زنان از هر گونه ازدواج غیرقانونی با اتباع بیگانه خودداری كنند چرا كه نه شناسنامه‌ای برای فرزندان آنها صادر می‌شود و نه می‌توان از مبادی قانونی از حقوق آنها دفاع كرد. یكی از معضلات فعلی در این حوزه فرزندان بلاتكلیف رها شده اند كه نتیجه ازدواج‌های غیرقانونی است و موارد زیادی وجود دارد كه مشخص نیست پدر این كودكان در كجا هستند و این كودكان بدون هیچ سندی بلاتكلیف رها شده‌اند

32 هزار كودك بی شناسنامه، یادگار اتباع افغان در پایتخت هستند
سلامت نیوز : ارائه كپی شناسنامه و كارت ملی اگر چه برای ما ایرانی‌ها ساده ترین كار ممكن است، اما داشتن همین مدارك و كارت كوچك برای بسیاری از آن هایی كه زیر آسمان این شهر زندگی می كنند به رویایی دست‌نیافتنی مبدل شده است! تنها در پایتخت بیش از 32هزار كودك زندگی می كنند كه از مادر ایرانی و پدرافغان متولد شده اند و به همین دلیل اوراق هویتی ندارند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از تهران امروز ؛ همه چیز از جنگ و زیاده‌خواهی آدم های بد داستان شروع شد. افغانستان ناامن شد و فوج فوج مردان افغانی برای كار به ایران آمدند. خیلی ها در خاك ما به صورت غیر‌قانونی با زنان ایرانی ازدواج كردند و بچه دار شدند. بچه هایی كه بی شناسنامه رشد كرده و بزرگ شده اند. حتی بعضی از این بچه ها امروز مردان و زنانی هستند كه خود، صاحب فرزند شده‌اند. اما فرزندانشان هم مثل آن‌ها بی‌هویت مانده‌اند. مسئولان دولتی آخرین مهلت درخواست گذرنامه برای اتباع خارجی در كشور را اول خردادماه جاری اعلام كرده بودند كه در این فرصت 700 هزار افغانی در سراسر كشور درخواست گذرنامه كردند. اما به گفته محمد تهوری، مدیركل اتباع و مهاجران خارجی وزارت كشور، تبلیغات منفی رسانه های بیگانه از جمله بی بی سی، بر اقدام افاغنه برای درخواست گذرنامه تاثیر گذاشته و آن ها را از بازگشت اجباری به افغانستان ترسانده است. پس آمار ارائه شده، معرف تعداد همه افغان‌هایی نیست كه در این كشور با دختران ایرانی ازدواج می‌كنند. 91 درصد اتباع بیگانه ای كه در كشور زندگی می كنند، افغانی هستند و تا دلتان بخواهد از این ازدواج ها در كشور به چشم می‌خورد، حتی در برخی روستاها، به ازای مبلغ اندكی پول، دختران نوجوان ایرانی، عروس خانه افغان ها می شوند. ازدواجی كه اگرچه با عقد شرعی آغاز می شود اما نه در دفترخانه ای ثبت می شود و نه در شناسنامه!

با افغان ها ازدواج نكنید!

كمتر از 5 ماه پیش بود كه مدیركل اتباع وامور خارجه استانداری تهران به خانواده‌های ایرانی هشدار داد تا دختران خود را به عقد اتباع بیگانه در نیاورند. عیسی موسوی نسب در این باره گفته بود:«زنان از هر گونه ازدواج غیرقانونی با اتباع بیگانه خودداری كنند چرا كه نه شناسنامه‌ای برای فرزندان آنها صادر می‌شود و نه می‌توان از مبادی قانونی از حقوق آنها دفاع كرد. یكی از معضلات فعلی در این حوزه فرزندان بلاتكلیف رها شده اند كه نتیجه ازدواج‌های غیرقانونی است و موارد زیادی وجود دارد كه مشخص نیست پدران این كودكان در كجا هستند و این كودكان بدون هیچ سندی بلاتكلیف رها شده‌اند.» هیچ قانونی برای حمایت از زنان ایرانی كه به عقد شرعی یك مرد بیگانه درآمده اند، وجود ندارد، مگر آنكه پیش از ازدواج، وزارت كشور در جریان قرار گیرد و مجوز های لازم را صادر كند كه البته در صورتی كه مرد، مجوز حضور در ایران را نداشته باشد، نه تنها مجوزی برای ازدواجش صادر نمی شود بلكه بر‌اساس قانون به كشورش بازگردانده می شود. با این همه، این ازدواج ها به دور از چشم مراجع رسمی كشور انجام می شود.

مسئولان می گویند عشقی در كار نیست. آن ها معتقدند مردان افغان با زنان ایرانی ازدواج می كنند تا روزنه امیدی برای دریافت اقامت در كشورمان نصیبشان شود. به گفته موسوی نسب: «سودجویی و دریافت اقامت و ازدواج‌های غیرقانونی عواملی هستند كه باعث شده چنین فرزندانی در كشور متولد شوند و این نوع ازدواج‌ها به‌رغم شرعی بودن، غیرقانونی است و افراد پس از مدتی زن و فرزندان خود را رها می‌كنند و زنان هیچ‌گونه مدرك و اطلاعاتی از همسر خود ندارند كه بتوانند آن را از طریق مبادی قانونی پیگیری كنند.»

به گفته مدیركل امور اتباع خارجی استان اصفهان: «اگرچه برای فرزندان شهروندان ایرانی كه اقدام به ازدواج با اتباع خارجی بدون مجوز كرده‌اند شناسنامه صادر نمی‌شود، اما با این حال ازدواج ایرانی‌ها با اتباع خارجی افزایش یافته است.» بهرام صمیمی می گوید:« افزایش آمار ازدواج میان شهروندان ایرانی و اتباع خارجی در استان اصفهان، به دلیل شناخت نداشتن كافی از اتباع خارجی و وجود اختلاف فرهنگی میان كشورها، به منزله زنگ خطری برای كشور است.»

یك داستان واقعی

چادر و مقنعه مشكی به سر دارد. لاغر است و بعد از یك سكته مغزی و جراحی توده ای سرطانی از بدنش، رنگ به چهره ندارد. شیما زنی ایرانی و 47 ساله است و 15 سالی می شود كه عروس افغانی ها شده. همه جمله هایش را با «به خواست خدا» شروع می كند. می گوید:«هم كار می كردم و هم درس می خواندم، اما پدرم مجبورم كرد ازدواج كنم. می گفت دختر، پنج و شش را كه خواند باید برود خانه شوهرش كهنه بشورد! وقتی هم شوهر كردم مادرشوهرم گفت یا شوهر یا درس.» نگاهم روی حلقه نازكی ثابت می ماند كه روی دستكش سفیدش زینت بخش انگشتش است . شوهرش سرایدار است و ماهی 250 هزار تومان حقوق می گیرد. البته كارت اقامت دارد. كارت شوهر و سه فرزندش را از كیفش بیرون می آورد و نشانم می دهد. روی كارت نوشته شده :«كارت اقامت موقت آمایش 7» تاریخ اعتبارش تا پایان خرداد ماه است. می پرسم:«اگر بعد از این تاریخ كارت ها تمدید نشوند؟» نگرانی را توی چشم هایش می خوانم. دستپاچه كارت ها را توی كیفش می گذارد. می گوید:«بارها شده افغانی های غیر مجاز را سوار وانت كردند اما من از خدا خواستم او را نبرند. آن ها هم اصلا سراغ شوهرم نیامدند.»

شناسنامه اش پاك است. نه خبری از اسم فرزندانش است و نه شوهرش. می گوید:«ازدواجم ثبت نشده. شوهرم پاسپورت ندارد.» از نظر قانون او هنوز دختری است كه تحت تكفل پدرش است، اما قانون نه محمدرضای پنج ساله او را به رسمیت می شناسد و نه نرجس خاتون 14 ساله اش را. برایم تعریف می كند كه هر كاری از دستش برمی آمده انجام داده تا بچه هایش درمانده نشوند. از كار كردن در خانه های مردم تا پرستاری شبانه از پیرزنی در بالای شهر. به تازگی خودش سرپرست خانوار شده است. اما شوهرش مخالفت می كرده. می گوید:«افغان ها آن طوری كه ایرانی ها به زن نگاه می كنند، درباره زن فكر نمی كنند. آن ها می گویند حرف، حرف مرد است.» بچه هایش مدرسه دولتی می روند. اما تا آنجا كه بشود دوست ندارند كسی بداند افغانی هستند. می گوید:«نمی خواهم یك وقت توی دعواها كسی به بچه ام بگوید :برو افغانی! » معتقد است كه این مرد برایش هیچ كاری نكرده است. می ترسد از اینكه بچه هایش را بردارد و ببرد افغانستان. می داند كه دستش به جایی بند نیست. می گوید:«اگر بچه هایم را ببرد هیچ كاری از دستم برنمی آید.»

قانون و اختلافات فرهنگی، چراغ قرمزی برای ازدواج

طیبه پورزمان، پژوهشگر و كارشناس ارشد خانواده، در باره این بحران اجتماعی به تهران امروز می گوید:«ازدواج های ثبت نشده از اول تا آخرش، پر از مشكل است. زن ایرانی در این نوع ازدواج ها بیشتر از هر كسی آسیب می بیند. بعد از آنكه عقد شرعی انجام شد یا مرد افغان بر خلاف همه تعهدهایی كه داده است، همسرش را به افغانستان می‌برد كه از آن جا كه این مردان عموما از طبقه ضعیف جامعه خود هستند دسترسی به امكانات بهداشتی ندارند و در فقر و تنگدستی با حداقل امكانات زندگی، فقط می توانند زنده بمانند.» به گفته او تفاوت فرهنگ بین دو جامعه ایرانی و افغانی بزرگ‌ترین معضل است‌ چرا كه در فرهنگ افغان ها مردسالاری و قبیله محوری حاكم است. استعمال مواد مخدر از جمله ماده مخدر «ناس» برای آن‌ها امری عادی است و در مسائل دیگری چون چند همسری نیز بین دو فرهنگ اختلاف وجود دارد. چند همسری در ایران امری است كه مورد نكوهش قرار می گیرد اما در افغانستان اینطور نیست.»

او ادامه می دهد:«اما موضوع اصلی درباره زنانی است كه در ایران زندگی می كنند . تصور كنید این زنان كه عمدتا در دوران نوجوانی هستند با ترس و دلهره از بازگشت همسرشان به افغانستان روز را شب می كنند، كودكان حاصل از این ازدواج ها به دلیل نداشتن شناسنامه نمی توانند به مدرسه بروند. این كودكان در واقعیت وجوددارند اما بودنشان در هیچ جا ثبت نمی شود.» پورزمان معتقد است این كودكان، سرخورده هستند و می گوید:«آموزش اولین ركن برای پیشرفت هر فردی است. آن ها از آموزش محروم می شوند پس پیشرفتی هم در كار نیست. آن ها عموما یا به كارگری می پردازند‌یا دستفروشی می كنند. حاشیه نشین می شوند و محیط در چنین فضاهایی زمینه ارتكاب به جرم را در آنان افزایش می دهد.»

او می گوید:«آن ها خواسته های برآورده نشده ای از دولت و جامعه ایرانی دارند. خود را با سایر مردم متفاوت می بینند و از طرفی احساس تعلق نیز به ایران ندارند. بنابراین شاهد افزایش آمار جرم و بزه در میان آنان خواهیم بود.» با این همه جای بهزیستی در این میان خالی است. درخواست خبرنگار تهران امروز برای گفت و گو با مسئولی در سازمان بهزیستی در این باره رد شد. چرا كه به گفته كارشناس رسانه در روابط عمومی این سازمان، بهزیستی در این مقوله ورود نكرده است و هیچ بخشنامه ای هم در این زمینه ندارد. اگر این كودكان «بی سرپرست» باشند و یا پس از طی پروسه ای رسما «بد سرپرست» اعلام شوند و مسئولیتشان به دولت سپرده شود، آن وقت است كه بهزیستی می تواند از آن ها حمایت كند.

ازدواج با افغان ها از راه قانونی

فرزندان زنان ایرانی و مردان خارجی که با مجوز دولت ازدواج کرده باشند می‌توانند تابعیت ایرانی بگیرند. البته زهره الهیان نماینده مجلس هشتم به تهران امروز می‌گوید:، « در آخرین روز كاری مجلس هشتم خبر رسید كه شورای نگهبان به اصلاحات انجام شده بر این قانون ایرادی وارد كرده است. ایرادی كه برای برطرف شدنش چشم امیدمان به مجلس نهمی هاست.» این قانون اولین بار درسال ۸۵ مصوب شد و با یک فوریتی که مجلس به آن رای داد اصلاحاتی روی آن صورت می‌گیرد. مطابق ماده اضافه شده به این قانون فرزندان متولدشده از زنان ایرانی و مردان خارجی که مطابق ماده ۱۰۶۰ قانون مدنی با اخذ مجوز ازدواج کرده اند، ایرانی محسوب می‌شوند و می توانند تابعیت ایرانی داشته باشند. در مجلس هشتم به این ماده دو تبصره اضافه شده که در یکی از آنها آمده است؛ فرزندانی که پیش از تصویب این قانون از زنان ایرانی و مردان خارجی متولد شدند، تابعیت ایرانی خواهند داشت و این در مورد کسانی است که به صورت غیر مجاز ازدواج کرده اند.

اما تكلیف فرزندانی كه پیش از این قانون متولد شده اند چه خواهد بود؟ تبصره اول این ماده به این پرسش پاسخ می دهد. وزارت کشور بعد از اخذ مدارک قانونی وقوع عقد شرعی، نسبت به صدور تابعیت ایرانی موضوع ماده ۱۰۶۰ اقدام می‌كند، بنابراین باید عقد شرعی صورت گرفته باشد تا فرزند مادر ایرانی و مرد خارجی تابعه ایرانی محسوب شود. به نظر می رسد از این پس همه چیز برای زنانی كه به صورت قانونی ازدواج كرده اند فرق می كند.

مجلس هشتم با تصویب طرحی زندگی آنان را تغییر داد. زهره الهیان نماینده پیشین مجلس كه وضعیت این فرزندان را طی طرحی یك فوریتی به جدیت دنبال می كرد، در این باره به تهران امروز می‌گوید:«در مجلس هشتم، مراجعات متعددی از زنانی داشتیم كه همسرانشان خارجی بودند و متوجه شدیم فرزندان آن ها از هیچ حق و حقوق شهروندی برخوردار نیستند. مثلا نمی توانستند مدرسه بروند و یا یارانه بگیرند، در دانشگاه پذیرفته شوند و حتی سفرهای آنان با مشكل مواجه بود.بر اساس پیگیری های مجلس هفتم مصوب شده بود كه فرجه ای یكساله برای فرزندان آنان گذاشته شود كه این افراد درخواست تابعیت ایرانی بدهند.» به گفته او، پس از طی این دوره فقط 10 درصد از افراد توانسته بودند اقداماتی برای پیگیری انجام دهندو همین شد كه نسخه اولیه این طرح، در قالب پیشنهادی به مجلس هشتم این موضوع در كمیسیون قضایی بررسی شد. او می‌گوید:«البته این بررسی با حضور نمایندگانی از وزارت خارجه، وزارت اطلاعات، وزارت كشور و نیروی انتظامی انجام شد. همه این بررسی ها در قالب اصلاحیه ای قانونی نتیجه داد كه این فرزندان تا 18 سالگی از حقوق شهروندی برخوردار شوند. مثل حق تحصیل، خدمات بهداشتی و درمانی، یارانه و ... خب دولت هم موافق بود. حتی هیات وزیران هم مصوبه ای مبنی بر پیگیری مشكلات زنان ایرانی كه از مبادی قانونی با اتباع بیگانه ازدواج كرده اند، داشت. نهایتا هم این طرح با رای بالا به‌تصویب رسید.»

الهیان ازدواج با اتباع بیگانه غیرمجاز را از اساس اشتباه و مشكل دار دانسته و می گوید:« این وظیفه رسانه ملی است كه اطلاع رسانی كند. تبعات ازدواجی كه هیچ جایی به ثبت نرسیده و هیچ مجوز قانونی برای آن اخذ نشده برای همه ایرانی هاست. فرزندانی كه از این ازدواج ها به‌وجود می آیند چون احساس بی هویتی می كنند، عدم احساس تعلق به خاك ایران دارند و از حقوق شهروندی برخوردار نیستند دلایل بروز جرم و جنایت از آنان بسیار است. این افراد دچار نا به‌هنجاری هایی می‌شوند كه زمینه ارتكاب به جرم در آنان است و آسیب های جدی برای خود و جامعه ایجاد می كنند.»

