زندگی زناشویی در اكثر موارد با عشق و علاقه و دوست داشتن دوطرفه آغاز میشود. روزهای آغازین پیوند زناشویی روزهایی است كه احساس نبض تپندهای در زندگی میشود، احساسی پر از مهر و محبت، لحظههایی كه پر از دلتنگی و شمارش ثانیهها برای كنار یكدیگر بودن و گفتوگوهای عاطفی است
به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران ؛ كارشناسان با ارائه 10راهكار، هدایتگر زوجها برای حركت در مسیر آرام و پرمهر زندگی هستند، نكتههایی نه چندان سخت كه اعمال آنها در زندگی زناشویی نگهدارنده روزهای زندگی خواهد بود. این محققان به عنوان راهكار اولیه و البته مهمترین راهكار به زوجها تأكید میكنند در ابتدا باید به سراغ خود رفت و نگاهی به درون و بیرون خود انداخت. آنها میگویند تا اعتماد به نفس خود را به حد ایدهآل نرسانید قادر نخواهید بود سكان زندگی را در دست گرفته و زندگی خود را از گرفتاری در گردابهای مختلف ایمن نگه دارید. بسیاری از افراد تصور میكنند بالا رفتن سن، افزایش وزن و عوامل اینچنینی مسبب بیتوجهی همسرشان به آنها شده و از جذابیت روزهای اول زندگی زناشویی كاسته است ولی تحقیقات حكایت از بیاساس بودن این تصور دارد. كارشناسان معتقدند ارزش این گزینهها در كمرنگ شدن محبت قلبی زوجها در برابر بیمهری نسبت به یكدیگر بسیار اندك است. كلید پایداری یك زندگی پرمحبت، حفظ علاقه بین دو طرف است و این علاقه با شناخت روز به روز زاویههای شخصیت و علایق یكدیگر و توجه به آنها شكل گرفته و رشد میكند كه ثمره آن لمس ثانیههای خوشبختی خواهد بود.
دومین راهحل پیشنهادی دوری از پنهانكاری احساسی است، رواج گفتن «دوستت دارم» نباید در زندگی فراموش شود. ابراز علاقه كلامی تأثیر بسیاری در بقای علاقه زوجها دارد. تلاش برای بهترشدن زندگی نشانههای دوست داشتن و احترام فرد به كانون زندگیاش است ولی هیچوقت جای ابراز علاقه كلامی را نمیگیرد. بررسیها نشان میدهد عدم توجه به همسر مخربترین عامل از بین رفتن احساس در بین زوجها است. زندگی در كنار فردی كه با بیتفاوتی از كنار غم، شادی، تغییرات و... شما میگذرد حركت در مسیر رسیدن به مرگ علاقه بین زوجها است.
به عنوان نكته سوم میتوان به دوری از خشم و پنهان كاری مسائل اشاره كرد. بیان نكردن مسائل زندگی حتی با تصور نگراننكردن همسر در اغلب موارد موجب ایجاد حس فریب خوردگی در ذهن همسر میشود، حسی كه در پی آن خشم، عصبانیت و اختلاف خانوادگی را ایجاد میكند. فاششدن راز پنهانكاریها با انتقال حس بیاعتمادی، بیتوجهی، نادیده گرفتن و همدل ندانستن همسر همراه خواهد بود؛ احساساتی كه درذهن فرد تصویر زندگی در خانهای را میدهد كه گویی دو انسان جدا از هم و همچون زوجهای طلاق گرفته و بیخبر از یكدیگر زندگی میكنند در حالی كه واژه همسر به معنای همراه و همفكر و همدل بودن است، سه ضلع مثلث زندگی زناشویی كه با پنهان كاری آن هم با هر دلیلی بیرنگ و ناامیدكننده خواهد شد. بهتراست سختترین و تلخترین اتفاقات زندگی را با همسر در میان گذاشت، حتی پیشنهاد میشود زمان بیان این معضلات چشم در چشم با همسر صحبت كرد. در این شرایط طرف مقابل لمس بهتری از میزان توان یا نیاز به یاری را از همسر خود دریافت كرده و آنجا است كه مسیر حركت در كنار همسر خود با هدف گذر از بحرانهای زندگی را انتخاب میكند.
دقت كارشناسان به دوری از درگیریهای لفظی و كلامی به عنوان چهارمین گزینه مورد توجه است. گفتوگو در مورد اختلافات و دلخوریها در فضای گفتمان آرام و سنجیده همیشه ثمره بیشتری نسبت به نتیجه دعواها و درگیریهای همراه با خشم زوجها داشته است. لابهلای درگیریها مهر و محبت ثانیه به ثانیه بیرنگتر شده و كمرنگ شدن این فضا موجب اوج گرفتن اختلاف میشود درحالی كه حل مشكل در فضای گفتوگوهای سنجیده به هر دو طرف بهطور ناخودآگاه اعلام میكند علاقه بین ما وجود دارد تنها اختلافی ایجاد شده است كه اكنون سعی در رفع آن و رسیدن به نقطه مشترك درحال انجام است، در این فضا چهرههای خشمگین با نگاههای بیمهر مقابل یكدیگر قرار نمیگیرند و تپش محبت، میانبری رسیدن به راهحل، خواهد بود.
تكنیك معرفی شده پنجم به زوجها فراموش نكردن قدردانی از یكدیگر است، شنیدن جملات سپاسگزاری وقتی به صراحت از نقش مثبت همسر در زندگی، خانه، بهترشدن شرایط،... بیان میشود دلشادكننده و گرمابخش برای تلاش به قصد بهبود شرایط در روزها و سالهای آتی خواهد بود، این سپاسگزاری بیانكننده «دیدن» است، دیدن نقش مؤثر همسر در زندگی و دوری از بیتفاوتی و یكنواختی، سبزی و طراوت همیشگی كانون خانواده را به همراه خواهد داشت. نباید اجازه داد درگیریها و شلوغی زندگی امروزی موجب كمرنگشدن احساس بین زوجها شود زیرا در سختترین شرایط زندگی وجود مهر و محبت است كه روح را زنده نگهداشته و غم را به عقب میراند و جاده رسیدن به ساحل آرام زندگی را به ارمغان خواهد آورد. در فضای بیمهر و محبت، افسردگی فرد را محاصره كرده و نتیجه آن رسیدن به بنبست زندگی است. هدیه دادن به یكدیگر را از یاد نبرید. هدیه دادن به عنوان راهكار ششم ازسوی كارشناسان بیان شده است. هدیه لزوماً نباید ارزش مادی زیادی داشته باشد تا چشمگیر و دوست داشتنی به نظر برسد. نوشتن یادداشتهای عاشقانه و هدیه دادن آن از تأثیرگذارترین و به یاد ماندنیترین هدایا محسوب میشوند. بهتر است در صورت امكان از ارسال پیامك خودداری كرد زیرا دریافت یادداشتی با دستخط همسر ارزش عاطفی بیشتری را به همراه خواهد داشت.
نكته هفتم دانستن این نكته است كه رسیدن به نقاط مشترك بیشتر عاطفی و فكری از تمام ابعاد دیگر روابط زناشویی در دوام علاقه بین زوجها با اهمیتتر است زیرا قوت بخشی این زوایای ارتباط باعث دوستی بیشتر زوج شده كه این دوستی علاقه ماندگاری را در بین آنها ثبت میكند. در اولویت بودن زندگی زناشویی و توجه به كانون خانواده نكته هشتم قلمداد میشود. وقتی كار و شغل و مشغلههای زندگی و علایق شخصی اهمیت بیشتری نسبت به زندگی زناشویی داشته باشند نتیجه آن مرگ خاموش دنیای زناشویی افراد را رقم خواهد زد. حضور فرزندان نباید كاهنده فضای زوجها باشد، فرزندان ثمره عشق زوجها هستند، بیرنگی عشق و علاقه والدین حتی به دنیای تربیتی كودكان نیز ضربههای تلخی وارد میكند. برنامهریزی برای داشتن فضای دونفره حتی بعد از مادر و پدر شدن به عنوان نكته نهم در پایداری احساس قلبی بین زوجها اهمیت بسزایی دارد. برنامهریزی این زمان زیاد هم سخت نیست، میتوان بعد از فرارسیدن زمان استراحت شبانه فرزندان، به پارك نزدیك منزل رفته و حتی دقایقی را به قدم زدن گذراند و از خود و دنیای شخصی خود گفت.
نكته دهم علاقه نشان دادن به یكدیگر است، این بدان معنا نیست كه حتماً مانند همسر مشتاق علایقش بود، احترام به دوست داشتنیهای ذهنی و فكری وی خود نوعی علاقه نشان دادن مؤثر است. آگاهی از درگیریهای روزانه شغلی، تحصیلی و روابط اجتماعی همسر راهی برای برخورد مناسب زوجها درزمان در كنار هم قرار گرفتن بعد از جدایی چند ساعته یا چند روزه از یكدیگر خواهد بود، اطلاع از میزان خستگی روحی و جسمی یكدیگر و درك این شرایط ضمن نشان دادن غیرمستقیم علاقه به همسر مانع ایجاد درگیری هایی میشود كه تنها دلیل آن ناآگاهی از شرایط روحی و جسمی یكدیگر است، ناآگاهیهای اینچنینی است كه در اكثر مواقع به برخی از دعواهای زوجها تبدیل میشود كه وقتی درخصوص بروز اختلاف از آنها سؤال میشود میگویند «از هیچ شروع شد، حرفی نبود كه اینقدر برافروخته شد، حركتی نبود كه تا این حد خشمبرانگیز باشد، به حتم دیگر دوستم ندارد یا دنبال بهانهجویی است...» درحالی كه حقیقت ماجرا ناآگاهی از شرایط جسمی، روحی و زمانی همسر است كه موجب ایجاد جرقه درگیری شده است، اختلافی كه اگر نزدیكی فكری و همدلی روحی و اطلاع از احوال یكدیگر وجود داشت شاید هیچوقت ایجاد نمیشد، در این بیتوجهیها است كه شك به بیمهری و تصور به بهانهجویی نشأت گرفته از بیعلاقگی شكل میگیرد و بیدلیل زندگی كه میتوانست پایدار بماند از مسیر اصلی خارج شده و در بیراههها گم میشود.
نظر شما