سلامت نیوز : همه چیز تغییر كرده و دیگر هیچ چیز مثل سابق نیست. هر سال دریغ از پارسال است و در هر سال جدید خانواده ایرانی ناچار شده بخشی از رفاه خود را به نفع رفع نیازهای اولیه زندگی كم كند. البته گاهی نیازهای اولیه‌ای هم بوده‌اند كه قربانی نیازهای اولیه‌تر شده‌اند، خانواده‌های ایرانی ناگزیر از محدود كردن انتخاب‌های خود شده‌اند. در این میان آنچه در سبد هزینه‌ها كاهش یافته «خوراكی و آشامیدنی»، «پوشاك و كفش» و «تفریح» به نفع «مسكن، آب، برق، گاز» و «بهداشت و تحصیل» بوده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از شرق ؛ مطابق آمارهای بانك مركزی كه سهم هزینه‌های سالانه خانوارهای شهری در 10سال گذشته را مورد بررسی قرار داده هر سال‌درصدی از سهم دریافت‌های رفاهی خانواده‌ها از زندگی كم شده است. شهری‌ها سفره خود را لاغرتر كرده‌اند كه سقفی بالای سر داشته باشند، تفریح را كم كرده‌اند كه بهداشت و درمان داشته باشند و احتمالا پوشاك و لوازم اثاث خانواده را نیز به نفع داشتن امكان تحصیل كم كرده‌اند.

آمارها چه می‌گویند
آمارهای 10 ساله بانك مركزی می‌گویند كه سهم 9/27‌درصدی «خوراكی و آشامیدنی» در سال 1380 به 9/24درصد در سال 1389 رسیده است. این كاهش به این معنی است كه خانواده‌های شهری از تنوع سفره‌های خود كم كرده و آن را كوچك‌تر كرده‌اند تا اندازه پایشان ‌و گلیم‌شان با هم بخواند. ظاهرا در 10سال گذشته نزدیك به 13‌درصد از اندازه سفره شهرنشینان ایرانی كم شده است. این اتفاق در خرید «كفش و پوشاك‌» هم رخ داده و مردم كم‌تر خود را نو نوار كرده‌اند. سهم این نوع كالاها هم از 1/7‌ به 9/4درصد در سبد هزینه‌ها كاهش پیدا كرده است. «تفریح و امور فرهنگی» هم از 5/3‌درصد سال 1380 به 8/2 در سال 89 كاهش پیدا كرده است تا بدانیم كه مردم از چه می‌زنند كه به چه اضافه كنند. چنانچه سهم «لوازم و اثاث» و «حمل‌ونقل» نیز از 3/6 و 4/12 در ابتدای دهه 80 به 2/5 و 3/11 در انتهای همین دهه كاهش پیدا کرده است. این كاهش‌ها دلیل روشنی دارد، كاستن از مسایل رفاهی وقتی پیش می‌آید كه هزینه و درآمدها با هم نخواند. به زبان ساده دخل و خرج كه نخواند مردم ناگزیر می‌شوند كه به گونه‌ای تعادل برقرار كنند و در این میان قربانی‌ها صف می‌كشند. به آمارهای دخل و خرج هم كه رجوع شود متناسب نبودن دخل و خرج به وضوح نمایان می‌شود. بانك مركزی اعلام كرده كه در سال 1389، هزینه‌های خانوار بیش از چهاردرصد بیشتر از درآمدها بوده است. حسین راغفر، تدوین‌كننده نقشه فقر كشور در این‌باره می‌گوید: «طبیعتا وقتی كه هزینه‌ها و درآمدها نامتناسب می‌شود مردم از برخی نیازهای به باور خود غیرضرور كم می‌كنند تا توانایی رفع نیازهای ضروری را پیدا كنند.» این اقتصاددان اضافه می‌كند: «این كاستن روندی است كه چند سطح دارد كه معمولا از كم‌كردن تفریح و... آغاز می‌شود و در صورت تشدید كسری بودجه به سفره‌ها تسری پیدا می‌كند.» این نظر به زبان آمار این‌گونه می‌شود كه طی 10سال گذشته مصرف گوشت از سالانه 69 كیلوگرم به 47 كیلوگرم كاهش یافته است. آمارهای مقایسه‌ای سال 1389 نسبت به سال 1383 هم نشان می‌دهد كه ماست، شكر، قند، ماهی، چای و برنج هم از دیگر اقلام كاهش یافته در سفره‌های خانواده‌ها بوده و در عوض مصرف گوشت مرغ و شیر افزایش یافته است. بنابر این آمار مصرف برنج از 183 كیلو در سال 1379 به 159 كیلو در یك‌دهه آینده كاهش یافته است. البته اوج این كاهش حدفاصل سال‌های 1383 تا 1389 بوده است. مصرف فرآورده‌های گوشتی نیز از شش‌كیلوگرم در سال 1386 به چهاركیلو در سال 89 كاهش یافته است. چنانچه یك‌كیلو نیز از میزان مصرف گوشت‌های سفید كاهش یافته است. این‌طور كه به نظر می‌رسد این كاهش‌ها بازهم نیز پاسخگو نبوده و خانواده‌ها همزمان تصمیم گرفتند كه از حجم مصرف خود نیز كم كنند. كاملا درست است، این تصمیم خلاف سیاست‌های جمعیتی و فرهنگی دولت‌های نهم و دهم بوده و هست اما با توجه به شعارها وقتی كه مردم به جیب‌های‌شان نگاه می‌كنند. میانگین جمعیت خانواده‌ها در سال 1389، 3/7 نفر بوده در حالی كه همین آمار در سال 1383 یعنی یك سال قبل از آغاز سیاست‌های افزایش جمعیت 4/13 بوده است. دیگر هیچ چیز مثل قدیم‌ها نیست، سفره‌ها، تعداد اعضای خانواده، میزان درآمدها، میزان هزینه‌ها و اندازه و كیفیت سفره‌ها، همه چیز تغییر كرده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha