سلامت نیوز : یكی از هولناك‌ترین و غیرانسانی‌ترین فجایع و جنایت‌های جهان موضوع اسیدپاشی است. فرد اسیدپاش كه به خاطر انتقام و كینه‌توزی مرتكب این جنایت شیطانی می‌شود نه‌تنها زندگی و آینده یك انسان را تباه می‌كند بلكه موجب بروز رعب و وحشت در جامعه شده و سایه ترس و ناامنی را در میان مردم گسترش می‌دهد.
متأسفانه در سال‌های اخیر با وجود صدور حكم‌های سنگین وقصاص برای عاملان اسیدپاشی در كشور، همچنان شاهد وقوع این جنایت‌های شوم در گوشه و كنار مملكت هستیم و هر بار زن و مردی نگون‌بخت یا كودكی بی‌گناه قربانی اسیدپاشی شیطان‌صفت‌ها می‌شوند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران ؛ انعكاس اخبار قربانی شدن زنان، مردان و كودكان براثر اسیدپاشی به حدی تأثرانگیز و دردناك است كه دستگاه قضایی، نیروی انتظامی و افكار عمومی را به فكر یافتن چاره‌ای اساسی برای حل این مشكل واداشته است. در این میان جمعی از مراجع تقلید و آیات عظام نیز با بیان نظرات فقهی خود درخصوص این جرم غیرانسانی خواهان اقدامی مؤثر برای پیشگیری از این قبیل جرایم و مجازات عاملان اسیدپاشی شده‌اند.
آیت‌الله مكارم شیرازی اسیدپاشی را بدترین جنایتی خواند كه در میان شیطان صفتان رایج شده است. ایشان اظهار داشته: «مجازات اسیدپاشی در مواردی قصاص و در مواردی دیه سنگین است. اما اگر مرتكب جنایت به شكل گسترده و متعدد این كار را انجام دهد مفسد فی‌الارض بوده و حكمش اعدام است.»
از سوی دیگر آیت‌الله صافی گلپایگانی معتقد است: «به لحاظ فقهی اگر اسیدپاشی موجب قتل نشده باشد نمی‌توان متهم را اعدام كرد و حكمش قصاص و در مواردی دیه است كه نحوه اجرای آن نیز برعهده حاكم شرع جامع‌الشرایط است.»
از آنجا كه اسیدپاشی موجب بروز ترس و ناامنی می‌شود همان نتیجه‌ای را در جامعه می‌گذارد كه یك محارب و مفسد فی‌الارض در جامعه ایجاد می‌نماید. یعنی همان‌گونه كه فردی با در دست گرفتن اسلحه و تهدید باعث اخلال در نظم عمومی جامعه و هراس می‌شود طبق ماده 183 قانون مجازات اسلامی این جرم افساد فی‌الارض محسوب و مجرم محكوم به اعدام می‌شود. كسی هم كه با ظرف اسید در خیابان راه می‌افتد و با ریختن آن روی یك انسان باعث سوختگی، نابینایی و از بین رفتن زیبایی وی می‌شود مفسد‌فی‌الارض است چرا كه هم یك انسان را از زندگی ساقط می‌كند و هم در جامعه رعب و وحشت ایجاد كرده و باعث ترس می‌شود.
مجازات اسیدپاشی
در قانون مجازات اسلامی اسیدپاشی تعریف چندانی ندارد و قضات همچنان به لایحه قانونی مصوب 16اسفند 1337 استناد می‌كنند كه گفته شده هركس به طور عمدی با پاشیدن اسید یا هر نوع تركیبات شیمیایی دیگر موجب قتل كسی بشود به مجازات اعدام و اگر موجب مرض دائمی یا فقدان یكی از حواس قربانی شود به حبس جنایی درجه یك و اگر موجب قطع یا نقصان یا از كارافتادگی عضوی از اعضا شود به حبس جنایی درجه 2 از دو سال تا 10 سال و اگر موجب صدمه دیگر شود به حبس جنایی درجه 2 از دو تا پنج سال محكوم خواهد شد.
قاضی عصمت‌الله جابری سرپرست سابق اجرای احكام دادسرای جنایی تهران و دادیار دادسرای یافت‌آباد در این باره می‌گوید: «مجازات اسیدپاش قصاص و پرداخت دیه است اما مشكل در نحوه اجرای حكم قصاص است كه به علت اهمیت رعایت شرایط تساوی اجرای آن سخت است و در طول این سال‌ها نیز به جرأت می‌گویم هیچ حكم قصاصی برای اسیدپاش‌ها اجرا نشده است.
حال آن كه اجرای عادلانه حكم مهم است و متأسفانه از آنجا كه نمی‌توان در هنگام اجرای حكم قصاص اسیدپاشی، به طور كامل این عدالت را رعایت كرد در كل حكم اجرا نمی‌شود. بنابراین قانونگذار باید فكری برای حل این مشكل نماید و به جای آن باید حبس‌های طولانی‌مدت را جایگزین كرد.
البته نباید فراموش كرد اجرانشدن حكم قصاص به منزله آزادی عامل حادثه نیست بلكه محكومی كه حكمش اجرا نشده از آنجا كه قرار تأمین اسیدپاشی بازداشت موقت است آزاد نمی‌شود و تا زمانی كه حكم اجرا شود در زندان خواهد ماند.
اما موضوع مهم این است كه اجرای حكم مجازات برای فرد اسیدپاش به طور قطع نقش و تأثیر بسزایی در پیشگیری از وقوع اسیدپاشی خواهد داشت. اگر به شكل دقیق‌تر به ماجرا نگاه كنیم متوجه می‌شویم پس از تأیید حكم قصاص عامل اسیدپاشی به آمنه بهرامی و در زمانی كه قرار بود حكم قصاص اجرا شود برای چند ماه هیچ مورد اسیدپاشی در كشور نداشتیم. حال تصور كنید اگر حكم‌های صادره برای چند محكوم اسیدپاشی اجرا می‌شد چقدر می‌توانست تأثیرگذار باشد هر چند كه ماندن عامل اسیدپاشی در زندان برای سال‌های طولانی در واقع نوعی مرگ تدریجی و ساقط شدن فرد از زندگی است.
مشكلات روانی شدید و اختلالات رفتاری و برخورد دیگران با وی در زندان نیز باعث می‌شود زندگی فرد زندانی به جهنمی بی‌پایان تبدیل شود.
اثرات اسیدپاشی در جامعه
اسیدپاشی اقدامی غیرانسانی، غیراخلاقی و ضداجتماعی است. از نظر اجتماعی هر عملی یك عكس‌العمل دارد پس وقتی كسی باعث كوری، سوختگی و نقص عضو یك نفر در جامعه می‌شود باید همان كار را در حقش انجام داد تا تنبیهی باشد برای وی و درس عبرتی برای دیگران شود.
دكتر مجید ابهری- جرم‌شناس و متخصص علوم رفتاری- می‌گوید: اسیدپاشی در جامعه رو به گسترش است علت آن هم نبود قوانین بازدارنده و عمل به قانون مصوب سال 1337 است. دیگر این كه مجازات صادره برای محكوم نیز اجرا نمی‌شود.
این جرم به طور معمول با هدف انتقامجویی عشقی یا تسویه‌حساب‌های عاطفی انجام می‌شود. عامل اسیدپاشی قصد كشتن قربانی را ندارد بلكه كاری می‌كند كه هزاران بار بدتر از مرگ است یعنی گرفتن زیبایی، وحشتناك ساختن چهره فرد و خانه‌نشین‌كردن او.
در 95 درصد موارد اسیدپاشی قربانیان را زنان تشكیل می‌‌دهند چرا كه بدترین انتقام برای یك زن گرفتن زیبایی ظاهری اوست و با این كار تا آخر عمر محكوم به فنا می‌شود.
اما طبق بررسی‌ها و تحقیقات انجام شده تنها 5درصد اسیدپاش‌ها زن هستند كه انگیزه اصلی آنها نیز انتقام عاطفی و عشقی است. از نگاه روانشناسی و رفتاری اسیدپاش‌ها دارای رفتاری ضداجتماعی‌ و سرشار از عقده‌های روانی بوده و از حقارت و امیال سركوب‌شده رنج می‌برند. متأسفانه به علت اجرا نشدن حكم قاطع مجازات عاملان اسیدپاشی نقش پیشگیرانه این احكام در جامعه كمرنگ است.
متأسفانه هنگام اجرای حكم قصاص یكی دو تن از متهمان هم آنقدر فشار افكار عمومی و دخالت‌های عده‌ای خاص تأثیرگذار شد كه اجرای حكم متوقف شد در صورتی كه به عقیده من هیچ‌كس نمی‌تواند زجری كه قربانی اسیدپاشی تا آخر عمر متحمل می‌شود را درك كند زیرا مرگ خیلی بهتر از این است كه سال‌ها با جسم و بدنی سوخته و آسیب‌دیده و روحی آزرده در انزوا زندگی كنی.
تصویب قانون تشدید مجازات اسیدپاشی و حتی اعدام عاملان آن می‌تواند از گسترش بزهكاری جلوگیری كند. فردی كه اقدام به اسیدپاشی می‌كند اگر بداند مجازاتی مشابه در حق او اعمال می‌شود هرگز دست به چنین كاری نخواهد زد. كسانی كه مخالف قصاص اسیدپاش هستند یك لحظه تصور كنند كه خودشان یا یكی از اعضای خانواده‌شان قربانی این جنایت شوند آیا باز هم مخالف مجازات اسیدپاشی خواهند بود. باید پذیرفت كه اجرای صحیح مجازات بخصوص مجازات‌های سنگین عامل اصلی پیشگیری از جرم خواهد بود وگرنه كسی كه برای تسویه‌حساب عشقی اقدام به پاشیدن اسید روی یك انسان و گرفتن زندگی و زیبایی ظاهری فردی دیگر در یك شرایط جنون آمیز روانی می‌كند خود را برای سال‌ها زندان آماده كرده است آن هم زندان‌های كشور ما كه بیشتر شبیه دانشگاه بزهكاری است. افزایش روزافزون این جرم نتیجه پائین بودن سطح آموزش اجتماعی، ضعف تربیت خانوادگی، كمرنگ‌بودن ارزش‌های اخلاقی و فاصله گرفتن از اعتقادات مذهبی و دینی است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha