتی تنها برای امتحانات به مدرسه میروند و خلاص !
این حرف اگرچه دایره بسیار وسیعی دارد، ولی واقعیتی را باید پذیرفت كه امروزه بسیاری از كودكان و نوجوانان ما اولین صحنههای خشونت آمیز چون شلیك اسلحه وارد كردن چاقو به بدن طرف مقابل زدن جسم سخت همچون میلههای آهنی بر سر طرف مقابل و در نهایت قتل را از طریق تلویزیون مشاهده میكنند و عجیب اینكه در چنین شرایطی از طریق همان رسانه هم اعلام میشود كه افزایش رفتارهای پرخاشگرانه و خشونت آمیز در میان جوانان و در مجموع در جامعه نگران كننده است !
اگر حداقل در این زمینه طی دو دهه اخیر اختصاصا روند افزایش صحنههای خشونت آمیز به ویژه در برنامههای مربوط به كودكان و نوجوانان را مدنظر قرار دهیم به تفاوتهای فراوانی خواهیم رسید كه تلویزیون امروز را به نمادی از آموزش خشونت و زد و خورد به كودكان و نوجوانان تبدیل میكند زیرا اكنون دیگر از آن برنامهها برای كودكان خبری است تا نقشهای اصلی در میان گلها و بوتهها مظلومانه به كارهای عادی و زندگی خود بپردازند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی ؛ در مقابل حالا دیگر زمانه عوض شده و اگر كارتونی هست رباتهای وحشتناك و حیوانات زشت و بد هیبت و شخصیتهایی هستند كه به انواع و اقسام تسلیحات نظامی و تفنگهای پیشرفته مجهز ند و قتل تنها راه حل ممكن است و انگار فیلمها و سریالهای ایرانی و خارجی هم جز با قتل و زد و خورد و درگیری آن، موضوع دیگری را عرضه نمیكنند و اگر خارج از معدودی از سریالها و فیلمهای خانوادگی كه به مناسبتهای خاص پخش میشود هم بگذریم اكثر سریالها مملو از معرفی حركتهای تند و زننده زنان و مردان، بداخلاقی خانوادگی، قهر و جنگ زوجهای جوان،تهدید به خشونت، ضرب و شتم و اعمال زور و قدرت فردی از دو طرف زندگی زناشویی و... است و تنها موضوعی كه كمتر مدنظر است تكیه بر برنامههای تربیتی آرام بخش برپایه اعتقادات مذهبی و فرهنگ اصیل ایرانی است كه گویی قرار نیست به آنها توجهی شود. یا اصلاً ساخت فیلم و سریال بدون جنگ و دعوا غیر ممكن شده است و گویی مثل بسیاری از مشكلات دیگر در كشور در ساخت این گونه آثار هم مافیایی خوابیده كه فقط به دنبال اهداف خود هستند.
اتفاقا براساس نتایج تحقیقاتی كه از سوی مركز تحقیقات صدا و سیما هم انجام شده افزایش نمایش فیلمها و سریالهای خشونت آمیز در برخی از شبكهها هشدار دهنده تلقی شده است و در كنار آن اگر بخواهیم بازیهای رایانهای خشن راهم اضافه كنیم، وضعیت سرسام آورتر خواهد شد تا بدانیم بچههای این سرزمین مجبورند در تابستان سال جاری نیز پای همین نمایشهای خشن بنشینند.اما چون در این بخش موضوع اختصاصاً برنامههای تلویزیون است، باید از همان تحقیقات صدا و سیما استفاده كنیم كه نشان میدهد میان پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی خانواده و رفتار والدین و تماشای برنامههای خشونت آمیز تلویزیونی با "تایید خشونت" و "توسل به خشونت" در كودكان رابطه وجود دارد. بدین معنی كه كودكان و نوجوانانی كه ضمن مشاهده برنامههای خشونت آمیز در معرض رفتارهای خشونت آمیز هم قرار دارند. بیشتر از خود رفتارهای پرخاشگرانه نشان میدهند. بنابراین احتمالا این دو عامل میتوانند در تاثیر تماشای خشونت تلویزیونی بر كودكان و نوجوانان نقش داشته باشند.
نتایج این بررسی كه با هدف بررسی نقش پایگاه اجتماعی اقتصادی و رفتار والدین در تاثیر برنامههای خشونت آمیز تلویزیونی بر كودكان انجام گرفته حاكی از آن است كه 60 درصد از كودكان مورد بررسی روزانه بین 3 تا 4 ساعت به تماشای تلویزیون مینشینند كه بین میزان تماشای خشونت تلویزیونی و تایید خشونت از سوی كودكان رابطه معناداری وجود دارد كه البته با افزایش میزان تماشای خشونت تلویزیونی میزان توسل به خشونت هم بیشتر میشود به طوری كه این كودكان برای رسیدن به اهداف خود بیشتر به رفتارهای خشونت آمیز متوسل میشوند.تحلیلهای این بررسی بیانگر آن است كه بین پایگاه اجتماعی و اقتصادی والدین و میزان تماشای خشونت تلویزیونی و تایید این خشونت و توسل به آن در كودكان رابطه معناداری وجود ندارد. در واقع كودكان متعلق به پایگاههای اجتماعی مختلف تقریبا به یك میزان به تماشای تلویزیون مینشینند به یك اندازه خشونت را تایید میكنند و به یك میزان به خشونت متوسل میشوند، اما كودكانی كه بیشتر در معرض رفتارهای خشونت آمیز والدین قرار میگیرند، بیشتر به دیدن برنامههای خشونت آمیز تلویزیون هم گرایش دارند و رفتارهای خشونت آمیز بیشتری از خود بروز میدهند.
نتایج این بررسی مانند بسیاری دیگر از پژوهشها نشان میدهد كه در هر صورت تماشای خشونت تلویزیونی هم تایید خشونت و هم به كارگیری رفتار خشونت آمیز كودك و نوجوان را در زندگی روزمره افزایش میدهد و آنجا كه تماشای خشونت با فضاهای خشونت آمیز والدین توام گردد این تاثیر مضاعف خواهد شد.خانم ملاحسینی روانشناس و مشاور امور كودكان درباره با تاثیر برنامههای خشونت آمیز برنامههای تلویزیون بر كودكان میگوید: كودكان از راههای گوناگون سعی میكنند با دنیای اطراف خود در ارتباط باشند و به گونهای این ارتباط و آشنایی را از والدین معلمان و اقوام و آشنا تا رسانههای جمعی علی الخصوص تلویزیون ادامه میدهند. تا جائیكه اگر این رسانه تصویری بدآموزی داشته باشد آموزش والدین و معلمین و افراد دیگر بیاثر خواهد بود.وی ادامه میدهد: به دلیل اثرگذاری زیاد برنامههای تلویزیون بر كودكان و نوجوانان و حساسیت سنین این دوره از جهت تعلیم و تربیت مسوولین صدا و سیما رسالت سنگینی را در قبال آنها باید داشته باشند و نسبت به انتخاب فیلمها و سریالها یا كارتونها نهایت توجه و دقت را داشته باشند.
وی میگوید: نمایش فیلمهای پلیسی و جنایی سینمایی و كارتونهای مهیج و نشان دادن قتل و جنایت، دزدی و آدم ربایی، كودك ربایی و بمبگذاری و فعالیتهای تروریستی و صحنههای خشونت بار، به كودكان میآموزاند كه دنیایی كه در آن زندگی میكنند سرشار از هیاهو، خشونت، آدم كشی و نامهربانی است و همین امر سبب اضطراب و دلهره آنان میشود چرا كه احساس میكنند شاید این وقایع روزی برای خود آنها رخ دهد و این چنین است كه در روح و روان كودكان كه همچون لوح سفید پاك و زلال است آلودگیها و نقاط سیاهی را ایجاد میكند.وی میافزاید: روح كودكان حساس و لطیف است و ممكن است در اثر تماشای اینگونه فیلمها دچار اضطراب و استرسهای درونی شود و یا اینكه در نهایت سرشت و نهاد پاك آنها به سوی كارهای خلاف كشانده شود كه در هر دو مورد از نظر سلامت روانی محروم میمانند.وی در ادامه میافزاید: كودكان ما از تماشای فیلمهای مهیج و خشونت آور میآموزند كه در آینده در اثر ناكامیها شكستها از دست دادن موقعیتهای مناسب و یا در اثر مشكلات اجتماعی متعدد در سطح جامعه باید به تبعیت و پیروی از قهرمان فیلمها از خشونت اعمال زور و قدرت فحش و ناسزا استفاده كنند به گونهای كه قادر به مهار احساسات منفی خود نخواهند بود.
خانم ملاحسینی میگوید: چون كودكان به طور ذاتی رفتارهایی را كه میبینند، الگوبرداری تقلید میكنند برای خود و خانواده شان مشكلات رفتاری و عاطفی ایجاد میكنند. پس بهتر است مسوولین این امر دقت لازم را داشته باشند و در صورت كوتاهی در انجام مسوولیت والدین كودكان خود را آزاد نگذارند تا هرگونه فیلم یا سریالی كه پیامدهای منفی را با خود به همراه میآورد تماشا كنند و در واقع نوع فیلم را برای فرزندان خود انتخاب كنند. و در هنگام پخش فیلمهای نامطلوب و زیانبخش افكار آنها را به خواندن كتابها كشیدن نقاشی سرگرمی و بازیهای فكری و... معطوف كند و سعی كنند به طور غیر مستقیم آنها را منع كنند چرا كه كودكان به چنین فیلمهای مهیج و پلیسی علاقه بسیار دارند و در اثر ممانعت والدین علاقه آنها قطعا بیشتر میشود. از اثرات منفی اینگونه نمایشها بیاطلاع هستند. پس سعی كنیم همیشه آنها را از تمامی عوامل خشونتزا دور كنیم تا فرزندان ما از سلامت روحی و جسمی خوبی برخوردار باشند.
خانم رفیعی كارمند بهزیستی استان تهران هم در این باره میگوید: تلویزیون پر مخاطبترین شبكه اطلاع رسانی است كه از طریق پخش برنامههای متفاوت فیلمها و سریالها میتواند افكار و عقاید منفی یا مثبت را به خانوادهها تحمیل كند. كه در این راه یا موجبات پرورش روح شرافت بزرگواری خیرخواهی و انسان دوستی را فراهم میكند و یا سبب سرخوردگی ناامیدی مشكلات عصبی و خستگیهای روحی و فكری و شكست میگردد.وی میگوید: مسلما فیلمهای ترسناك و وحشتزا بر شخصیت كودكان تاثیر منفی دارد. هنگامی كه آنان اینگونه فیلمها را بخصوص در ساعات پایانی شب میبینند اغلب هنگامی كه بلافاصله به رختخواب میروند احساس ناامنی و ترسی شدیدی بر جسم و روحشان حاكم میشود و در صورتی كه به خواب بروند خوابهای آشفته و پریشان میبینند تا اینكه از شدت فشار آن از خواب میپرند و گاهی داد و فریاد میزنند و آرامش و قرار از وجودشان رخت برمی بندد.
وی میگوید: لازم است صحنههای خشونت آور و مهیج را نیز سانسور كنند چرا كه تاثیرات منفی و مخربی كه بر روح و روان كودكان این مادران و پدران نسل آینده خواهد گذاشت كمتر از لطمه زدن به فرهنگ و اعتقادات ما نیست. فقط شاید ما در این زمینه آگاهی لازم را نداریم كه شخص مجرم و جانی و شخص فاسد و لاابالی هر دو به یك اندازه میتوانند در سقوط جامعه نقش داشته باشند.
وی در ادامه میافزاید: متاسفانه علاوه بر خشونت، موضوعات دیگری نیز به نمایش در میآید كه سبب میشود كودكان و نوجوانان ما به نوعی تحت تاثیر این جعبه جادو باشند. مثلا با دیدن فیلمها و سریالهایی كه والدین نقش خنثی دارند و فرزندان این اجازه را به خود میدهند كه با گستاخی و پرده دری شرم و حیا را كنار بگذارند و به شكل بسیار سبك رفتار كنند و اعمال خود را كنترل نكنند، چون بچهها تصور میكنند نمایش این صحنهها از تلویزیون كاملا واقعی است و در این مورد سعی میكنند به گونهای موفقتر عمل نمایند در حالیكه به فرموده علی علیه السلام هیچ زینتی بهتر از ادب نیست. و ادب برای انسان به منزله لباس زیبا است.
خانم رفیعی ادامه میدهد: اولیا بدانند كودك مقلد همیشه كنجكاوانه به اطراف مینگردد. و رفتارهای والدین قهرمانان فیلمها شخصیتهای كارتونی محبوبش در این امر میتواند كمك بسیاری به او برسانند.دكتر محمدباقر آقا میرزایی استاد دانشگاه و پژوهشگر مسایل اجتماعی هم در گفتگو با گزارشگر ما میگوید: عدهای از جامعه شناسان اعتقاد دارند كه نمایش جنایت و به طور كلی خلافهای اجتماعی از قبیل قتل، دزدی، فحشا و.. از طریق رسانهها نه تنها موجب كاهش اینگونه تخلفات نمیشود بلكه ضمن افزایش آن عاملی برای آموزش و بكارگیری روشهایی میشود كه بیننده و حتی در رسانههای چاپی خواننده را به سمت رفتار خشونت آمیز سوق میدهند.
وی ادامه میدهد: طبق بررسیهای علمی اولین قربانی نمایش اینگونه تصاویر از تلویزیون كودكان و نوجوانان و پس از آن جوانان هستند كه متاسفانه نمایش اینگونه فیلمها و سریالها و كارتونها خصوصا در ایام تعطیلات نوروزی و تابستان یا مناسبت دهه فجر اعیاد مذهبی به اوج خود میرسد.وی ادامه میدهد: در عیدنوروز سال جاری سیمای جمهوری اسلامی از عصر روز29 اسفند تا 12 نیمه شب 14 فروردین در شبكههای مختلف فیلمهای خشونت باری از كشورهای امریكا، رومانی و آلمان پخش كرد كه به هیچ وجه بااهداف عالیه اسلامی هماهنگی نداشته در عین حالیكه برای خرید آن از بیت المال پول صرف میشود.دكتر آقا میرزایی میافزاید: رواج خشونت در میان جوانان ایرانی و بروز قتلهای جمعی اگر بخشی به دلیل مشكلات اقتصادی، تورم و بیكاری و نیز وجود فاصله طبقاتی باشد باید به ریشههای فرهنگی آن نیز توجه كرد كه از طریق فیلمها به عنوان آموزش مد نظر نوجوانان و جوانان قرار میگیرد و افزایش درگیریها در استادیومهای ورزشی به كارگیری جملات تهدیدآمیز خسارت زدن به اموال عمومی درگیری میان طرفداران تیمهای ورزشی از نشانههای رواج خشونت در جامعه است.
این محقق امور اجتماعی نمایش فاصله طبقاتی از طریق تلویزیون را هم از عوامل رواج خشونت معرفی میكند و میافزاید: بین خشونت و اختلاف طبقاتی رابطهای مستقیم وجود دارد. چرا كه فقر و فاصله طبقاتی مسألهای نیست كه بتوان به آسانی از كنار آن گذشت. آمارها به ما میگویند آدم ربایی با فاصله طبقاتی رابطهای نزدیك دارد و مرتكبین چنین جنایتی میخواهند با به دست آوردن پول كلان، یك شبه زندگی خود را متحول سازند.وی ادامه میدهد: بعضا از سیما در قالب فیلم و سریال قاتلان آنچنان از قتل سخن میگویند كه گویی كاری عادی و روزانه انجام میدهند در حالیكه پخش چنین سخنانی از رسانههای ملی ضمن رواج خشونت بنیانهای فرهنگ اصیل اسلامی را كه در آن قتل نقس از بزرگترین گناهان است به مسخره میگیرد.یا اینكه افراد هنرپیشه به آسانی از لباس خود اسلحه خارج میسازند و گویی ما هم باید باور كنیم در خیابان هركس كه از كنار ما رد شد یا تنهاش به تنه ما خورد در زیر لباس خود كلتی هم مخفی كرده است و ما برای مواجهه با او حداقل باید میلهای آهنی یا چماقی داشته باشیم !!
*نتایج یك تحقیق همانند بسیاری دیگر از پژوهشها نشان میدهد كه در هر صورت تماشای فیلمها سریالها وكارتونهای خشونت آمیز تلویزیونی ضمن تایید خشونت به كارگیری رفتار خشونت آمیز را در میان كودكان و نوجوانان افزایش میدهد و اگر تماشای خشونت با رفتارهای خشونت آمیز والدین هم توام گردد، این تاثیر مضاعف خواهد شد
*خانم رفیعی روانشناس و مشاور امور كودكان: نمایش فیلمها و كارتونهای خشونت آمیز و نشان دادن قتل و خونریزی دزدی آدم ربایی كودك ربایی و... به كودكان و نوجوان میآموزد آنها در دنیایی زندگی میكنند كه سرشار از خشونت و آدم كشی است و ممكن است آنها هم به چنان سرنوشتی دچار شوند !
* دكتر آقا میرزایی محقق و پژوهشگر اجتماعی: اگر بخشی از عوامل رواج خشونت در میان جوانان ایرانی و بروز قتلهای جمعی را به دلیل مشكلات اقتصادی، تورم و بیكاری و نیز وجود فاصله طبقاتی بدانیم ؛ باید به ریشههای فرهنگی آن نیز توجه كرد كه از طریق فیلمها به عنوان آموزش مد نظر نوجوانان و جوانان قرار میگیرد .
نظر شما