به گفته الهیان: «تنها راه اساسی و ریشه ای با این معضل ممانعت از ورود اتباع غیر مجاز به كشور است. به ویژه در مرزهای شرقی كه بدون مجوز، اتباع افغانی وارد كشور می شوند تا در ایران مشغول به كار شوند و به دنبال آن ازدواج هم می كنند. البته وزارت كشور با همكاری سایر دستگاه ها اقداماتی در این باره انجام داده است. فراخوان هایی برای صدور كارت یا حتی بازگرداندن اتباع غیرمجاز و ...»

آمار كارساز نیست! روشنگری كنید

محمد تهوری، مدیركل اتباع و مهاجران خارجی وزارت كشور در گفت و گو با تهران امروز می گوید:«آنچه در مجلس مطرح شد، (نظر دولت نیز با آن همسو بوده است) این است كه بر اساس ماده 1060 درباره فرزندان افغان هایی كه قبل از سال 85 با زنان ایرانی ازدواج كرده اند و از آن ها صاحب فرزند شده اند، چاره اندیشی شده است. به این صورت كه این فرزندان در سن 18 سالگی می توانند درخواست تابعیت ایرانی بدهند و پس از طی این روند شناسنامه ایرانی بگیرند. اما چون این فرزندان تنها از 18 سالگی تا 19 سالگی یك سال وقت داشتند به جهت اقدام برای تابعیت ایرانی، و بسیاری از آن ها از این امر مطلع نبوده اند باز این فرزندان دچار مشكل شدند. بنابراین مجلس درخواست كرد زمان برای این افراد تمدید شود و دولت هم برای رفاه حال آنان موافقت كرد.»

او ادامه می دهد:«البته این مسئله هم مطرح است كه این كودكان از بدو تولد امتیازاتی كه شهروندان ایرانی دارند را در اختیار ندارند. امتیازاتی مانند آموزش و بیمه و درمان و ... این امر نیز همیشه مورد توجه دولت بوده است. حتی در مواردی بنده به عنوان نماینده دولت در كمیسیون‌های تخصصی مجلس شركت كرده و به این موضوع پرداخته ام. اما این موضوع باید در مجلس تصویب شود و ما نیز تابع قانونی هستیم كه در خانه ملت مصوب می شود و نهایتا توسط دولت ابلاغ می شود.» تهوری می گوید:«نكته دیگر اینكه در قانون باید به جای سال 85، سال 95 مصوب می كردند به نظر می رسد این موضوع باید تصحیح شود و امیدواریم در مجلس نهم به آن پرداخته شود. چرا كه بسیاری از زنان ایرانی هم اكنون با اتباع خارجی ازدواج كرده اند و پس از سال 85 بچه دار شده اند.»

او در پاسخ به این پرسش كه آیا آماری هر چند نسبی از فرزندان بدون شناسنامه وجود دارد كه از مادران ایرانی و پدران افغانی متولد شده اند، می گوید:«آمار كارساز نیست! كار رسانه روشنگری برای مردم است. ارائه آمار به چه كار رسانه می آید بهتر آن است كه رسانه ها كمك كنند تا اطلاع رسانی به نحو احسن صورت بگیرد چرا كه آن ها هم در این باره مسئولیت دارند.» به گفته تهوری: « چطور است كه وقتی یك ایرانی به خواستگاری دختری می رود درباره شغل و وضعیت اخلاقی و ... آن مرد تحقیق می شود اما عده ای دخترشان را به یك افغانی شوهر می دهند بی آنكه از تبعات این ازدواج مطلع باشند. افغان های غیر مجازی كه چنین ازدواج هایی داشته اند گمان می كنند كه از این طریق می توانند در ایران ماندگار شوند اما این كار غیر قانونی است و بر اساس قوانین قضایی، با آنان برخورد می شود.»

هرچند مردان افغان كه به صورت غیرمجاز در كشور هستند به هیچ‌عنوان حق ازدواج با زنان ایرانی را ندارند و مسئولان و كارشناسان می گویند كه خانواده ها باید این موضوع را درك كنند. اما این ازدواج‌های پنهانی و غیر قانونی همچنان در گوشه گوشه این كشور رخ می دهند. بچه های بی هویتی كه حاصل این ازدواج ها هستند توی كوچه پس كوچه های شهرها قد می كشند و رشد می كنند. بچه هایی كه سرانجام نمی دانند افغانی هستند یا ایرانی! بچه هایی كه تا جرمی مرتكب نشده‌اند، بودنشان را هیچ قانونی باور ندارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha